به گزارش برنا، همواره بحث درباره سانسور و مرزهای آن موضوعی مهم برای سینماگران بوده که حواشی بسیاری را معمولاً برای برخی فیلمها و به طور کل سینما به همراه داشته است.
فیلمهای بسیاری در تاریخ سینمای ایران میتوان نام برد که توقیف شدهاند یا قربانی سانسور سلیقهای شدهاند و این معضل امروز به یکی از اصلیترین معضلات سینمای ایران تبدیل شده است.
در گفتوگو با چند سینماگر کارکرد مخرب سانسور مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید:
کامبوزیا پرتوی: امیدوارم روزی بتوانیم بدون سانسور حرفمان را بزنیم
کامبوزیا پرتوی، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سانسور باعث میشود حرفی که قرار است فیلمساز با اثرش بزند، الکن شود و این اولین تأثیر سانسور بر یک اثر سینمایی یا تلویزیونی است. سانسور به فیلمساز اجازه نمیدهد حرفش را کامل بزند و بیان مضمون ناقص میماند.
پرتوی تصریح کرد: برچیده شدن سانسور را خیلی بعید و ساخت میدانم ولی امیدوارم روزی با حذف سانسور شرایطی فراهم شود که بتوانیم به راحتی حرفمان را بدون شک و شبهه بزنیم. سانسور تأثیری مستقیم و جدی بر تولیدات سینمایی ما داشته است؛ به یاد دارم در دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد سانسور بسیار پر رنگ شده و برخی کاملاً حذف و برخی فضای کار را در دست گرفته بودند. بنا بر موقعیتها و شرایط مختلف سانسور شکل و شمایل متفاوتی به خود میگیرد.
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: هر مدیر برداشت خود را درباره فیلمها و به طور کل سینما بر کلیت سینما تحمیل میکند و در کنار آن، مسائل روز حتماً بر نظرات آنها تأثیرگذار است و سانسور به این شکل متأثر از سلایق و اتفاقات مدام در حال تغییر شکل است و این وضعیت باعث شده شرایط کار برای سینماگران بسیار سخت شود.
کارگردان فیلم سینمایی «کافه ترانزیت» درباره پیشنهاد حذف پروانه ساخت تأکید کرد: حذف پروانه ساخت ممکن است برای سینماگران مشکلساز باشد. پروانه ساخت برای سرمایهگذار یک اعتماد و اطمینان به همراه دارد که نمیدانم با حذفش چگونه میتوان اعتماد سرمایهگذارها را جلب کرد. با وجود اینکه فیلمهای بسیاری با پروانه ساخت توقیف شده و امکان اکران پیدا نکردهاند هنوز معتقدم پروانه ساخت میتواند اطمینانی برای سرمایهگذار باشد چرا که با وجود آن میتوان دولت را مسئولیت توقیف فیلم دانست و در این شرایط میتوان از دولت خواستار پاسخگویی بود اما با حذف قانون صدور مجوز ساخت دیگر نمیتوان نسبت به سانسور و توقیف فیلمها خواستار پاسخگویی از دولت بود.
پرتوی در ادامه اظهاراتش اظهار داشت: به نظر من میتوان درباره پروانه ساخت تغییر نگرش داشت. پروانه ساخت باید با معیارهای حرفهای صادر شود و برای صدور آن نگاهی به فیلمنامه وجود نداشته باشد. به نظرم باید درباره حذف پروانه ساخت همه جوانب را در نظر گرفت چرا که ممکن است با حذف آن شرایط بدتری در تولید به وجود بیاید.
