اکنون زمان آن رسیده است تا از خویش نیز بگذرد

|
۱۳۹۹/۰۷/۲۸
|
۱۴:۵۸:۲۲
| کد خبر: ۱۰۷۵۲۸۲
اکنون زمان آن رسیده است تا از خویش نیز بگذرد
دکتر سعید نیکوخصلت عضو هیات علمی دانشگاه تبریز و عضو شورای اسلامی شهر تبریز طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داده است قهرمانانی که بدون توجه به نتایج ظاهری همیشه بهترین تلاش خود را به نمایش می‌گذارند. را ستوده است.

به گزارش خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی ، متن فوق به شرح زیر است:

هفته تربیت بدنی مبارک

تقدیم به قهرمانانی که تا یک قدمی المپیک توکیو رسیده اند ... اما ... و همچنین تقدیم به قهرمانانی که بدون توجه به نتایج ظاهری همیشه بهترین تلاش خود را به نمایش می‌گذارند.

قهرمانی که در روزهای نخستین ورزش خود را شروع می‌کند؛ شاید می‌خواهد که خود را امتحانی کرده باشد تا شاید قوی‌تر شود؛ شاید از روی کنجکاوی شروع می‌کند؛ شاید هم از روی علاقه و شاید هم به اجبار خانواده، دوستان و مربی و شاید هم از شوق بودن با دوستان و تعلق داشتن به یک جمع ورزشی. آری این گونه می شود که بدون این که از پله آخر این راه پرفراز و نشیب خبری داشته باشد و یا اینکه بتواند آینده خویش را ترسیم نماید؛ گام‌‌های ابتدایی خویش را برمی‌دارد. شاید باور اینکه روزی سکوهای قهرمانی را در عرصه‌های مختلف به‌دست خواهد آورد در مخیله رویاهایش نمی‌گنجد. بدون آگاهی از ماجراهایی که در انتظارش هست و اینکه چه آموزه‌هایی را باید یاد بگیرد؛ شروع می‌کند و با خود می گوید که "باید انجامش دهم" و شروع می‌کند به تعطیل کردن تفریح، دورهمی و کارهای فوق برنامه‌اش. واقعیت این است که هنگام ورود به جرگه مسابقات هم چندان آگاه نبود که برای چه هدفی مسابقه می‌دهد. شاید می‌خواست دیده شود؛ شاید مربی‌اش گفته است و باید شرکت کند. خانواده‌اش نیز انتظار دارند که مسابقه دهد و انتظار دارند که موفق و برنده ظاهر شود. کم کم تمرکز بر تمرین و مسابقه خود به خود افزایش می‌یابد. حالا دیگر هر کجا و هر محفلی در خانه یا مدرسه که حضور می‌یابد از ورزش او سوالی هم می‌کنند. کم کم تعطیلات آخر هفته و تعطیلات سال جدید و تابستانی معنی خود را برایش از دست می‌دهد. دیگر از این که در آینده چه کاره خواهد شد؛ صحبتی به میان نمی‌آید. آیا منابع مالی این مسیر تأمین خواهد شد یا نه برایش مبهم است. هزینه‌های ایاب و ذهاب، خرید تجهیزات ورزشی و بسیار موارد دیگر. با این حال او ادامه می‌دهد و زندگی خود را وقف تکرار می‌کند. تکرار تمرین، استراحت، تمرین و مسابقه. هنوز نمی‌داند که اگر آسیبی ببیند؛ قرعه سختی برایش رقم بخورد؛ بیمار شود؛ در حین مسابقه اتفاقی برایش رخ دهد؛ داور سهواً یا عمداً بر علیه او قضاوت کند؛ در اثر برف و بوران راهبندان شود؛ ویزای مسابقاتش دیر صادر شود و نهایتاً مسابقات مورد نظرش به‌دلایل مختلفی همچون کرونا کنسل شده و یا به تعویق افتد؛ چه تبعاتی برایش خواهد داشت! او برای چنین لحظاتی چگونه خود را آماده کرده است و چگونه باید روبرو شود؟! به هر نحوی او به دوران شکوفایی خویش نزدیک می‌شود؛ ولی با این‌حال کم کم متوجه می‌شود که در اثنای فشار مسابقات، سختی‌های طاقت فرسای تمرینات، دردهای بدن یک دقیقه‌ای، یک ساعتی، یک روزه و شاید دردهایی چند ماهه را همواره باید با خود به همراه داشته باشد؛ به‌ویژه در مواقعی که بخت یارش نیست و شاید جامعه او را با تمام شایستگی‌هایش نمی‌بیند. مشکلاتش را تشخیص نمی‌دهد و فقط انتظار موفقیت از او دارند. در چنین شرایطی بحث در خصوص ادامه دادن یا ندادن است. به راستی چرا علی‌رغم مشکلات همچنان ادامه می‌دهد؟ شاید او به خوبی می‌داند که این دردها و مشکلات روزی فروکش خواهند کرد؛ اما در صورت بریدن و ادامه ندادن باید تا آخر عمر دردهایی درونی را در خود زنده نگه دارد و با خود حمل کند. بنابراین او باید انتخاب کند و این انتخاب، داستان هر روز زندگی او می‌شود. این انتخاب  همیشه برای همه انسان‌ها وجود دارد؛ با این حال این ورزش هست که به زیبایی تمام می‌تواند این واقعیت را در کوتاه‌ترین زمان و در زیباترین شکل ممکن به تصویر کشد و این دریای بی‌ساحل و مواج همیشه در سرنوشت دریانوردان بزرگ پابرجاست.

