امیر فرضالهی منتقد سینما و روزنامهنگار که در نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «آتابای» سوالش از هادی حجازیفر حاشیهساز شد و با واکنش تند این بازیگر همراه بود، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «آتابای» به هیچ قوم و زبانی توهین نکردم و هادی حجازیفر سعی کرد با داد و فریاد و به نوعی متشنج کردن جو نشست صعفهای فیلم را بپوشاند که علیه من از کلمه بسیار توهینآمیزی استفاده کرد.
فرضالهی تصریح کرد: من در آن نشست به تولیدکنندگان فیلم سینمایی «آتابای» گفتم، وقتی زبان رسمی کشور فارسی است و شما فیلمی به زبان ترکی ساختهاید امکان شکست فیلم در گیشه و عدم ارتباط مخاطب با فیلمتان بالا میرود. زبان فارسی، عظمتی دارد که نیازی نیست من از آن دفاع کنم و ما بزرگانی داریم که این زبان را زنده نگاه داشته و از آن حفاظت کردهاند. وقتی از بزرگترین روزنامهنگار مصر پرسیدند که چرا زبان شما عربی است در حالیکه نژاد شما عرب نیست در پاسخ گفت: «دلیل این اتفاق این است که ما مثل پارسها یک فردوسی نداشتیم که از زبانمان صیانت کند.»
او افزود: همه اقوام میدانند که وقتی فیلمی با زبانی غیر از زبان رسمی کشور میسازند، دایره مخاطبان خود را کمتر میکنند. اگر فیلمی که قرار است در ابعاد گسترده کشوری اکران شود به زبان فارسی باشد قطعاً دایره مخاطبانش بیشتر است و این واقعی هیچ توهینی به زبان آذری یا ترکی نیست. متأسفانه از آن روز تا الآن مورد هجمههای بسیاری قرار گرفتهام که ناشی از کجفهمی برخی افراد است. من به همه زبانها و اقوام احترام میگذارم و برای زبان رسمی کشورم که هزاران سال تمدن پشتوانه آن است احترام ویژه قائلم.
این منتقد در ادامه اظهار داشت: عامدانه صبر کردم جشنواره تمام شود تا بگویم که از عرایض بنده در جلسه فیلم نیکی کریمی برداشت درستی صورت نگرفت. بابک خرمدین را همانقدر دوست دارم که دیگر اقوام ایرانی را. هرگز به هیچ قوم و نژاد کهن بوم ایران توهین نکردم و اهلش نیستم. مجری آن جلسه جلوی گفت و گوی صحیح را گرفت هر کسی این اختیار را دارد که با لهجه و زبانش فیلم بسازد اما اگر آن زبان دایره جغرافیایی اش محدود باشد ناخوداگاه مخاطبانش محدود می شود و وقتی مخاطب مجبور می شود یک فیلم را با زیر نویس ببیند حتما حواسش به تصویر، بازیها و زیبایی شناسی فیلم و ساختار رواییش کمتر جلب می شود از سویی دیگر اگر میخواهیم به زبان یکی از اقوام، شاخص فرهنگی جغرافیایی اجتماعی تاریخی را مطرح کنیم اگر با توجه به ظرافت های زبانی و هماهنگی اش با موضوع روایی داستان را متمرکز سازیم اثری قابل توجه خواهیم ساخت و حتما ساختن با آن زبان میتواند باعث فهم بهتر موضوع شود فیلم نیکی کریمی «آتابای» اما نه ویژگی شاخص منطقه ساخت فیلم را نشانه رفته بود نه شاخص های فرهنگی آن را. پس می شد در اطراف تهران ساخته شود/