این کارگردان در پایان اظهار داشت: در زمان ساخت یک فیلم نظر یکی از دوستان در شورای پروانه نمایش را جویا شدیم و فهمیدیم که با وجود او و با توجه به سلیقهای که دارد ممکن است فیلم ما در این شورا با مشکل مواجه شود، به همین دلیل از آنجا که بازگشت سرمایه برایمان مهم بود مجبور شدیم تغییراتی در فیلمنامه اعمال کنیم و برای اینکه خیالمان از اکران راحت باشد آنقدر دست به عصا راه رفتیم و تغییر داشتیم که در نهایت فیلم آن اثری که انتظار داشتیم، نشد و حرفی که میخواستیم با آن بزنیم به طور کل از بین رفت و الکن شد. سانسور به نوعی خودسانسوری را برای هنرمند به همراه دارد و اتفاقی که برای فیلم ما رخ داد برای اکثر فیلمهای سینمای ایران رخ میدهد.
علی ژکان: نامعلوم بودن مرزهای سانسور، خودسانسوری را رواج داده است
علی ژکان، فیلمنامهنویس و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: در 40 سال اخیر به دفعات درباره سانسور صحبت شده است و متأسفانه هیچگاه این صحبتها نتیجهبخش نبوده و امیدواریم که شاید با تکرار این اعتراضات روزی صدایمان شنیده و برای سانسور در سینمای ما فکری شود.
ژکان تصریح کرد: سینمای ما بیشترین آسیب را از ممیزیهای غیر تدوین شده و مبهم دیده است و این وضعیت یک سردرگمی جدی به سینما وارد کرده که به نوعی امنیت را از سینماگران گرفته است. به هر حال هر حکومت و کشوری خط قرمزهایی دارد که سینماگران به آنها توجه دارند. این ممیزیها در کشورهایی که دموکراسی در آنها حاکم است شکل و شمایل متفاوتی نسبت به کشور ما دارد.
او افزود: در کشور ما انتظار این است که خط قرمزها مشخص شود و سینماگران بدانند با چه خط قرمزهایی روبرو هستند اما متأسفانه در کشور ما با تغییر هر مدیر سانسور تغییر میکند و در واقع شاهد شکل مشخصی از آن در کشور نیستیم. سانسور در کشور ما در هر دوره متناسب با تغییر شرایط تغییر چهره میدهد.
کارگردان فیلم سینمایی «مادیان» تأکید کرد: من به شخصه از اولین فیلمی که ساختم با سانسور درگیر بودم و جزو اولین قربانیان ممیزی هستم و امروز هم این مشکل همچنان وجود دارد و همه با آن دست و پنجه نرم میکنیم. از آنجا که ممیزیها بر اساس اصول مدون و مشخصی تعیین نشدهاند هر روز با شکل جدیدی از سانسور مواجه هستیم و یک وضعیت نامعلومی به وجود آمده و وسعتی به سانسور داده که طول و عرضش غیر قابل تصور است و این وضعیت نوعی سردرگمی، ترس و وحشت به وجود آورده که شاید خیلی هم واقعی و مرتبط با سانسور نباشد اما شرایطی را به وجود آورده که سینماگران مجبور به خودسانسوری شده و پیش از سانسور به شکل پر رنگتری خودسانسوری به وجود آمده است.
حسن برزیده: سانسور پدیدهای علیه مردم است
حسن برزیده، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: به نظر من سانسور شکلی از بردهداری است و دو وجه بسیار مخرب برای فرهنگ و هنر کشور دارد. اینکه افرادی در کشور تصمیم بگیرند در آثار هنری چه مسائلی مطرح شود و جلوی مطرح شدن چه مسائلی گرفته شود به هیچوجه پسندیده نیست.
برزیده خاطرنشان کرد: در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ شخص موجهی وجود ندارد که صلاحیت تصمیمگیری برای محتوای آثار هنری را داشته باشد. من به شخصه در این وزارتخانه هیچ فرد متخصصی در حوزه فرهنگ و هنر را سراغ ندارم و اکثراً حتی کمترین شناخت را از فرهنگ ندارند.
