
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ بارداری و دوره پس از آن جزء وقایع مهم زندگی زنان محسوب میشود؛ چنانکه به طور فزایندهای سلامت جسمی و روانی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد. اندوه، افسردگی و اضطراب پس از زایمان جزء عوارض شایع این دوران به شمار میآیند. در پژوهشی با عنوان «بررسی سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن در زنان باردار»، آمده است: افسردگی پس از زایمان یک مشکل شایع و قابل درمان با تاثیرات گسترده بر مادر و خانواده است که بعضی از زنان پس از تولد نوزاد، آن را تجربه میکنند. شیوع افسردگی پس از زایمان بالا است.
در این پژوهش که توسط فاطمه میرسلیمی، فضلالله غفرانی پور، علی منتظری و آزیتا نوروزی در بررسی مشترک دانشکده علوم پزشکی تهران، مرکز تحقیقات سنجش سلامت و دانشگاه علوم پزشکی بوشهر انجام گرفته است، آمده است: این اختلال شایع و ناتوان کننده اجتماعی، تاثیر منفی چشمگیری بر تمام ابعاد کیفیت زندگی مادر میگذارد. ادامه اختلال و عدم تشخیص به موقع آن منجر به عدم دلبستگی مادر به کودک، مشاجره با همسر، عدم توانایی انجام وظایف مادری و همسری و اختلال در جنبههای گوناگون رشد و تکامل کودک میشود و نیز میتواند به صورت نادر منجر به تراژدی خودکشی مادر یا فرزندکشی شود.
در این مقاله آمده است: با وجود شدت و جدیت عوارض افسردگی پس از زایمان، تنها در حدود ۴۰ درصد از زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان توسط مراقبان سلامت شناسایی میشوند و درصد قابل توجهای از آنها برای علائم افسردگی خود تحت درمان قرار نمیگیرند. علاوه بر این، برچسب بیماری روانی باعث میشود که بیماران از دادن اطلاعات درباره علائم افسردگی خودداری کنند و تقریبا نیمی از موارد افسردگی پس از زایمان به دلیل عدم تمایل مادر در آشکار کردن احساس خود تشخیص داده نمیشوند. عواملی از جمله عدم آگاهی از علائم و انواع درمانهای افسردگی به عنوان مهمترین موانع درخواست کمک از خدمات بهداشتی طی دوران پس از زایمان تلقی میشوند که مطرح کننده نقش سواد سلامت روان در فرایند کمک خواهی است.
این پژوهش عنوان میکند: طبق تعریف موسسه پزشکی، سواد سلامت عبارت است از میزان ظرفیت فرد برای کسب، درک و تفسیر اطلاعات اولیه و خدمات سلامتی که برای تصمیمگیری متناسب لازم بوده و با ارتقاء پیامدهای سلامت و کاهش هزینهها ارتباط دارد. تلاشها جهت ارتقاء سواد سلامت جامعه از طریق افزایش آگاهی و توانمندسازی آنها به منظور شناخت، پیشگیری و درمان مشکلات شایع جسمی متمرکز شده است. با وجود اینکه تاکید کمتر بر افزایش آگاهی جامعه در مورد شناخت و درمان اختلالات روان و کنترل علائم آنها بوده و جهت تلاش برای توجه به این جنبه فراموش شده روان، عدهای از روانشناسان را برآن داشت تا در سال ۱۹۹۷ مفهوم سواد سلامت روان را تحت عنوان دانش و باورها درباره اختلالات روان که به شناخت، کنترل یا پیشگیری از اختلالات روان کمک میکند، تعریف کنند.
این پژوهش نشان داده است: طبق مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف آگاهی اندکی درباره پیشگیری از اختلالات روان و پیشرفت آن، درخواست کمک و اطلاع از درمانهای موجود در میان عموم مردم وجود دارد. لذا یک قدم مهم برای ارتقاء سلامت روان جامعه در وضعیت سواد سلامت روان است. طبق مطالعه انجام شده بر روی سواد سلامت روان زنان باردار و زایمان کرده اسپانیایی در سال ۲۰۱۶ با استفاده از ابزار سنجش سواد سلامت روان (MHLS) ، سطح سواد سلامت روان واحدهای پژوهش در حد متوسط گزارش شد.
در این مقاله آمده است: در مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۷ با استفاده از پرسشنامه سواد افسردگی، سطح سواد افسردگی زنان باردار و زایمان کرده در حد متوسط گزارش شد با وجود اهمیت نقش سواد سلامت روان به عنوان تسهیل کننده فرآیند کمکخواهی و استفاده از خدمات سلامت روان در زنان و به تبع آن تشخیص زودرس و درمان اختلالات روانی، متاسفانه در ایران تا کنون به این موضوع پرداخته نشده است و آمار و شواهدی در این زمینه در دست نیست.
بر اساس مواد و روشها در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه را زنان باردار در سه ماهه سوم بارداری دارای سواد خواندن و نوشتن و سن ۱۸ سال به بالا تشکیل دادند. پژوهش حاضر پس از کسب موافقت کمیته اخلاقی در پژوهشهای زیست پزشکی انجام شد. تعداد ۳۸۸ زن باردار واقع در سه ماهه سوم بارداری پس از آگاهی از اهداف پژوهش و کسب رضایت آگاهانه سوالات جمعیت شناختی و بالینی و ابزار محقق ساخته سنجش سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان را به صورت خود گزارشی در درمانگاه مامایی واقع در بیمارستان جامع بانوان آرش وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران تکمیل کردند. پس از تهیه نسخه نهایی ابزار محقق ساخته سنجش سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان، روایی محتوایی، صوری و سازهای و نیز پایایی آن بررسی شد. در روایی محتوایی، نظرات اصلاحی تعدادی از متخصصان و صاحب نظران در رشتههای آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت و بهداشت باروری در پرسشنامه اعمال شد.
یافتههای پژوهش نشان داد که بیش از ۹۰ درصد زنان مورد مطالعه خانهدار بودند. میانگین سنی واحدهای پژوهش۲۷.۳۲ بود . بیش از ۶۵ درصد زنان تحت مطالعه وضعیت اقتصادی خانوار را متوسط گزارش کردند. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان داد، سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان با میزان تحصیلات و سابقه مشکلات روان در خانواده ارتباط معنیدار داشته و با سن و تعداد بارداری ارتباط معنیدار نداشت. نتایج مطالعه نشان داد که میانگین سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان زنان تحت مطالعه ۳.۷۸ بدست آمد که در حد متوسط گزارش شد.
این یافتهها نشان میدهند که هنوز جمعیت کثیری از زنان باردار از حد مناسبی از آگاهی درباره افسردگی پس از زایمان برخوردار نیستند که این امر نیاز به بررسی و ارتقاء تسهیل کنندههایی اثرگذار بر روی رفتار کمک طلبی زنان دارد (مانند اهمیت نقش سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان). با توجه به نتایج این مطالعه که زنان باردار از میزان متوسطی از سواد سلامت روان در خصوص افسردگی پس از زایمان برخوردار بودند به نظر میرسد اجرای برنامههای مداخلهای آموزشی توسط ماماها در مراکز بهداشتی درمانی بتواند در ارتقاء سواد سلامت روان زنان باردار و در نهایت کاهش افسردگی پس از زایمان موثر باشند.
این پژوهش درشماره ۵ نشریه پژوهشکده علوم پزشکی جهاددانشگاهی (پایش) در سال ۱۳۹۸ منتشر شده است.