شهرام احمدزاده ترکمانی یادداشتی دراختیار خبرگزاری برنا در اصفهان قرار داده که در ادامه می خوانید:عبارت معروفی در دنیای هنر معاصر از پائولا رگو هنرمند بزرگ عرصه هنرهای تجسمی نقل است که میگوید: هنر، تنها فضایی است که در آن میتوانید هرچه دوست دارید بکنید. این یعنی آزادی!
در دنیای امروزِ هنر معاصر هر اتفاقی میتواند شکل بگیرد و برخوردهای نامتعارف و غیر معمولی در ارائه و انتخاب مدیوم و موضوع و چیدمان میتوان دید و به اشکال گوناگون تداعی جمله پائولا رگو را در آزادی هنرمند جستجو کرد.
با نگاهی به پروژه چگالش۱ (گویا پروژه ادامهدار خواهد بود و فصل اول آن در حال برگزاری است) که بر اساس تلاقی دو مدیوم شعر و موسیقی ایجاد گشته و در گالری نگرش اصفهان در هفته جاری برگزار شد درمییابیم که طراحان اثر به دنبال نوعی آشناییزدایی از محیط گالری و ایجاد چالشی با مخاطب همیشگی گالریها که همواره تماشاگر هنرهای بصری در این مکان بودهاند هستند و با ارائه مدیومهایی که معمولاً ارائهشان مکان دیگری را طلب میکند منطقِ تماشای اثر در گالری را بر هم زدهاند.
در این نمایشگاه که بر اساس موسیقیهای ساخته شده توسط چهار هنرمند بر پایه اشعاری که در اختیارشان گذاشته شده شکل گرفته است مخاطب توسط هدفون همزمان با خواندن اشعار که بر دیوار گالری نصباند میتواند به موسیقی مربوط به آن شعر گوش سپارد و من باب تلاقی و همنشینی دو اثر و برآیندشان در کنار هم تأمل کند.
نفس پرداختن به تلفیق دو مدیوم و در کنار هم قرار دادن هنرمندان رشتههای متفاوت و رسیدن به یک خروجی واحد که حاصل تعامل آنهاست همواره میتواند موجب شکل گیری زایشی نو و متفاوت در هنر شود و از این حیث ارزشی دو چندان بر اثر میافزاید. همچنانکه پل والری شاعر و فیلسوف فرانسوی در مقاله "قطعاتی در باب هنر" که والتر بنیامین در ابتدای مقاله تاثیرگذار و تاریخی خود "اثر هنری در عصر بازتولید مکانیکی" از آن یاد میکند معتقد است: هنر نمیتواند از تاثیر و قدرت دانش مدرن دور بماند و دیگر باید به انتظار نوآوریهایی نشست که تمامی فنون هنری را تغییر دهند و از این طریق نه تنها در ابداع هنری، بل شاید در خود مفهوم هنر هم تحول شگفتانگیزی ایجاد کنند.
همانگونه که میدانیم در هنر معاصر شاهد بسیاری نوآوریها بوده و هستیم که گفته پل والری را تأیید و به آن تمکین نمودند.
و اما این نوع از تلفیق هم که در پروژه هنری چگالش به وقوع پیوسته تا حد زیادی مرهون تاثیر دانش مدرن است و میتوان آن را چون بسیاری کارهای تلفیقی که به نوعی دارای همزمانی اجرا هستند حاصل برآیند ایدههایی بر اساس امکانات مدرن دانست. چه اینکه بدون ادوات و امکانات، شنیدن تکتک موسیقیهای ساخته شده در فضای گالری ناممکن و دور از ذهن است.
با شنیدن آثار موسیقایی، تاثیر اشعار که فضایی آخرالزمانی، رمانتیک و روایتی تصویرگرانه دارند را در پرداخت قطعات به وضوح میتوان یافت. قطعات ساخته شده که تا حدودی وجه ملودیک و مترنم را دارا هستند و بیشتر وجه هارمونیک و اجرای آنسامبل در فضای آنها را شاهدیم به مانند موسیقی متن یک فیلم عمل میکنند و حتا اتمسفری سینمایی را در آنها میتوان یافت که دلیلش را در تصویرسازیها و روایی بودن متن اشعار باید دنبال کرد.
همچنین استفاده از وجوه آرکائیک در متن اشعار و ساختار حرکتی در مضمون نیز باعث ایجاد تم و هالهای حماسی بر فضای آثار میباشد که این خود میتواند به لحاظ کارکرد شعر و موسیقی نقطه قوت نمایشگاه باشد و شاید در نظر مخاطب سختگیر که به دنبال تشخص و استقلال آهنگساز است مطلوب نباشد. البته که رکن مهم در برخی آثار جسورانه بودن و فراغت بال آهنگساز در تکههایی از پرداخت اثر بود که با شنیدن اثر به خوبی به این نکته پی میتوان برد.
نکته دیگر مقوله نقض غرض از سوی برگزار کنندگان است که در این نمایشگاه به وقوع پیوسته و در نوع خود نکته بسیار جالبی است. در بیانیه آمده است: مخاطب در این رویداد، با در اختیار داشتن کلمات شعر روایی و موسیقیهای متن، در ذهن خود برآیند شعر و موسیقی را تجسم میکند و برخلاف معمول رویدادهای تجسمی، با آثار بصری روبرو نیست. لذا تلاش شده تا اجزای نمایشگاه حداقل نشانههای بصری را دارا باشند.
به زعم نگارنده با همه این احوال، فضای کاملاً تاریک گالری که با نورهای نقطهای تند و پرشدت که بر روی اشعارِ حک شده بر دیوار پردازش شده بودند و نمایش متحرک یکی از اشعار نیز که در قسمت دوم گالری در حال نمایش بود همانند یک چیدمان بصری عمل مینمایند و خود به گونهای نشانههایی بصری را دارا هستند. به علاوه نشانههای تصویری در متن اشعار که به شکل سوبژکتیو میتوان آنها را نیز نشانههایی بصری دانست و مخاطب با دیدن و بودن در چنین فضایی تحت تاثیر قرار میگیرد.
اینجاست که نقض غرض شکل میگیرد و درمییابیم که نشانههای بصری آنقدرها حداقلی و ناچیز نبودهاند.
در فضای نمایشگاهی چگالش میتوان با طمأنینه قرار گرفت. اشعار را خواند و در صور خیال و ضرباهنگ موسیقی شناور شد و از برآیند این دو مدیوم لذت برد و البته هم میتوان تأمل و تفکر کرد و فضایی نو را تجربه کرد. ناگفته نماند نمایشگاه در کنار نقاط قوت ذکر شده چون تمامی نمایشگاهها دارای نقاط ضعف و محدودیتهایی هست که از چشم مخاطب تیزبین پوشیده نمیماند ولی نفس برگزاری چنین رویدادی در گالری را میتوان ارج نهاد و مشوق بود.