
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ فرد لحظههای خاطرهانگیز و پر از طراوت و شادی را کنار استرسها و نگرانیهای گاه به گاه میگذراند و در رابطهای که با همسرش دارد، سعی میکند تمام تفاوتها را درک کرده و شباهتها را تقویت نماید. درحقیقت تفاهم به معنای درک متقابل و به فهم مشترک رسیدن است. دونفر ممکن است در ابتدای امر دو نوع تفکر صددرصد متفاوت نسبت به یک موضوع داشته باشند اما در صورتی که به دنبال علت رفتارهای یکدیگر و سعی در فهمیدن آن داشته باشند به همسرش حق میدهد و اینگونه به سمت تفاهم پیش خواهد رفت. پس از خود میپرسد: تا چه اندازه میتوانم او را از خود راضی نگه دارم؟ با کدام رفتار بیشتر میتوانم صمیمت و صداقتم را ثابت کنم؟ آیا او این تلاش مرا درک میکند؟ چقدر با او تفاهم دارم؟ آیا این تفاهم دو جانبه است؟
سارا مقصودی، روانشناس و مشاور خانواده در خصوص این موضوع که شناخت در دوران عقد چگونه امکان پذیر خواهد بود، عنوان کرد: رسیدن به تفاهم در دوران عقد راحتتر از دوران آشنایی و نامزدی است. چرا که محدودیتی برای برقراری ارتباط وجود ندارد و زوج جوان در جمع خانواده، بستگان و در مسافرت میتوانند نسبت به رفتارهای یکدیگر به شناخت کافی برسند. تفاوت دوران نامزدی با عقد در این است که شناخت در دوران نامزدی برای انتخاب بوده و در دوران عقد برای تفاهم و سازگاری بیشتر است. بنابراین لحظههای دوران عقد از ارزش بالایی برخوردار بوده و نباید نسبت به آن بیتوجه بود. به طور کلی شناخت در این دوران شامل بعد عینی و غیر عینی است. بعد عینی شامل بررسی طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن، مسائل اقتصادی طلاق است که مسلما در دوران خواستگاری و تحقیقات قبل از ازدواج بررسی شده است و تنها در دوران عقد نیاز به تکمیل بیشتر دارد.
او ادامه داد: اما آنچه که بررسیاش در این دوران بسیار مهمتر به نظر میرسد، شناخت غیر عینی است که شامل لایههای زیرین شخصیت همسرتان و ابعاد اخلاقی و روانی و حتی اعتقادی او میشود. چنین شناختی در سایه معاشرت بیشتر با او و خانوادهاش به دست میآید و به شما نشان میدهد که آیا طرف مقابل تان نسبت به ادعاهایی که در دوران خواستگاری داشته است صداقت لازم را دارد یا خیر؟
این مشاور خانواده با بیان این موضوع که شکوفایی تفاهم نیاز به تلاش دارد و یک شبه به بار نمینشیند، مانند نهال نیاز به آبیاری و نور و هوا و تقویت دارد، گفت: تفاهم در طول زمان با شناخت زبان یکدیگر و فهم و پذیرش اختلافها و سلیقههای متفاوت ایجاد میشود. در این معاشرتها دو طرف با فرهنگ و اخلاق یکدیگر بیشتر آشنا میشوند و میتوانند از طریق دید و بازدید با خانواده همسر و اقوام نزدیک او، بخشی از مسائلی را که همسرشان با آن ها رو به رو بوده است ارزیابی کنند. این ارزیابی در آینده آنها بسیار تاثیرگذار خواهد بود. در حقیقت میتوان گفت که شناخت حاصل از جلسات خواستگاری و قبل از ازدواج برای انتخاب کردن آگاهانه همسر است و شناخت دوران عقد برای ایجاد تفاهم و سازگاری بیشتر در زندگی مشترک.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که شاخصهای اصلی تفاهم چه چیزهایی می تواند باشد، اظهار کرد: برای رسیدن به تفاهم، چند ملاک عمومیو شاخص وجود دارد که باید هر دو طرف نسبت به آن آگاهی کامل داشته باشند. باورها و اعتقادات، جزئی از شخصیت افراد است. هر یک از زن و مرد باید بدانند که طرف مقابل تا چه اندازه نسبت به اعتقادات پایبند است، چرا که همین پایبندی تأثیر زیادی در انتخاب نوع غذا و تفریح دارد. همچنین رعایت برخی از ویژگیهای اخلاقی در دوران عقد نیز میتواند به شناخت و تفاهم بیشتر طرفین کمک نماید. اگر زن و مردی که دوران حساس عقد را سپری میکنند به این نتیجه برسند که نظرات یکسانی در اخلاق و عقیده دارند به راحتی میتوانند خود را به مرحلهی ازدواج و زیر یک سقف بودن برسانند.
