به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ «خیالتان راحت باشد، کاندیدای ریاســت جمهوری نمی شوم. بگذارید کارم را انجام دهم!» این عبارت شاید بارهاست از سوی ظریف، تکرار شده؛ آن هم پاسخی به گمانهزنیهای مطرح شده از سوی برخی، که او را در جایگاه کاندیدای ریاست جمهوری 1400 میپندارند. وزیر امور خارجه کشورمان در گفت و گویی با بیان اینکه «وظیفه من این است که در برابر عظمت این ملت از خودم بگذرم تا از ایران عبور نکنم، تاکید کرد: «رئیس جمهور نمی شوم ولی برای اجماع ملی در سال ۱۴۰۰ تلاش می کنم»
گمانهزنیهای انتخاباتی برای ورود به پاستور 1400، از مدتها پیش، شاید از قبل از انتخابات مجلس 98، آغاز شده و اکنون به رغم اینکه گفته میشود به میان آوردن مباحث انتخاباتی به ویژه ورود به مصداق، هنوز زود است و باید منتظر ماههای منتهی به خرداد 1400 بود، اما همواره بحث کاندیداهای 1400 از نظامی گرفته تا وزرا و نمایندگان مجلس و کاندیدهای پیشین انتخاباتهای گذشته ریاست جمهوری و غیره نُقل رسانهها و چهرهها و گعدههای سیاسی است. به هر روی انتخابات ریاستجمهوری در ایران در خرداد ماه سال آینده برگزار میشود و هشتمین رئیسجمهور ایران روی کار می آید.
از جمله این کاندیداها که ویژه از سوی اصولگرایان، بارها به اصلاحطلبان نسبت داده شده و همچنان میشود، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، است؛ او که از سال 92 با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید به ریاست حسن روحانی، به عنوان وزیر امور خارجه کشورمان در عرصههای مختلف فعالیت کرده؛ اکنون به باور بسیاری، یکی از کاندیداهای بی قید و شرط اصلاحطلبان در انتخابات 1400 است در حالی که این گزاره، بارها از سوی شخص ظریف رد شده.
او در گفت و گویی، به این موضوع اشاره کرده و تصریح کرد: «اگر میگویم در انتخابات سال آینده شرکت نمیکنم به دلیل فرار از مشکلات نامزدی و امثالهم نیست بلکه بنده نه تجربهای و نه تخصصی در عرصه مدیریت سیاستگذاریهای کلان یک دولت ندارم. »
ظریف گلایه هم دارد که حتی برخی نگذاشتند و نمیگذارند در سِمَت وزیر امور خارجه، به درستی انجام وظیفه کند. او میگوید: «قدرت مدیریت وزارت خارجه را داشتم اما در حوزه ریاست جمهوری چنین قدرتی را ندارم؛ من این کار را بلد بودم. درسش را خواندم ولی برخی از محافل اجازه ندادند همین کار را هم درست انجام دهم.»
ظریف به دلایل تخریبش از سوی برخی محافل اشاره میکند و میگوید: «تصور می کنید که علت این حجم از تخریبات گسترده علیه وزارت خارجه که نظیرش در تاریخ معاصر دیده نشده، چیست؟ جز این است که این جریان ترسیده از حضور محمد جواد ظریف در انتخابات ریاست جمهوری 1400!»
کاندیداتوری ظریف با این حجم از تخریبها، اما همچنان مطرح است او که به گفته خود به مدت 35 سال در وزارت خارجه در بالاترین سطوح وزارت خارجه از مقام سفیر گرفته تا معاونت وزیر بوده، دوران پر فراز و نشیبی را طی سالهای گذشته از سر گذرانده است.
نگاهی به سوابق و زادگاه ظریف، شاید خالی از لطف نباشد او که از جمله اصفهانیهای سیاست است که با برجام مشهور شد و محبوبیت بسیاری نزد مردم کسب کرد و حتی به رغم تخریبها و فشارهای بسیاری که از بسیاری محافل تندرو داخلی علیه او و تیم مذاکره کننده هستهای، وارد شد او همچنان در ساختمان وزارت خارجه ماند هرچند هر از گاهی، خبرهایی از استعفای او شنیده میشد اما او در مقام وزارت امور خارجه با وجود همه گلایههایی که دارد باقی مانده است.
ظریف که متولد 17 دی ماه 1338 در تهران است اصالتا اصفهانی است؛ او که در سال ۱۳۵۵ و با ویزای دانشجویی راهی آمریکا شد، دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، همچنین کارشناسی ارشد مطالعات بینالملل و دکترای حقوق و روابط بینالملل از دانشگاه دنور ایالت کلرادو است.
محمد جواد ظریف فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۵۷ در سِمَت مشاور سرکنسولگری ایران در سانفرانسیسکو آغاز کرد و پس از آن تا سال ۶۱ مشاور سیاسی، رایزنی و کارداری نمایندگی ایران در سازمان ملل را تجربه کرد. ظریف همچنین سالهای ۶۷ و ۶۸ مشاور علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه وقت، بود.
وزیر امور خارجه کشورمان از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۱ برای مدت ۱۰ سال، معاونت حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه را بر عهده داشت؛ همچنین برای مدت ۵ سال، در فاصله سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ به عنوان سفیر ایران در سازمان ملل متحد فعالیت میکرد.
