به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، درسالهای اخیر رشتههای مختلف ورزشی به خصوص فوتبال از هدف ورزش بـرای سـلامت جسم و گذران اوقات فراغت خارج شده و به جای آنکه محلی باشد برای انجام رقابتهـای عـاری از خشونت؛ گاه خود، دستخوش خشونت و درگیریهایی میشود. تـاریخ فوتبـال مملـو از صحنههای خشونت آمیز و تاثرآوری است که به هیچ وجه با کارکردها و اهداف متعـالی ایـن رشـته ورزشی سنخیتی ندارد.
این روزها نیز تصاویر درگیری در محل برگزاری بازیها و سر وصورت خونین تماشاگران فوتبال، این سوال را مطرح میکند که چرا فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ نمیتوانند اتفاقات ورزشگاهها را مدیریت کنند؟ چطور در همه ورزشگاههای مدرن جهان، تماشاگران روی صندلی خودشان مینشینند و اخلالگران به راحتی شناسایی میشوند و از ورود آنها به ورزشگاهها جلوگیری میشود، ولی در ایران تماشاگران با خیال آسوده در برابر پلیس ضدشورش به سکوی مقابل سنگپرانی میکنند؟ آیا اصلا ضرب و شتم در استادیومهای ورزشی مجازاتی در پی دارد؟
در قانون"ضرب" به صدماتی گفته میشود که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد میشود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد میکند. «جرح» نیز به صدماتی گفته میشود که به ازهمگسیختگی بافتهای بدن منتهی شود. جرح اغلب با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو. در قانون، برای ضرب و جرح نیز مجازاتهایی تعیین شده است.
به طور کلی در همهی کشورهای دنیا ورزش از حمایتهای عمومی خاصی برخوردار است، چون اهداف ورزش در واقع تربیت نسل، برومندی، توانمندی، نشاط، سلامتی و بالاخره آمادهسازی مهمترین رکن توسعه یعنی انسان است و نباید از جنبههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن به سادگی گذشت و به همین دلیل برای حمایت از این فعالیت و این نهاد، قوانین و امتیازات بسیار ویژهای را در نظر گرفتهاند. منتها شکل اعطای این امتیازات متفاوت است؛ گاهی به صورت قوانین صریح و گاهی بهصورت ضمنی و گاهی هم در قالب رویههای قضایی عملیات ورزش از این امتیازات برخوردار می شود. ولی چون هدف ورزش به طور کلی در تمام دنیا همین مباحثی است که گفته شد، حکومتها هزینهی آن را پرداخت میکنند و حوادث ورزش را از شمول حوادثی که در کوچه و خیابان اتفاق میافتد کاملاً جدا میکنند.
در خصوص قانون راجع به تماشاگران باید گفت که وقتی آنها وارد ورزشگاه میشوند، بهطور کلی حوادث طبیعی ناشی از رویداد ورزشی را میپذیرند. یعنی کسی که بلیط میخرد و در قسمت تماشاگران مینشیند، پذیرفته است که ممکن است توپی سرگردان به او اصابت کند. اما با این حال مدیریت ورزشگاه در قبال آنها مسئول است یعنی باید جایگاهها ایمن باشد. پس باید وظایف حمایتی را از تماشاگران در ورزشگاه به عمل بیاوریم. حوادث بیرون ورزشگاه به حقوق ورزش ارتباطی ندارد. مثلاً فرض کنید مشکلات ناشی از تردد اتومبیلها و خساراتی که به وسایل نقلیه عمومی وارد می شود به جامعهی ورزش و درنتیجه حقوق ورزش مربوط نیست. تماشاگران از وقتی که داخل ورزشگاه میشوند، موضوع حقوق ورزش واقع میشوند. به هنگام مسابقات بزرگ، حضور آمبولانس نه تنها برای ورزشکاران، بلکه برای تماشاگران هم ضروری است تجهیزاتی که در ورزشگاه است مثل آب بهداشتی باید مورد توجه واقع شود. پس اگر در ورزشگاهی به این امر توجه نشده و تماشاگران به خاطر استفاده از آب غیر بهداشتی مسموم شوند، مدیریت ورزشگاه ضامن است. مسئول برگزاری مسابقه باید جوابگو باشد. تماشاگر اجازه دارد که در ورزشگاه تیم خودش را تشویق کند، ولی به هیچ وجه در قبال تخلفات مجرمانهاش از مصونیتی برخوردار نیست. توهین کردن، پرتاب سنگ، پرتاب نارنجک، ضرب و جرح، اینها همه اعمال مجرمانه است؛ چه در ورزشگاه و چه در بیرون. یعنی تماشاگر فقط در چارچوب مقررات اجتماعی مجاز است تشویق بکند. بنابراین به کاربردن اصطلاحات موهن، فحاشی و الفاظ رکیک بدون تردید جرم بوده و مرتکب قابل مجازات است. بدون شک صرف آمدن به ورزشگاه هرگز به معنی مصونیت از این گونه مسؤولیتها نیست.
ولی با این حال در این راستا آمارهای موجود در زمینه شیوع این پدیده نابهنجار در فوتبال، حاکی از آن است که حقوق کیفری برای مقابله با ایـن پدیـده، بـا چـالشهـایی مواجـه اسـت کـه نمیتواند از تمام توان و ابزارهای خود جهت مقابله با خشونت در ورزش استفاده کنـد و باید منتظر ماند و دید آیا پس از این ضرب و شتم تماشاگران در استادیوم های ورزشی پیگرد قانونی خواهد داشت یا خیر؟