او افزود: اینکه حقیر در آن جلسه در عظمت زبان پارسی سخن گفتم معنایش انکار سایر زبانهای اقوام ایرانی نیست. بازیگر «آتابای» عجله کرد و تحمل نکرد جوش آورد سخن من کامل شود و سریع موضع گرفت موضعی احساسی با کلماتی احساسی که ربطی به عرایض من نداشت .من هیچ توهینی به زبان ترکی و ترکان سرزمینم نکردم فیلم جلسه را ببینید مجددا متوجه میشوید. زبان رسمی کشور ما ایران هم ربطی به انتخاب حکومت ها ندارد چه بسا در ادوار مختلف تاریخ ایران زبان حاکمان ایران زبانی انیرانی بوده اما زبان مردم ایران پارسی. ستودن زبان پارسی و ظرافت های آن و تاکید بر اینکه زبان رسمی کشور ایران است از جانب حقیر نه ماموریتی سفارشی ست نه معنایش انکار زبانهای دیگر. درک حقیر آن است که این زبان باعث اتحاد و همدلی هزاران ساله این سرزمین شده و باعث اتحاد اقوام مختلف و همزیستی مسالمت امیز آنها در کنار هم. آذرابادگان عزیز ما و مردمش همانقدر جزو لاینفک سرزمین ایران است که هموطنانمان در دیار رستم سیستان که مازندران شهرما یاد باد به اندازه خوزستان همیشه سبز و مردمان خونگرمش ایران است و به درازنای تاریخ ایران در تاریخ ایرانی بوده و مانده است از نظر حقیر هیچ نژاد و انسانی بر دیگری برتر نیست مگر افرادی که قامت فکرشان بلند است و بسیار فراتر از خودخواهی هایش.
فرضالهی در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: پس آن واژه آن بازیگر فیلم نیکی کریمی برای امثال من که اینگونه فکر میکنیم و اعتقاد داریم محلی از اعراب ندارد. ستارخان و مقاومت جانانه اش اگر نبود یک پای مشروطه می لنگید. بابک خرمدین اگر آنچنان سالها در برابر آن خلفای ستم کار نمی ایستاد شاید سرنوشت ما اکنون طور دیگری بود. ایران برای همه ایرانیان است و هیچ قومی به دیگری برتری ندارد. آن منتقد سینمای عزیز که گفت حقیر زبان پارسی را در برابر زبان های دیگر قرار دادم فهم دقیقی از عرایض بنده نداشت تاکید بر عظمت زبان پارسی در طول هزاران سال معنایش انکار زبان اقوام ایرانی نیست. این سخنان، تکمیل عرایضم در جلسه مطبوعاتی فیلم اتابای است که آن مجری نابلد در کمال کج سلیقگی جلوی دیالوگ و گفت و گوی صحیح را گرفت و باعث اینهمه سو فهم شد.سو فهم هایی که منجر به کینه توزی هموطنان ایرانی شد و در این روزها مرا همردیف و شایسته بدترین ها قرار داد پیش از جشنواره در مطلبی مفصل به این معضل یعنی انتخاب نادرست برخی مجریان نشست ها اشاره کرده بودم.این هجمه که بر من وارد شد یکی از عوارض این انتخاب های ناشیانه بود انتخاب هایی که فقط یک نفرش اجراو مدیریت نشست ها را به خوبی برگزار کرد و هیچ سو تفاهمی نداشت. تنها فرزاد حسنی بود که جلسات نقد و بررسی جشنواره فیلم فجر را خوب برگزار کرد و اجازه برقراری گفت و گو به معنای تبادل تفکر را به اهالی رسانه و هنرمندان داد و جلساتش در کمال ارامش و بدون سو تفاهم به پایان رسید.این استدلال حقیر بود درباره این هجمه سوتفاهم. امیدوارم بیشتر یادبگیریم که گفت و گو تمرین فراوان میخواهد و اتهام زنی، فحش و ...ساده ترین کار ممکنه است .بیایید در این روزگار پر از سو تفاهم، استدلال مبنای قضاوتمان درباره همدیگر باشد نه برداشت های سطحی و انگ زدن های رکیک.یک شهروند ایرانی.