در سال ۱۳۶۶ که جنگ ایران و عراق ماههای پایانی خود را سپری می کرد و فشارهای بین المللی بر ایران، به منظور پذیرفتن متن اولیه قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به اوج رسیده بود، تیم مذاکره کننده ایرانی، سعی داشت به جای درج مفادی که انتظارات ایران را برآورده نمیکرد، بندهایی از طرح اجرایی دبیرکل سازمان ملل متحد (خاویر پرز دکوئیار) را جایگزین کند. نوشتن نامه این درخواست رسمی به محمدجواد ظریف، تنها دیپلمات ایرانی وقت مسلط به زبان انگلیسی در نمایندگی ایران، در سازمان ملل متحد گماشته شد، تا بتواند مفهوم مورد نظر ایران را به شفافی بیان کند. ظریف نیز با انتخاب کلمات مناسب، توانست نامه مورد نظر ایران را تنظیم و در بین کشورهای عضو، منتشر کند. این درخواست که با افزودن آن به قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت موافقت شد، در وزارت امور خارجه ایران به «Tantamount Letter» مشهور شد.
ظریف در مجامع بین المللی مسوولیتهایی را نیز برعهده داشته است. برای مثال او سال ۷۱ رییس کمیته حقوقی مجمع عمومی چهل و هفتم سازمان ملل متحد در نیویورک بود و سال ۷۲ ریاست کمیته نگارش اجلاس آسیایی حقوق بشر را در بانکوک برعهده داشت. در اجلاس افتتاحیه کنگره حقوق بینالملل ملل متحد در نیویورک رییس بود.
او همچنین ریاست اجلاسها و نشستهای متعددی مانند کمیته حقوقی مشورتی آسیایی - آفریقایی، کمیته سیاسی هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران، نشست کارشناسان ارشد هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران، کمیته کارشناسان اعتماد سازی، کمیته سیاسی دوازدهمین اجلاس سران غیرمتعهدها در دوربان، سمپوزیوم اسلامی گفتوگوی تمدن ها، کمیسیون خلع سلاح ملل متحد، کنفرانس آسیایی نژادپرستی و تبعیض نژادی، کمیته متخصصان گفتوگوی تمدنها در جده، کمیسیون فرهنگی یونسکو در نیویورک را برعهده داشته است.
ظریف از ۸۲ تا ۸۴ معاون مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود. ظریف سخنگویی هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران را نیز، برعهده داشت.
او که تالیفات متعددی در حوزه سیاست خارجی، حقوق و روابط بینالملل به زبانهای فارسی و انگلیسی است، عضو هیات علمی گروه عمومی دانشگاه تهران بوده است و در مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد در حوزههای دیپلماسی در سازمانهای بینالمللی، سازمانهای بینالمللی و موضوعات جهانی، حل و فصل اختلافات در سازمان ملل متحد، امنیت منطقهای و بینالمللی، مبانی حقوق بشر، حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی، حقوق بشر و سیاست جهانی تدریس کرده است.
ظریف همچنین در مذاکرات هستهای ایران نیز از زمان مذاکرات با سه کشور اروپایی در تهران و توافق سعدآباد، در زمان ریاست حسن روحانی بر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی حضور داشت، اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، او مسئول تیم مذاکرهکننده ایران با کشورهای موسوم به ۵+۱ شد.
پس از امضای توافق موسوم به برجام، بسیاری در ایران او را امیرکبیر زمان خواندند و برجام را با ملی شدن صنعت نفت و ظریف را با «مصدق» قیاس کردند. ظریف در طول مذاکرات بیشترین دیدارها و گفتگوهای دوجانبه را با جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما، داشت.
اما با روی کار آمدن ترامپ، مذاکرات موسوم به برجام که با دولت دموکرات آمریکا شده بود، با چالش روبهرو شد و ترامپ رئیس جمهور جمهوری خواه آمریکا به صورت یک جانبه از این توافق بین المللی خارج شد و ایران را در معرض تحریمهای جدیدی قرار داد. همزمان با این مسئله، هجمههای مخالفان داخلی به جای اروپا و آمریکا، به سمت ظریف روانه شد به گونهای که او را مقصر اصلی دانستند.
با این تفاسیر گرچه او همچنان از سوی مخالفان داخلی برجام مورد انتقاد است اما به باور بسیاری همچون علی صوفی، ظریف میتواند کاندیدای اصلاح طلبان باشد او گفته است که هرچند دیپلماتها از ورود به جناحبندیهای سیاسی منع هستند، ولی گرایشهای سیاسی ظریف اصلاحطلبانه محسوب میشود.»
این گزاره در حالی است که زیباکلام دیگر چهره سیاسی اصلاج طلب نظر دیگری دارد. او گفته است که مطلقا ظریف به میدان نمیآید و اصلاحطلبان هم نمیتوانند بگویند ظریف نامزد ماست؛ زیرا او هیچ گاه اصلاحطلب نبوده است.»
در عین حال به باور بسیاری، ظریف مورد تایید رهبری است و همواره از سوی دولتیهایی چون حسام الدین آشنا مورد حمایت قرار گرفته تا جایی که مشاور رئیس جمهور گفته است: «دکتر ظریف هم دارای اقبال عمومی است و هم زبان عام و خاص را میداند و اگر بتواند با خود کنار بیاید، میتواند وارد عرصه انتخابات شود».
مطرح شدن گزارهها و گمانهزنیهایی درباره کاندیداتوری ظریف در حالی است که او خود بارها آن را در مصاحبههای گوناگون رد کرده است حال باید منتظر ضرورتها و مصلحتها بود که در نهایت، چه نتیجهای را برای خرداد 1400 رقم خواهد زد.6