جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهور به شیوه معمول رؤسای جمهور قبلی و برای سومین بار در طول دوران ریاست جمهوری خودشان به کرمان سفر کردند.
نفس حضور ایشان در استان و آشنایی از نزدیک با مشکلات و توانمندیهای استانها هنوز یک نیاز و ضرورت مدیریتی شناخته میشود و تعامل با مردم و اقشار گوناگون بهترین راه لمس واقعیات جامعه محسوب شده و هیچ نوع گزارش و رصد و نظارت از دور نمیتواند جای این حضور را پر کند. امری که در بلاد پیشرفته به کلی منسوخ است. ریشه این نیاز در عدم تفویض اختیار کافی به استانها و شیوه توزیع بودجه در کشور نیز هست. هر کجا مقامات بیشتر حضور یابند، اعتبار، طرح و پروژه نیز به دنبال این حضورها پررنگتر میشود. هنوز گزارشات شفاف و شاخصهای آماری نتوانستهاند، جای حضور و لمس مشکلات از نزدیک را پر کنند و البته هنوز توسعه در دست دولت و متکی به پول نفت و درآمد عمومی است.
هنوز درآمد استانها از مالیات و غیره، تجمیع و در قالب برنامه جداگانه توزیع میشود و لذا چانه زنی و تحمیل پروژه به دولت از جانب نمایندگان یا سایر مسئولان محلی یک امتیاز و توانمندی است. پس متاسفانه در شرایط فعلی سفر فوایدی دارد که نمیتوان آنها را به سرعت حذف کرد و تا توسعه ایجاد نشده است، باید از این فواید بهره برد و البته در دولت قبل شیوه بسیار بد جمعآوری نامه و پرداختهای حمایتی در قالب سفر به متقاضیان نامهنویس صحنههای زشتی ایجاد میکرد و در این دولت این نگاه حذف شده و باید از این بابت شاکر بود.
اما جمع شدن مردم در استادیومها و بدرقه کاروانهای خودرویی و حضور تیمهای سنگین برای حضور مقامات از نظر من و در شرایط فعلی دیگر ضرورت ندارد. وقتی رسانهها سخنان مقامات را پخش میکنند و همه مردم و مخصوصا علاقه مندان از آن بهره میبرند، چرا تجمع بزرگ استادیومی؟
وقتی امکان برگزاری جلسات با اقشار مردم و خواص و گفت و شنود در سالنهای اجتماعات فراهم است، چرا کاروان خودرو و هجوم مردم به ماشینها و ... .
وقتی از نظر امنیت و نیز انجام هماهنگیهای اجرایی حضور و توانمندی پرسنل دولت در استان فراهم است چرا تیم همراه چند صد نفری؟
به نظر من دیگر تجمع مردمی نمیتواند بیانگر مقبولیت سیاسی افراد باشد چه اینکه اگر بازیکنان و بازیگران مشهور با این سطح تبلیغ و اطلاعرسانی به جایی سفر کنند، بخصوص مناطق محرومتر تجمع و درخواست امضا شکل میگیرد. آرزو میکنم این شیوه سفر رفتن مقامات برای آینده اصلاح شود و به جایی برسیم که توسعه معطل عنایت و تفضل و گوشه چشم نماند.