![تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی](/files/fa/news/1403/11/23/12843268_223.jpg)
«عباس اصلانی»، کارشناس مسائل بینالملل، درباره همزمانی سفر هایکوماس و شینزو آبه به تهران به خبرنگار خبرگزاری برنا، گفت: همزمانی این دو سفر الزاما به معنی یکسان بودن اهدافشان نیست. سفر ایشان و آقای آبه به ایران شاید یک هدف مشترک داشته باشد و آن جلوگیری از تاثیر تنش بین ایران و آمریکا است. در سفر هایکوماس به ایران، تصور من این است که آلمان از ایران بخواهد، مرحله دوم از تصمیماتش پس از فرصت 2 ماهه را عملی نکند زیرا تقریبا یک ماه تا پایان موعد 2 ماهه فرصت باقی مانده است.
وی با اشاره به عملی نشدن درخواستهای ایران از اروپا، اظهار کرد: فکر نمیکنم بشود روی این سفر حساب کرد چرا که با توجه به مواضعی که از دیگر کشورهای اروپایی از جمله فرانسه و انگلیس دیدیم، تحول خاصی در حوزههای درخواستی ایران به ویژه در حوزه اینستکس دیده نمیشود. علیرغم اینکه ایران درخواست داشته که در حوزههای نفتی یا بانکی، اعضای باقی مانده برجام اقدامات جبرانی انجام دهند اما فعلا نشانهای مبنی بر این دیده نمیشود. بنابراین اگر هایکوماس بخواهد که ایران آن ضربالعجل دو ماهه را عملی نکند، بعید میدانم که به نتیجه خاصی برسد.
اصلانی با اشاره به این نکته که بهترین میانجی میان ایران و آمریکا بازگشت این کشور به تعداتش خواهد بود، گفت: اینکه پیام و هدف سفر هایکوماس در ایران چه خواهد بود، بیشتر از اینکه در تهران تعیین شود، به واشنگتن مربوط میشود چرا که منبع ایجاد مشکل خود آمریکاییها بودهاند. اگر در این سفر میانجیگری و مذاکره، محور مباحث باشد، شاید بتوان گفت که بهترین میانجی، بازگشت آمریکا به چهارچوب تعهدات بینالمللی و جبران خسارتهایی است که از طریق تحریم بر ایران تحمیل کرده است. بنابراین به جای ارسال میانجی، انجام تعهداتشان تضمینکننده موفقیت بیشتری است. در غیر این صورت و با ابقای شرط و شروط، بعید میدانم حتی این سفر هم نتیجه خاصی داشته باشد.
وی افزود: باید منتظر بمانیم ببینیم که پیام ایشان چه خواهد بود. اگر قصد میانجیگری و وساطت دارند در کنار آن حرف جدیدی هست یا خیر. نتیجه این سفر بیشتر به سیاستهای آمریکا برمیگردد و از این زاویه نشانهها خیلی امیدوارکننده نیست. چرا که یک روز تحریم اقتصادی وضع میکنند، یک روز تهدید نظامی هست و یک روز حرف از مذاکره میزنند و بلافاصله یک تحریم جدیدی هم اضافه میکنند. به همین علت نشانههای منسجمی مشاهده نمیشود.
این کارشناس مسائل بینالملل انتخابات 2020 آمریکا را انگیزه واسطه قرار دادن دیگر کشورها دانست و بیان کرد: با توجه به اینکه آقای ترامپ سال آینده انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارد، آمریکاییها تلاش میکنند که با ایران به توافق برسند؛ توافقی که به اسم اوباما نباشد بلکه توافقی جدید به اسم خودشان باشد به همین علت طرفهای مختلف را واسطه میکند.
وی افزود: اگر آمریکاییها بخواهند گفتگو کنند، باید دور میزی بنشینند که بقیه هم نشستهاند؛ اینکه میز جدیدی با نادیده گرفتن طرفهای دیگر برجام بخواهند تشکیل دهند، منطقی نیست و برای موفقیتش تضمینی نیست.
اصلانی به بحث خروج ایران از برجام اشاره کرد و گفت: اگر منافع ایران در برجام تامین نشود، ایران خروج تدریجی از برجام را در پیش خواهد گرفت و بعد از این یک ماه باقیمانده اگر اتفاقی نیفتد، مرحله دوم خروج اجرایی خواهد شد و نهایتا به خروج کامل از برجام و شاید حتی به خروج از NPT هم منجر شود.
وی در پاسخ به این سوال که هشدارهای روحانی درباره مهاجران و کنترل قاچاق مواد مخدر چه تاثیری در شکلگیری این مذاکرات داشته است، اظهار کرد: ایران یکسری اقداماتی را انجام داده تا بحث مهاجران را کنترل کند. امکاناتی در اختیار پناهجویان و مهاجران قرار داده شده که هزینههایی را هم بر دوش ایران گذاشته است. در بحث مبارزه با مواد مخدر هم ایران هزینههای را پرداخت میکند که بقیه هم از آن منتفع میشوند، اگر قرار است وضعیت کنونی ادامه داشته باشد، باقی ذینفعان هم باید سهم خود را بپردازند.
اصلانی با بیان اینکه آلمانیها در این خصوص ابراز نگرانی کردهاند، گفت: بسیاری بر آنند که اگر اقدامات ایران در این زمینهها متوقف شود، دغدغهها و هزینههایی برای اروپا ایجاد خواهد شد. آلمانی ها در این زمینه قبلا ابراز نگرانی کرده اند و حدس میزنم، یکی از موضوعات هم که در سفر آقای هایکوماس به ایران مطرح خواهد شد همین بحث مهاجرت است. اروپایی ها بعد از اتفاقاتی که در سوریه و منطقه افتاد با مشکل مهاجران دست و پنجه نرم کردند و اگر قرار باشد این مشکلات تشدید شود، قطعا هزینه های زیادی را از جهات مختلف برای آنها خواهد داشت.
وی افزود: از سوی دیگر اگر بحث برجام ملغی و تهدیدها در مورد مهاجرها عملی شود، در منطقه هم سطح تنش افزایش مییابد. در نتیجه اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد همه طرفها حتی طرفهای مقابل کشورهای منطقهای و فرامنطقهای هم به شدت ضرر خواهند کرد. طبیعی است که اگر در یک منطقه ناامن اتفاقاتی بیفتد، نقاط دیگر جهان هم از آن مصون نخواهند بود.