
مهدی هژبری، مجری و کارشناس ورزشی تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: برنامههای ورزشی تلویزیون هیچگاه پاسخگوی نیاز ورزش کشور نبوده و برنامههای ورزشی نیز مثل برنامههای سینمایی تلویزیون که تنها در مناسبتهای مختلف روی آنتن میروند و ممکن است مخاطبان بسیاری داشته باشند پس از مناسبتها کنار گذاشته شده و با رویکردی مناسب فعالیت خود را ادامه نمیدهند.
هژبری تصریح کرد: به طور کل تلویزیون هیچگاه با برنامههایی که تولید کرده، نتوانسته پاسخگوی نیازهای فرهنگی، ورزشی و اجتماعی باشد. صداوسیما فکر میکند مخاطبانش هنوز خانمهای خانهدار است و تمام برنامههای محور و رویکردی دارند که گویا مخاطبانشان فقط خانوادهها هستند در حالیکه امروز تعریف خانواده با گذشته تفاوت بسیاری دارد و میبینیم که زن و مردم هر دو سر کار میروند و به تناسب این تغییرات که نمونهای از آن را عنوان کردم برنامهریزی در مدیریت باید تفاوتهایی با دهه 70 داشته باشد.
او افزود: بدون شک باید این فضا تغییر کند و تلویزیون از فضای رقابت با ماهواره بیرون بیاید. تلویزیون امروز مبحث سرگرمی در برنامهها را از دست داده است و از طرفی فرهنگسازی را هم به طور کامل فراموش کرده است و باید با تغییر رویکردی اساسی تلویزیون به تعریفی درستتر و دقیقتر از برنامهسازی و رسانه بودن برسد.
این مجری تلویزیون در ادامه با اشاره به موفقیت برنامه «نود» گفت: عادل فردوسیپور سطحی برای برنامههای ورزشی تعیین کرده بود که باقی برنامهسازها در رقابت با او سعی میکردند برنامه خوبی بسازند و این تلاش باعث میشد سطح کیفی برنامهها وضعیت بهتری داشته باشد اما پس از عادل فردوسیپور میبینیم که به دلیل حذف این رقابت کیفیت برنامههای ورزشی افتی شدید داشته و کمکم همه برنامهها به سمت بیخاصیت شدن رفتهاند.
هژبری تأکید کرد: شبکه ورزش همچنان یک کانال است و ساختار و سازمان مشخصی ندارد. رویکرد شبکهها مشخص است ولی شبکه ورزش تنها عنوان مناسبی دارد وگرنه برنامه تخصصی درباره رشتهای ورزشی در این شبکه دیده نمیشود. برنامههای شبکه ورزش شاید به شکل واحد استانداردهای خوبی داشته باشند. برنامههایی مثل «لذت فوتبال»، «شبهای فوتبالی» برنامههای مناسبی هستند اما شبکه ورزش از داشتن یک پکیج مناسب از برنامهها که بتوانند در کنار هم کارکردی مناسب داشته باشند محروم است. باید برنامههای یک شبکه هدف داشته باشند و اهدافشان مشخص باشد؛ ما در ورزش نیاز به فرهنگسازی داریم و این فرهنگسازی میتواند با معرفی ورزشکاران بزرگ به جامعه صورت گیرد.
او خاطرنشان کرد: فارغ از این بحث که محمدحسین میثاقی چگونه وارد عرصه اجرا و تلویزیون شد، او امروز یکی از مجریهای خوب ورزشی است که در حوزه فوتبال خیلی خوب کار میکند و بدشانسی او این است که جانشین عادل فردوسیپور شده و به نظر من هر کسی که قرار بود جای عادل را بگیرد این اتفاق برای او رخ میداد و در قیاس با او تخریب میشد. به نظر من حتی اگر مزدک میرزایی با سالها تجربه در جایگاه محمدحسین میثاقی قرار میگرفت همین وضعیت امروز او را داشت اما باید این را هم در نظر بگیریم که «فوتبال برتر» اولین برنامه در شبکه سه است که میثاقی به تنهایی اجرا میکند و نمیتوان او را با فردوسیپوری مقایسه کرد که بیش از 20 سال تجربه دارد.
هژبری در ادامه گفت: تلویزیون باید از شعار فاصله بگیرد و اولویتهای خود در برنامهسازی را مشخص کند. نمونههای خارجی میتوانند برای تلویزیون الگو باشند. در هیچجای دنیا رسانهها موظف به فرهنگسازی نیستند؛ فرهنگسازی از خانواده شروع میشود و سپس در مدرسه، دانشگاه و جامعه ادامه پیدا میکند اما وقتی عنان کار از دست رفته مجبوریم از رسانه انتظار فرهنگسازی داشته باشیم؛ رسانههای خصوصی که توان این کار را ندارند، تلویزیون میتواند شاخصههای فرهنگی را بازتعریف کند.
او افزود: تلویزیون بارها تأکید داشته که میخواهد از حاشیه فاصله بگیرد و شاید در راستای رسیدن به این هدف از مجریهای کمتجربه استفاده میکند اما میبینیم هر بار از این هدف و سیاست فاصله میگیرد و دیدیم مصاحبه انتقادی میثاقی با آقای تاج به قدری حاشیهساز بود که عادل فردوسیپور اجازه چنین مصاحبهای را نداشت. در جامعه ما مردم از ورزشکاران بیش از دیگر افراد الگوبرداری میکنند و میتوان در برنامهها فعالیتهای فرهنگی و رفتار درستشان را نشان داد تا مردم ببینند. ما ورزشکاران بسیاری داریم که اهل مطالعه هستند و با نشان دادن این جنبهها در شخصیت ورزشکاران میتوان به فرهنگسازی فکر کرد. برنامه ورزشی تنها مصاحبه با کارشناسان و تحلیل فوتبال نیست و باید جنبههای مختلفی داشته باشد که قطعاً برای ما فرهنگسازی نیز بخشی از آن است.
هژبری در پایان اظهار داشت: تلویزیون در هیچ مقطعی نتوانسته به درستی یا به اندازه لازم با ساخت و پخش برنامههای ورزشی به اعتلای ورزش کشور کمک کند. همانطور که در ابتدا به این نکته اشاره کردم تنها در مناسبتهای مختلف است که میبینیم برنامههای موفقی ساخته میشوند و این در حالی است که رسانه ملی به یک برنامه پویاتری نیاز دارد. تلویزیون در زمینه تولید برنامههای خانوادگی موفقتر عمل کرده و هنوز با همان رویکرد دهه 70 به برنامهسازی فکر میکند. باید یک افکارسنجی صورت گیرد تا مشخص شود که مخاطب از این رسانه چه میخواهد و این نیازها باید به دست آید تا با نگاهی به خواسته مخاطبان برنامه ساخته شود چرا که هر رسانه ارزشش را در ارتباط با مخاطب به دست میآورد. برخی برنامهسازهای اجتماعی که نیروهای جوان هستند برنامههای خوبی در تلویزیون ساختهاند که نشان از شناخت مخاطب توسط این گروه از برنامهسازها دارد. تلویزیون باید به این قشر که از دل جامعه آمده اعتماد کند و بهتر است در آینده برنامههای بسیاری که ارتباط خوبی با مخاطب دارند، ساخته شود.