بررسی کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری ۱۴۰۰؛

تفاسیر فوتبالی کاندیدای احتمالی ۱۴۰۰

|
۱۳۹۹/۰۷/۰۷
|
۰۵:۳۸:۲۷
| کد خبر: ۱۰۶۵۰۰۹
تفاسیر فوتبالی کاندیدای احتمالی ۱۴۰۰
عزت‌الله ضرغامی پس از پایان ریاست 10 ساله‌اش بر سازمان صداوسیما، طی سال‌های گذشته تاکنون ژست‌های انتخاباتی بسیاری را برای ورود به پاستور از خود نشان داده است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ عزت‌الله ضرغامی، پس از پایان ریاست 10 ساله‌اش بر سازمان صداوسیما، طی سال‌های گذشته تاکنون ژست‌های انتخاباتی بسیاری را برای ورود به پاستور از خود نشان داده؛ حضور اخیر ضرغامی در جلسه جامعه اسلامی مهندسین، که دبیرکلی آن برعهده محمدرضا باهنرِ اصولگراست، مجددا شائبه‌های حضورش را برای انتخابات ریاست‌جمهوری جدی‌تر کرده، هرچند او از سال 96 از اصولگرایان دل خوشی ندارد اما بدش نمی‌آید دوباره طعم انتخابات را بچشد.  

رئیس پیشین سازمان صداوسیما، که عضو کنونی شورای عالی فضای مجازی است، فعالیت چشمگیری در توییتر داشته به‌گونه‌‎ای که کمابیش درباره اتفاقات مهم روز اظهارنظر می‌کند. کنش‌های توییتری ضرغامی با آن تصویری که در صداوسیما از خود نشان داده، متفاوت است در واقع چهره منتقدِ حال حاضرِ او با آن سیاست تک‌صدایی‌اش در صداوسیما در تناقض است.

به عقیده «عبدالله ناصری»، چهره سیاسی اصلاح‌طلب، «اگر همین الان آقای علی‌عسگری هم از صداوسیما خارج شوند، او هم مانند آقای ضرغامی رویکرد منتقدانه پیدا می‌کند. منظورم این است که آقایان وقتی در جایگاه مدیریتی کشور در نهاد‌های مختلف حضور دارند، خودشان نیستند؛ یعنی اگر آقای ضرغامی مجددا به ریاست صداوسیما برگردند، دوباره همان عملکرد و اقدامات را در شرایط مشابه خواهند داشت».

همچنین «حسین کنعانی‌مقدم»، چهره سیاسی اصولگرا، نیز درباره حمایت ضرغامی از آزادی بیان، زندانیان و... گفته است: «درست است که حافظه تاریخی ما ایرانیان ضعیف است اما دیگر آن‌قدر ضعیف نیست که دوران ریاست آقای ضرغامی در سازمان صداوسیما را فراموش کنیم. بهتر است آقای ضرغامی در گام نخست، برای عملکردشان در صداوسیما پاسخگو باشند و به انتقاد‌ها پاسخ دهند».  

ضرغامی متولد 1338 و از نازی‌آبادی‌های تهران اما اصالتا اهل دزفولِ استان خوزستان است که پس از پایان ریاستش بر سازمان صداوسیما، با تعدادی از هم‌محله‌ای‌هایش، که آنها نیز سابقه سیاسی و اجرایی دارند، بعد از سال‌ها گردهم جمع شدند تا برای نازی‌آباد -آنجا که آنها را به هم پیوند می‌دهد- کاری کنند. فارغ از تفاوت‌های فاحش سیاسی و گاه اختلافات اساسی جناحی، سعید حجاریان، عمادالدین باقی، عباس عبدی، شهید داوود کریمی، عزت‌الله ضرغامی و تعدادی دیگر دور هم جمع شدند. در میان‌شان چهره‌هایی بودند که بعضی‌ از آنها از دیوار سفارت آمریکا بالا رفته بودند اما بعدها سیاست بین آنها فاصله انداخت؛ گروهی دوم‌ خردادی شدند و اصلاح‌طلب و گروهی هم محافظه‌کار شدند و حالا اصولگرا.

او یکی از این چهره‌ها بود که پس از پیروزی انقلاب، عضو نیروهای خودجوش انقلاب و سپاه شد. او از جمله دانشجویان حاضر در رویداد تسخیر سفارت آمریکا بود اما کم‌کم به مسائل فرهنگی علاقه پیدا کرد و به‌ مرور وارد پست‌های حساس مدیریت فرهنگی شد. مدیریت او بر صداوسیما در آخرین سال دولت اصلاحات، یعنی سال 83 آغاز و با گذشت یک سال از استقرار دولت تدبیر و امید روحانی در سال 93 به نقطه پایانی خود رسید.

