یادداشت وارده،ژورنالیسم اصیل همچنان زنده است

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود

|
۱۳۹۹/۰۵/۱۷
|
۱۲:۵۲:۱۸
| کد خبر: ۱۰۴۰۸۴۴
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
مهدی جهاندیده در یادداشتی به تاریخ روزنامه نگاری در ایران و سفارشی نویسی امروز پرداخته است.

به گزارش برنا،مهدی جهاندیده در این یادداشت آورده است:عمر ژورنالیسم در ایران جوان است. میرزاصالح شیرازی روزنامه‌اش را دوهزار و اندی سال پس از ژولیوس سزار منتشر کرد. گویی به‌رغم همه ادعاهایی که در فرهنگ و تمدن داریم بدجوری از قافله رومی‌ها جامانده‌ایم. قدمت روزنامه فیگارو از کل تاریخ ژورنالیسم در ایران بیشتر است!

جنین تمدنِ پرطمطراق ایرانی، در کهنسالی به آبستنی نوزاد ژورنالیسم رضایت داده است. حال چرایش بماند برای بعد و نوشتارهایی دیگر. اما همان طفلِ نوپای ژورنالیسم جوری موی دماغِ استبداد محمدعلی شاه شد؛که شاه پس از به توپ بستن مجلس به تماشای شکنجه و اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و ملک‌المتکلمین در باغ‌شاه نشست، تا بلکه دلش کمی خنک‌تر شود! بماند که نه تخت برای محمدعلی شاه ماند و نه لذت آن شکنجه زیردندانش مزه ماندگاری یافت.

تاریخ ۱۵۰ ساله روزنامه‌نگاری در ایران بشدت پرنوسان بوده، اما به‌رغم همه فشارها و سختی‌ها به یک استمرار نسبی رسیده و به نهادینگی در ساختار اجتماعی و سیاسی دست یافته است. حال امروز بدانجا رسیده‌ایم که درست یا نادرست، اشخاص حقیقی نیز امکان و آزادی فعالیت ژورنالیستی را یافته‌اند. 

ژورنالیسم از چاپی به آنلاین گسترش دامنه داده است و آزادانه‌تر در محدوده مرزهای رکن چهارم دموکراسی حرکت می‌کند. این اتفاق بسیار ارزشمندی است. اما نباید فضا را رها نمود.امروز باید این فضا توسط متخصصان و ژورنالیسم اصیل سر و سامان یابد. نباید صحنه را خالی کرد؛ سو استفاده و طمع بر رسانه‌ها هر دلسوزی را آزار می‌دهد. اینجاست که روزنامه‌نگاران به اشتباه از قطارهایی سخن می‌گویند که سر وقت به مقصد رسیده‌اند. 

در کنار آنکه هر شهروند پتانسیل تبدیل شدن به یک رسانه را دارد،باید طرحی نو اندیشید تا اوضاع سرو سامان یابد که مبادا این فضا مورد سواستفاده قرار گیرد.مبادا سه ضلعی هبوط ژورنالیسم،دغدغه‌های اقتصادی و امنیت شغلی حیات ژورنالیسم واقعی را تهدید کند. روزگاری نچندان دور، آلکساندر آدلر در روزنامه فیگارو نوشت:«شغل ما به عنوان روزنامه‌نگار این نیست که از قطارهایی که سر وقت به مقصد رسیده‌اند سخن بگوییم، بلکه باید به قطارهایی بپردازیم که از ریل خارج شده‌اند.»

ژورنالیسم مدرن علی‌الظاهر هیچ شباهتی با «اکتاسناتوس» ژولیوس سزار ندارد. موقعیت پیش رونده تکنولوژیکی، زبانِ ژورنالیسم را بسیار بسیار، برنده‌تر کرده و کارکردش دیگر صرفا محدود به روایت خبر نمی‌شود. روز به روز نقش ژورنالیسم در تحولات جوامع، محوری و تعیین‌کننده‌تر می‌شود. فاکتوری مهم که اصحاب سیاست و اجتماع را مجذوب و شیفته بازی با مهر رسانه در صفحه شطرنج  می‌کند. در این میان از رکن چهارم دموکراسی سخن گفتن، اندکی سخت است؛ خصوصا اگر استقلال رسانه‌ای زیر سایه حاشیه‌ها قرار گیرد. 

 روایت روزنامه‌نگاری در ایران، حکایت رنج و مصائب است. نمودار مهاجرت اجباری از روزنامه‌نگاری به دیگر مشاغل با شیبی تند و در سراشیبی سقوط قرار دارد. متاسفانه گاه مشاهده می‌شود، جایگزین آنها ژرونالیسم مجعولی است که صرفا«سفارشی» می‌نویسد و کارکردی جز ایجاد جار و جنجال ندارند. البته «این قشر» خود را روزنامه‌نگار می‌خوانند! و در اتوپیای نواختن میخِ آخر را بر تابوت ژورنالیسم‌اند! اما «ژورنالیسم اصیل» همچنان زنده است. ما را هم به این سخت جانی گمان نبود.

 

نظر شما