او افزود: چند سال پیش در جلسهای که با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت آقای دکتر حسینی داشتیم، او تأکید کرد که قرار بود در مسئولیت وزارتخانه دیگری را بر عهده بگیرد اما در نهایت گفتند شما وزیر فرهنگ باش! این تجربه شخصی من بود که از این جلسه در زمان مسئولیت آقای حسینی داشتم اما در همه دولتها این وضعیت وجود دارد و هیچ دولتی تا امروز توجهی جدی به فرهنگ و هنر نداشته. حتی دولت حاضر هم در زمینه فرهنگ عملکرد چندانی نداشته و نقدهای بسیاری به آن وارد است.
این کارگردان در ادامه گفت: حتی اگر سانسور را بپذیریم و وجود آن را لازم بدانیم هیچگاه در سمتهای مختلف افرادی نبودهاند که بتوان آنها را برای تصمیمگیری درباره تولیدات سینما، تلویزیون و دیگر عرصههای هنری فرهنگی صالح دانست؛ ریزش مخاطبی که در سینما و تلویزیون شاهد هستیم گواهی بر این مدعا است.
کارگردان فیلم سینمایی «مزار شریف» در ادامه اظهاراتش، تأکید کرد: دیگر جنبه مخرب سانسور به حذف نگاههای جدید برمیگردد و جامعه را از نگاههای جدید محروم میکند. ما شاید در خانوادههای خود هم این رویکرد را داشته باشیم و فرزندان خود را از ابراز نظر محروم کنیم و این باعث میشود از کوچکترین نهاد اجتماعی سانسور بر اذهان ما تحمیل شود و در مقیاسهای بزرگتر آن را ادامه دهیم. هنرمندان همیشه از اقشار تحصیلکرده هستند و میتوانند درباره اتفاقات و معضلات به مسئولان و همچنین مردم اخطار دهند، در کشورهای پیشرفته بخش اعظمی از مشکلات را از طریق فرهنگ حل میکنند. در مباحث امنیتی که شاید در کشور ما اهمیت بیشتری دارند که نیز میتوان به آثار فرهنگی و هنری توجه داشت. اگر یک حکومت حتی بخواهد مسألهای منفی را در اذهان نهادینه کند از طریق فرهنگ این کار را انجام میدهند.
برزیده تصریح کرد: فرهنگ و هنر حتی در جایگاه منتقد هم نباید سانسور شود، سانسور علیه مردم و به ضرر حکومت است و حکومتی که منتقد ندارد هر روز آسیبهای بیشتری را متحمل میشوند. در بیانیه 313 سینماگر که خواستار برچیده شدن سانسور شده بودند ما خواستار حذف پروانه ساخت و وضع قوانینی مشخص بودیم. اگر قرار است سانسور همچنان وجود داشته باشد باید به شکل مدونی خط قرمزها مشخص شوند و در همین حوزه با اهالی فرهنگ و هنر مشورت شود. فیلمساز باید بداند که خط قرمزها شامل چه مواردی میشود؛ امروز این ادعا وجود دارد که خط قرمزها مدون و مشخص هستند اما در واقع این گونه نیست و سلیقههای مختلف مدیران مختلف مدام بر آثار سینمایی و تلویزیونی اعمال نظر میکند.
او افزود: حتی اگر سینما را وسیلهای برای سرگرمی بدانیم با سانسور سینما این خاصیت را هم از دست میدهد و به اجبار همه فیلمها در یک چارچوب مشخص ساخته میشوند و این باعث میشود که آثار تکراری باشند. یک سال در ماه مبارک رمضان به سریالهایی که پخش میشد، دقت کردم و دیدم همه شبیه به هم به پایان میرسند و مشخص بود که یک سلیقه مشخص این قصهها را به پایان رسانده و تنوع کاملاً از بین رفته است. در این سالها سانسور اینقدر پیشرفت کرده است که به شخصه شاهد بودم به من گفتند از چهره فلان بازیگر خانم نمای بسته نگیرید. این جمله را تنها یک انسان بیسواد میتواند بگوید چرا که یک کارگردان برای نشان دادن صحنهای که یک زن همسرش را از دست داده، برای نشان دادن غم و شوکه شدن این زن باید از نمایش بسته استفاده کنم و در نمای باز این امکان وجود ندارد. چنین اظهار نظرهایی که طرفداران سانسور دارند از بیسوادی آنهاست که میبینیم هر روز آسیبی جدیتر به سینما میزنند.