مقصودی ادامه داد: محبت و احترام باید دو جانبه باشد. اگر فقط یکی از طرفین نسبت به همسر خود ابراز علاقه نموده و حرمتها را حفظ نماید به مرور زمان انرژیاش تحلیل رفته و از ادامهی این ارتباط دلسرد میشود. اما برعکس اگر در دوران عقد میان زوج جوان محبت و صمیمیت روز به روز افزایش یابد و رابطهای رضایت بخش وجود داشته باشد، پایداری زندگی مشترک تضمین خواهد شد.
این روانشناس با اشاره به این موضوع که هر راهی به قصد رسیدن به هدفی آغاز میشود، تصریح کرد: اگر هر یک از زوجین هدفی را برای آینده در نظر دارد، بهتر است در دوران عقد آن را مطرح نموده و مورد بررسی قرار دهد. اهداف باید با توجه به بلندمدت و کوتاه مدت بودن تقسیم شوند. چنانچه در قبول اهداف اختلافی وجود داشته باشد زندگی مشترک از همان ابتدا با چالش روبه رو خواهد شد.
او در پاسخ به این سوال که رسیدن به تفاهم در کمترین زمان ممکن تحت چه شرایطی امکان پذیر است؟ بیان کرد: تصور اشتباهی در اذهان ایجاد شده که افراد انتظار رسیدن به تفاهم را در شب خواستگاری یا جلسات رسمی دارند. شکوفایی تفاهم نیاز به تلاش دارد و یک شبه به بار نمینشیند، مانند نهال نیاز به آبیاری و نور و هوا و تقویت دارد. تفاهم در طول زمان با شناخت زبان یکدیگر و فهم و پذیرش اختلافها و سلیقههای متفاوت ایجاد میشود. اگر در مقابل تفاوتها تعجب میکنید، عصبانی میشوید و احساس بدی از ازدواجتان پیدا میکنید، پس هنوز تا درک و تفاهم فاصله دارید.
وی در خصوص اصلیترین اختلاف سلیقه زوجین در آینده نزدیک نیز اظهار کرد: اختلاف نظر در مورد نحوه تربیت فرزندان موردی مهم است که معمولاً والدین در مورد آن توافق ندارند. یک والد سختگیر است و والد دیگر سهلگیر. بدین ترتیب کودک در تعارض تربیتی والدین گرفتار میشود. مدیریت خود و روابط در زندگی زناشویی مهمترین مهارتی است که متأسفانه قبل و حین ازدواج آموزش داده نمیشود و آموختههای نسلهای گذشته کارآیی لازم را در عصر کنونی ندارد. همچنین باورهای اشتباه فراوانی در اذهان والدین نسلهای گذشته وجود دارد که نیاز به بازسازی یا به روز شدن دارد، با این وجود ما بینیاز از تجارب والدین نیستیم.
مقصودی در پایان گفت: درمان و داروی اختلاف سلیقه زوجین، گذشت، صبر، مدارا، خلق نیکو، کنترل خشم، تأمل و بررسی نقاط ضعف خود میباشد. آتش اختلاف با حاضر جوابی، قضاوت منفی، سرزنش یا تبدیل تفاوتها به عیوب بزرگ یا تحقیر کردن همسر، مشاجرات و قهرهای طولانی، ناسزاگویی و بیحرمتی به والدین یکدیگر و… تندتر میشود و نتیجهای جز دلسردی و کینه ندارد. و کلام آخر این که مهارت حل مسئله، ارائه راهحل و گفتگو کلید حل اختلافات میباشد که این مهم با ممارست و آموزش و مشورت با متخصص حاصل خواهد شد. پس همسرانی که در حال گذر از دوران شیرین عقد هستید، از این لحظات طلایی استفاده کنید و با فراگیری مهارتهای لازم، به درمان اختلافات بپردازید و نگذارید کامتان تلخ گردد.