انتقادات سرافراز درباره مرحوم هاشمی خلاف واقع است/ امثال سرافراز با این گونه اظهارات علیه مرحوم هاشمی می‌خواهند برای خود جایگاهی کسب کنند

«محمد هاشمی رفسنجانی»، برادر مرحوم هاشمی رفسنجانی و رئیس صدا و سیما در دوره اول ریاست جمهوری مرحوم هاشمی، درباره وضعیت انتقادها و پذیرش انتقادها از سوی مرحوم رفسنجانی، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: در دوره اول ریاست جمهوری مرحوم هاشمی، مسئولیت صدا و سیما از سال 68 تا 72، برعهده بنده بود. بنابراین سرافراز اصولا درباره مرحوم هاشمی و برنامه‌های سازمان صداوسیما اطلاعی ندارند. در دور اول ریاست جمهوری مرحوم هاشمی، برنامه مستقیم تلویزیونی و رادیویی داشتیم که وزرا و مسئولین مختلف در آن شرکت می‌کردند و مردم هر انتقادی داشتند، مطرح می‌کردند و به صورت مستقیم انتقاد می‌شد و همچنین به صورت مستقیم، پاسخ داده می‌شد.

هاشمی افزود: حداقل در دوره اول مرحوم هاشمی، رابطه دولت و صداوسیما بدین گونه نبود که انتقادی در کار نباشد. سوالات و انتقادات زیادی از سوی مردم مطرح می‌شد. حتی در سالن اجتماعاتی که بعدها در کنار آن مسجد صداوسیما را ساختیم با اعلام قبلی، برای مثال گفته می‌شد این هفته فلان وزارتخانه در سطح وزیر و معاونین حضور دارند و مردم می‌توانند، هر سوال و انتقادی دارند مطرح کنند. بنابراین انتقادات سرافراز حداقل در مقطعی که بنده در سمت رئیس سازمان صداو سیما بودم، کاملا خلاف است. به هر حال وقتی حد و مرزی وجود نداشته باشد به اقتضای زمان و زمانه، فردی سخنانی را مطرح و تلاش می کند، با طرح این گونه اظهارات، جایگاهی را برای خود کسب کند.

محمد هاشمی درباره وضعیت روزنامه‌ها و مطبوعات در مواجهه با دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی ادامه داد: روزنامه سلام متعلق به جناح چپ به ویژه موسوی خوئینی‌ها، هر چه دل‌شان می‌خواست در حمله به مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌نوشتند. مجله میزان متعلق نهضت آزادی بود و از طرف دیگر روزنامه کیهان و روزنامه رسالت نیز بودند. بنابراین روزنامه‌ها از جناح‌های مختلف کاملا آزاد در انتقاد بودند و حتی علاوه بر انتقاد دست به تخریب نیز می‌زدند. مرحوم هاشمی رفسنجانی کاری به آنها نداشت.

وی درباره هدف سرافراز از بیان این‌گونه اظهارات علیه مرحوم هاشمی تصریح کرد: نمی‌دانم چرا این گونه سخنان را مطرح می کنند و باید از خود سرافراز پرسید. به هر حال مرحوم هاشمی رفسنجانی یک شخصیت اثرگذار در انقلاب اسلامی بوده چراکه انقلاب اسلامی، مهمترین حادثه در قرن بیستم بوده است. بنابراین انقلاب اسلامی دشمنان زیادی دارد و با مکر و حیله از جاهای مختلف وارد می شوند تا بتوانند به تخریب انقلاب بپردازند. گاهی هم این تخریب ها از درون یا بیرون کشور یا از زبان ضدانقلاب و یا سلطنت طلب است و گاهی نیز این تخریب‌ها از زبان خودی ها، مطرح می‌شود. سرفصل مشترک همه اینها مسئله عظمت انقلاب اسلامی و نقش مرحوم هاشمی رفسنجانی و امام است که در زمان حیات مرحوم هاشمی، سخنی که مخالفین مطرح می کردند این بود که ایشان خاکریز اول انقلاب است و اگر بخواهیم انقلاب را تخریب کنیم، باید اول مرحوم هاشمی را تخریب کنیم و بعد از ایشان به سراغ امام (ره) و رهبری رفت.

وی تاکید کرد: بنابراین مرحوم هاشمی همواره خاکریز اول انقلاب بود آن هم به دلیل نقش برجسته ای که داشت. حال مخالفین و معاندین از هر فرصتی که به دست آورند علیه هاشمی سخن می گویند. بنابراین وقتی حادثه‌ای در جهان روی می‌دهد، مخالفان و موافقان در جاهای مختلف تلاش می‌کنند خود را با تخریب شخصیت‌هایی، مطرح کنند. هدف کلی این افراد تخریب انقلاب است. به هر حال مرحوم هاشمی یک شخص بوده اما انقلاب یک جریان فکری بزرگی است که در هزار ساله اخیر بی سابقه بوده است.