این کارگردان در پایان تأکید کرد: من با این رویکرد بیانیه سینماگران ایران را به مناسبت روز جهانی صلح امضا کردم و شاید افرادی هم این بیانیه را امضا کرده باشند که با آنها هم عقیده نباشم اما حتی اگر چند بیانیه دیگر با این رویکرد منتشر شود حاضر به حمایت از آن هستم و قطعاً امضا میکنم.
محمد متوسلانی: توقیف «رستاخیز» تولید فیلم تاریخی- مذهبی را متوقف کرد / حمایت از سانسور عملکردی علیه مردم است
محمد متوسلانی، کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از زمان ورود و تأسیس سینما به کشور ما سانسور مقوله مهمی بوده که همیشه با آن درگیر بودهایم. از زمانی که به یاد دارم سینماگران با سانسور دست و پنجه نرم کرده و مدام به آن اعتراض داشتهاند اما متأسفانه هیچگاه این اعتراض به جایی نرسیده و سانسور همچنان کار خود را انجام میدهد.
متوسلانی تصریح کرد: مشکل عمده درباره سانسور این است که همواره خیلی از مسائل مطرح شده درباره آن قابل تعدیل و تفسیر است. هیچکس به صورت قطعی نمیتواند بگوید چه چیز باید گفته شود یا چه چیزی را نباید گفت. هر کس که در سمت مدیریت سینما قرار گرفته نسبت به شعور، دیدگاه و اعتقادات خود مسائل را تفسیر و عمل میکرد.
او افزود: مشکلات در بحث سانسور به قدری زیاد است که حتی یک فیلم مذهبی هم با نظرات مختلف نسبت به سانسور یا حذفش مواجه میشود. در بسیاری مواقع دیدهایم حتی وقتی مراجع عظام تقلید درباره یک فیلم اظهار نظر مثبتی داشتهاند آن فیلم با نظر یک مرجع یا حتی گروه دیگر سانسور یا حذف شده و به اکران نرسیده است. یک نمونه مشخص درباره این اتفاق فیلم سینمایی «رستاخیز» است.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش، تأکید کرد: احمدرضا درویش کارگردان قدیمی و کارکشتهای است که با محدودیتها آشنایی دارد و قطعاً همه تمهیدات برای اکران «رستاخیز» را در ساخت آن در نظر گرفته اما باز هم نتوانسته فیلمش را از سانسور و توقیف نجات دهد. این اتفاقات نه تنها بر سرنوشت یک فرد یا یک فیلم تأثیر میگذارد که سرنوشت سینمای ایران را هم تغییر میدهد. مطمئناً اگر چنین مشکلی برای فیلم درویش پیش نمیآمد قطعاً تا امروز فیلمهای زیادی با موضوع ائمه و عاشورا ساخته شده بود اما توقیف «رستاخیز» جلوی این اتفاق را گرفت.
کارگردان فیلم سینمایی «کفشهای میرزا نوروز» خاطرنشان کرد: باید با یک نگاه بازتر به مسائل نگاه کرد و لازم است که در ارزیابیها تجدید نظر شود تا نتایج بهتری را از سیاستگذاریها در سینما شاهد باشیم. ما نباید همه چیز را در کشورمان تجربه کنیم و بهتر است به جای اینکه خود را از همه جای دنیا جدا بدانیم از تجربه کشورهای دیگر در برخورد با سانسور استفاده کنیم. متأسفانه هرگاه که علیه سانسور حرفی زده میشود، طرفداران آن با ادعای حمایت از حق و حقوق مردم از سانسور دفاع میکنند اما کاری که انجام میدهند کاملاً علیه مردم است.