در چنین شرایطی بدون اعتراض، بدون نگاه به گذشته، بدون قیاس با کسی، حرکت می‌کند به سمت رویاهایش. برای رسیدن ابتدا قالب خود را ‌می‌شکند؛ کمی حرکت می‌ کند و قالبی جدید به‌دست می‌آورد و مجدداً باید شکسته شود و این چرخه را پایانی نیست.

در ابتدا برای برخاستن و بالارفتن برای خود رقیبی به وجود می‌آورد و سعی می‌کند تا کنارش بزند. این برای قوی‌تر شدن‌های اولیه بهانه خوبی است؛ اما برای ادامه مسیر باید دنبال رقیب‌هایی قوی‌تری ‌شود؛ تا یکی پس از دیگری هر کدام باعث قوی‌تر شدنش شوند. اما کم کم متوجه می‌شود که باید با رقیبی بسیار قدرتمندتر روبرو شود. در واقع آن رقیب خودش هست.

خودش هست که با تمامی قدرت و آگاهی از نقاط ضعفش استفاده می‌کند و غلبه بر خود را برایش دشوار می‌کند. او کم کم متوجه می‌شود که تفکرات و نگرش‌هایش مانعی بزرگ در مقابلش هستند. به زمان از دست رفته‌اش غبطه می‌خورد و اما از طرفی، از درک چنین راز سر به مهری مشعوف می‌شود. آری از اولین روزی که تصمیم می‌گیرد تا وارد کلاس ورزش شود و دوام می‌آورد؛ او در طول مسیر عاشق می‌شود و در این راه زندگی و جوانی خویش را قمار می‌کند؛ تا اینکه به معرفتی عمیق دست پیدا ‌کند. در چنین مرحله‌ای دیگر رقیبی بیرونی برایش چالشی ندارد. او به درجه استغناء می‌رسد. در این مرحله هست که می‌بیند مدا‌ل‌های زرینی که به دنبالش بود در درون سینه‌اش از همان ابتدا می‌درخشیدند. او به‌خوبی می‌آموزد؛ حکمت‌هایی عمیق از چیستی و چرایی زندگی خود را. استقامت کردن و کنار آمدن با دشواری‌های زندگی را می‌آموزد. او آزادتر می‌شود؛ آزاد از بند ترس‌ و شک‌هایی که زنجیرش کرده بودند. شاید همه دستاوردهایی که در این مسیر به آن می‌رسد در همان روز اول شروع ورزش با خود داشت و تنها و تنها به وسیله و بهانه‌ای نیاز داشت تا همگی را به یاد آورد. اکنون زمان آن رسیده است تا از خویش نیز بگذرد .... 26 مهر ماه 99. روز و هفته تربیت بدنی مبارک. نیکوخصلت

 

نظر شما