
دکتر جواد رمضان نژاد - فعال سیاسی: موضوع مبهمی که در کنار این خبر عنوان گردید، اظهار نظر یکی از سناتورهای آمریکایی مبنی بر قبول پیشنهاد مکرون از سوی ترامپ و بازگشایی اعتبار ۱۵ میلیارد دلاری است . بسیار تعجب بر انگیز و جالب است که در آمریکا و ایران هر دو جریان تندرو راضی به تقویت حضور طرف دیگر در قدرت است ، چند روز پیش یکی از مقامات بریتانیایی اعلام کرده بود باید بر اساس رفتارهای ایران واکنش نشان داد نه بر اساس گفته هایش !! شاید این موضوع در خصوص ترامپ نیز صادق باشد .
جریانهای تندرو در دو کشور آمریکا و ایران زمانی بر سر کار بوده اند که از نظر گفتمانی با دولت هم زمان خود در ایران یا آمریکا نزدیکی فکری نداشته اند وتنها فرصت کوتاه هم زمانی دولت روحانی و اوباما منجر به ثمر رسیدن برجام شد که تغییر دولت در آمریکا و خروج از برجام هم صدا با نغمه های مخالفان پرقدرت داخلی این توافق را تا کنون بی ثمر کرده است .
مسأله قابل تأمل دیگر این است ، آنچنان که بر می آید تندروهای پر قدرت داخلی چندان متمایل به تغییر دولت در آمریکا نیستند چون حداقل ،هزینه مواجه اجتماعی در داخل با دولت ترامپ بسیار کمتر از دولتی با رویکردی نزدیک یا مشابه دولت اوباما است، خطیبان و مخاطبان موافق سیاست رو در رویی، هزینه وانرژی کمتری را برای توجیه مواجه با آمریکا و سیاست مداران فعلی اش صرف می کنند و به نتایج پشت پرده پر منفت تری می رسند تا رویکردی که در پی شفافیت مرودات دیپلماتیک است ،هر چنددر سیاست حرف آخر اول زده نمی شود .
آنچه کاملا عیان است نتیجه تندروی های دوطرف آمریکایی و ایرانی قدرتمند شدن جریان فکری روسی و چینی است که این روزها به اذعان تحلیل گران برای ایران از سطح دیپلماتیک به سطحی راهبردی تغییر یافته است .
به هر روی در نتیجه گیری نهایی می توان اینگونه عنوان کرد که منافع جریانهای تندرودر ایران و آمریکا به نقطه عطف نرمش های مخفی خود رسیده است چون هزینه های جاری آن برای هر دوطرف بیش از این قابل تحمل نیست و پس از گذر از این شرایط یعنی پیروزی مجددترامپ و گذر ایران از فشار های تحریمی فعلی بازی به روال گذشته باز می گرددتا نه دولت روحانی بتواند از این منافع جانی گیرد ونه خطری امکان تجدید دولت ترامپ راتهدیدکندو آنها همچنان به ائتلاف های پر سود منطقه ای در لوای ایران هراسی ادامه دهند .