به باور بسیاری، ضرغامی همان زمان که صبحانه‌های سیاسی‌اش را برای چهره‌های چپ و راست و روشنفکر به ویژه سلبریتی‌ها، تدارک می‌دید گمانه‌زنی‌های ورودش به پاستور در 1400 را قوی‌تر کرد. او که همواره در گعده‌های اصولگرایی نشست و برخاست می‌کند، خود را اصولگرا نمی‌داند. او خودش در این ‌باره می‌گوید به تقسیم‌بندی سیاسی در کشور بسیار بی‌اعتقاد شده و باور دارد: «سیاست‌مداران به مرد و نامرد تقسیم می‌شوند که در هر دو دسته‌ اصولگرا و اصلاح‌طلب وجود دارند». البته این دریافت و تقسیم‌بندی او از سیاست‌مداران در حالی که خودش به لحاظ کنش و منش به جریان اصولگرایی، تعلق دارد، مبهم است؛ هر چند این ابهام بدین معنا نیست که ضرغامی اصلاح‌طلب شده بلکه از دیدگاه خودش یک منتقد است، انتقادهایی که به تعبیری کار دستش داد و او را از گزینه نهایی بودن جمنا در سال 96 برای انتخابات ریاست جمهوری دور کرد و ابراهیم رئیسی جایگزین ضرغامی شد؛ آن‌هم به این دلیل که به گفته خودش چون در سخنرانی‌هایش از اصولگرایان انتقاد کرد، در جمنا رأی نیاورد و حتی با بی‌مهری رسانه‌های اصولگرا نیز مواجه شد.

او که به واسطه ارتباط نزدیکش با احمدی‌نژاد وارد گعده‌های اصولگرایی شد و در دوران ریاستش بر صداوسیما عملا سخنگوی جریان راست بود، گویا اولین همکاری‌اش با اصولگرایان، برایش تجربه خوبی به جا نگذاشت و موجب دلخوری‌های او از اصولگرایان شد اما با این حال به نظر نمی‌رسد او به این سادگی‌ها کنار بنشیند بلکه به گفته خودش، «هر زمان احساس تکلیف کند، می‌آید.»

او در گفت و گویی با اشاره به انتخابات سال 96 گفته است: «در سال 96 دوستان جبهه انقلاب آمدند و به من اصرار کردند. من گفتم اگر شما می‌گوئید می‌توانم کمکی کنم و در این مسیر برای انتخابات قدمی بردارم، احساس تکلیف می‌کنم و می‌آیم. بلافاصله هم بعد از آن رأی‌گیری وقتی معلوم شد نگاه به فرد دیگری است بیانیه دادم و هیچ اقدام دیگری نکردم.»

ضرغامی در جای دیگر درباره انتخابات 1400، تفاسیر فوتبالی نظیر آنچه درباره لوایح درباره FATF در توییترش در مهرماه 97 گفته بود، ارائه می‌کند و می‌گوید: «برای ۱۴۰۰ یک مینی‌بوس آدم در صف هستند؛ اگر نگوئیم سرباز نظام، خودم را یک بازیگر یا بازیکن روی نیمکت نظام می‌دانم که اگر روزی لازم باشد، به داخل زمین می‌روم و بازی می‌کنم. من خودم را روی نیمکت جمهوری اسلامی می‌دانم. این نیمکت‌نشینی برای هر کاری است. من چنین جایگاهی را برای خودم انتخاب کردم و در هر شرایط و موقعیتی اقتضا کرد خدمتی را انجام دهم، آماده‌ام..... طبیعتا خودم را آماده و مهیای این کار می‌کنم؛ والا روی نیمکت اگر با کت‌و‌شلوار بنشینیم و هیچ تمرینی هم نکرده باشیم که فایده ندارد. کسی که نمی‌تواند با کت‌و‌شلوار وارد زمین بازی شود. قاعدتا نشستن روی نیمکت آمادگی می‌خواهد.»

در حالی که بسیاری بر این باورند که کاندیداهای اصولگرا، دشواری اصلاح‌طلبان برای عبور از فیلتر احراز صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان را ندارند اما ضرغامی این موضوع را حداقل درباره خود انکار می‎کند؛ او گفته است: «شما فکر می‌کنید با مواضع صریح و آسیب‌شناسانه‌ای که در این سال‌ها داشته‌ام و به خیلی از صاحبان قدرت برخورده است، تائید صلاحیت می‌شوم؟! بیشتر رسانه‌های اصولگرا به‌ویژه آنهایی که کاملا در چارچوب تشکیلاتی و حزبی عمل می‌کنند، کلمه «ضرغامی» را فیلتر کرده‌اند.»

حال به‌رغم همه این‌ها، او به باور بسیاری، از جمله گزینه‌های ریاست جمهوری 1400 است هر چند خودش، آن را رد می‌کند. این تناقضات و یک بام و دو هواهای ضرغامی برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری، گویا تمامی ندارد و در ماه‌های نزدیک به انتخابات 1400، باید دید او برای ورود به پاستور چه سیاستی را در نهایت در پیش خواهد گرفت؟ 6

نظر شما