به گزارش برنا، پس از اینکه هیچ ناشری حاضر به چاپ «اتحادیه ابلهان» نشد، این نویسنده ناکام پس از درگیری مختصری با مادرش تصمیم گرفت در ۳۲سالگی به زندگیاش پایان دهد. اما ۹ سال بعد، با پیگیریهای مادرش، این کتاب منتشر و برنده جایزه ادبی پولیتزر شد.
«واکر پرسی»، یکی از استادان دانشگاه لوییزیانا که از سماجت مادر جان کندی به ستوه آمده بود، حاضر شد برای رفع تکلیف نگاهی به کتاب بیندازد، او با خواندن این رمان از متن کتاب و اینکه چرا کسی متوجه این شاهکار نشده بود شگفتزده شد.
پرسی پیشگفتاری برای کتاب نوشت، شمارگان چاپ نخست، تنها ۲۵۰۰ نسخه بود، اما کتاب بلافاصله بعد از انتشار غوغایی به پا کرد و سال بعد جایزه پولیتزر را گرفت. به این ترتیب جان کندی تول تنها نویسندهای شد که بعد از مرگ پولیتزر میگیرد.
مطابق نظرسنجی تایم از نویسندگان آمریکایی در سال ۲۰۰۵، کتاب اتحادیه ابلهان یکی از کتابهای برتر ادبی امریکا در ۲۵ سال اخیر است و در کنار آثار نویسندگان برجستهای مثل تونی موریسون، جان آپدایک، کورمک مککارتی و فیلیپ راث قرار دارد!
اتحادیه ابلهان با نقلقولی از جاناتان سوییفت، کشیش و طنزنویس انگلیسی ایرلندی (نویسنده سفرهای گالیور) آغاز میشود: «وقتی نابغهای حقیقی در دنیا پیدا میشود، میتوانید او را از این نشانه بشناسید: تمام ابلهان علیهاش متحد میشوند.» جان کندی تول در سراسر رمان سعی دارد، درستی این جمله را ثابت کند.
قهرمان این رمان، ایگنیشس (Igniatius) با دن کیشوت قابل مقایسه است. کسی که پس از مدتی خانهنشینی و قطع ارتباط با دیگران، بالاخره از خانه بیرون میزند تا شغلی برای خودش پیدا کند اما وصلهای نچسب به تن اجتماع و مایه دردسر خودش و دیگران میشود.
کتاب «اتحادیه ابلهان» به قلم پیمان خاکسار ترجمه شده است که در سال توسط «نشر چشمه» منتشر شد. این ترجمه توانست در نظرسنجی منتقدان و نویسندگان در سال 1391 رتبهی اول را بهدست آورد.
بخشهایی از کتاب:
من بدون شک تمیزم . قبل تر درباره اش صحبت کردیم . فقط می خواستم مطمئن بشم که در این محکمه حرف های گربه هم بی تعصب شنیده شده . قراره که من تا ابد مورد تهاجم واقع شوم آقا ؟ اعصاب من همین طوری هم در آستانه ی تلاشی کامله. چند لحظه ی پیش که ناخن های منو بازرسی می کردید متوجه لرزش وحشتناک دستم نشدید ؟ اصلا دوست ندارم علیه دست فروشی پارادایز , شرکت سهامی , اقامه ی دعوی کنم تا بتونم از پس مخارج روان پزشک بر آیم . شاید شما ندونید که من هیچ گونه بیمه ی درمانی ندارم . نظام دست فروشی پارادایز هم عصر حجری تر از آن است که چنین تسهیلاتی رو برای کارکنانش در نظر بگیره . باید بگم که حضرت آقا , من از شرایط این بنگاه بی اعتبار کاملا اظهار نارضایتی می کنم .
” چرا این قدر بیرون آمدن من از اون وان برات مهم شده ؟ من اصلا درکت نمی کنم مادر . به عنوان یک خانه دار الان کاری برای انجام نداری ؟ امروز دیدم که پرزهای موکت اندازه ی توپ بیس بال شدن . خانه رو تمیز کن . تلفن بزن به ساعت گویا و ببین ساعت چنده . یک کاری بکن . دراز بکش و یک چرتی بزن . این روزها خیلی لاغر شده ای .”
من یا با دوستان و رفیقانم می جوشم یا با هیچکس، و چون هیچ رفیقی ندارم، با هیچکس نمی جوشم.