به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ قادر باستانی،پژوهشگر و مدرس روزنامه نگاری در شرق نوشت:عدول مستمر رسانه ملی از موازین حرفه ای در فعالیت خبری و بیتوجهی به نقد منصفانه منتقدان، بحران زوال اعتماد مخاطبان و تغییر مرجعیت خبری ایرانیان به رسانه های فارسی زبان خارج را تشدید کرده و حتی امنیت عمومی کشور را در زمان های بحران، با چالش های جدی مواجه ساخته است.
رسانه ملی، رسانه شخصی نیست که افرادی بخواهند، با منویات محفلی خود، اعتبار آن را دچار مخاطره کنند و نظام جمهوری اسلامی را که برآمده از خون هزارن شهید به خون خفته است، با افکار و اعمال کودکانه شان و اجازه استفاده ابزاری از آن، با چالشهای غیرضرور روبرو نمایند. چرا صدا و سیما نمیتواند در زمان هایی مثل وقایع تلخ آبان ماه، نقش موثر ایفا کند و باید بالاترین مقامات از اعتبارشان برای کنترل بحران استفاده کنند؟ در ماجرای جنگ سوریه، چقدر ایران به دلیل کم اعتبار شدن پرس تی وی، با مشکل مواجه شد؟ چرا باید این شبکه تلویزیونی که بودجه کلانی خرج آن شده، با پخش اعترافات یک خبرنگار، اعتبار جهانی خود را خدشه دار کند و از دایره تاثیرگذاری بر افکار عمومی دنیا کنار برود؟ این ضررهای عمده برای نظام تا کی باید ادامه یابد؟
رسانه خوب، رسانه تاثیرگذار است و این تاثیرگذاری ربط مستقیم به اعتبار آن نزد مخاطبان دارد. آنهایی که به هر دلیلی با اعتبار رسانه بازی می کنند، نه تنها به نظام خدمت نمی کنند، بلکه خواسته یا ناخواسته، ظلم در حقش روا میدارند. رسانهداری اصولی دارد و رعایت اصول حرفهای در یک رسانه است که آن را در مدار تاثیرگذاری قرار میدهد. همان طور که اصول حرفهای شغل پزشکی و درمانی در یک جامعه لائیک، یک جامعه دیندار، یک جامعه مارکسیست و یک جامعه کاپیتالیست، هیچ تفاوتی با هم ندارد، اصول حرفهای روزنامه نگاری هم یکسان است و رعایت آن باعث اعتبار رسانه میشود.
اصول بینالمللی اخلاق حرفهای روزنامهنگاری که در پاییز سال 1362 توسط نهادهای مدنی رسانهای در پاریس تصویب شد، به عنوان سنگ پایه قوانین اخلاقی، ده اصل را مورد تاکید قرار داده که اصل اول، حق مردم در دستیابی به اطلاعات تحقیقی است. مردم و افراد حق دارند از طریق اطلاعات دقیق و جامع به تصویری عینی از واقعیت دست یابند. در اصل دوم، آمده که بارزترین وظیفة روزنامه نگار این است که با وقف صادقانة خویش نسبت به واقعیت عینی، خود را در خدمت حق مردم در راه دستیابی به اطلاعات حقیقی و موثق قرار دهد و به نحوی رویدادها را وجداناً در گسترة صحیح خود با ترسیم مناسبات اصلی و بدون تحریف و با کاربرد ظرفیت خلاقانة خود انعکاس دهد، مطالب کافی در اختیار مردم قرار گیرد تا بتوانند با استفاده از این مطالب به تصویری جامع و صحیح از جهان دست یابند.
در اصل سوم، مسئولیت اجتماعی روزنامهنگار مورد تاکید است و بیان شده که اطلاعات در روزنامهنگاری، نه یک کالا که یک «خیر اجتماعی» است، و این امر به این معناست که روزنامهنگار در مسئولیت انتقال اطلاعات سهیم است و لذا نه تنها در برابر کسانی که رسانهها را کنترل میکنند، بلکه نهایتاً در برابر مردم به طور کل و مشتمل بر انواع منافع اجتماعی، باید پاسخگو باشد. مسئولیت اجتماعی روزنامهنگار، وی را ملزم میسازد که تحت هر شرایطی همسو با وجدان اخلاقی خود عمل کند.
اصل چهارم، شرافت حرفهای روزنامه نگار است. نقش اجتماعی روزنامهنگار اقتضا میکند که معیارهای عالی شرافت در این حرفه، مشتمل بر حق روزنامهنگار برای خودداری از کار برخلاف اعتقاد شخصی، حق عدم افشای منبع اطلاعات و همچنین حق شرکت در روند تصمیمگیری در رسانهای که برای آن کار میکند، محفوظ بماند. در اصل پنجم، دسترسی همگانی و مشارکت بیان شده و در اصل ششم، احترام به حریم خصوصی و شئون انسانی مورد بحث است. اصل هفتم، احترام به منافع عمومی و اصل هشتم درباره احترام به ارزشهای جهانی و تنوع فرهنگهاست.
طبق این اصل، یک روزنامهنگار واقعی در حالی که به شخصیت ویژه، ارزش و شأن هر فرهنگ و همچنین به حق انتخاب و توسعة آزادانه نظامهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی به وسیلة مردم، احترام میگذارد، مدافع ارزشهای عام انسانی و بالاتر از همه، مدافع صلح، و دموکراسی، حقوق بشر، پیشرفت اجتماعی و رهایی ملی است. و در اصل دهم، ارتقای نظمنوین اطلاعاتی و ارتباطی جهانی آمده است.
اکنون مسئولیت زوال اعتبار در رسانه ملی، متوجه کسانی است که این سازمان بزرگ رسانه ای را از تغییر و تحول و بهبود شرایط و رعایت اصول حرفه ای دور نگاه می دارند. شرافت حرفهای ما روزنامهنگاران ایجاب می کند، در هر شرایطی اصول حرفه ای را رعایت کنیم و به نوبه خود برای بالابردن اعتبار رسانه متبوع مان از هیچ کوششی فروگذار نکنیم. همه ما در یک کشتی نشستهایم.