به گزارش برنا، فصل اول «سرچشمه» در کنار پرونده ترور میکونوس به سراغِ بررسی تاریخچه کمیتههای انقلاب اسلامی رفت. این برنامه هر هفته پنجشنبهها ساعت 19 از شبکه پنج سیما پخش میشد و از پنجشنبه 26 تیرماه با تغییراتی به آنتن بازگشت.
در این فصل «حسین جودوی» از کارشناسان حوزه رسانه و تاریخ به عنوان مجری مقابل مهمانان «سرچشمه» نشست و با آنها به گپ و گفت پرداخت.
تیم سردبیری و قسمت پژوهش برنامه به طور کامل تغییر کرده و بیشتر دغدغه «سرچشمه 2» تمرکز در دهه 60 خواهد بود.
فصل دوم «سرچشمه» 26 قسمتی است و مثل گذشته هفتهای یک روز، پنجشنبهها روی آنتن خواهد بود و دو شبکه چهار و خبر، آن را بازپخش میکند.
یکی از موضوعات مهم این مجموعه بررسی موضوع مکفارلین با علی هاشمی، جنگ نفتکشها با سردار فتحالله محمدی و موضوع جنایتهای مهدی هاشمی و اتفاقات دهه 60 با حجتالاسلام سالک بود.
شاید یکی از وجوه تمایز «سرچشمه» خصوصاً در فصل دوم روایتهای شاهدان عینی باشد که کمتر در قاب تلویزیون آمدهاند یا به قولی از قاب تصویر فراریاند.
به این بهانه سراغ حسین جودوی مجری و سردبیر فصل دوم «سرچشمه» رفتیم و با او به گفتوگو پرداختیم:
* چطورشد اجرای سری جدید سرچشمه را برعهده گرفتید؟
سال 1398 بود که بسیج صداوسیما با رصد شبکههای مختلف تلویزیونی، خلأ برنامه گفتوگومحوری را که بر مبنای تاریخ شفاهی باشد، احساس و به این ترتیب برنامه «سرچشمه» به تهیهکنندگی امیرعلی آزادی را راهاندازی کرد. تا آن زمان این خلأ وجود داشت که در شبکههای تلویزیون برنامهای که بخواهد در مورد تاریخ انقلاب اسلامی چه در دهه 50 و چه حتی اصل ماجرا در دهه 60 که مهمترین و پرماجراترین دهه تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود موضوعات بسیار زیادی نهفته بود که جای پرداختن به آن در تلویزیون خالی بود. برنامه «سرچشمه» تلاشی بود که بتواند این خلأ را پُر کند.
به همین دلیل با طرحی که آقای آزادی و دوستان جوانِ تحصیل کردهشان در این زمینه داشتند و به بسیج صداوسیما پیشنهاد دادند با همکاری شبکه پنج سیما در سال 1398 با موضوعات مختلف در دهه 60 کار شروع شد. برنامهای که هم گفتوگومحور بود و هم موشنگرافی داشت؛ در ابتدا مجری جوانی به نام امین فرجاللهی هم این برنامه را به خوبی و با معلومات زیاد اجرا میکرد.
اواسط خردادماه سال 99، عوامل برنامه «سرچشمه» با بنده تماس گرفتند و صحبتها و گفتوگوهایی که داشتیم پذیرفتم با گروه «سرچشمه» همراه شوم و به عنوان سردبیر و مجری در اختیار دوستان باشم. مشخصاً هم مواردی که انتخاب شد به عنوان سوژه، سعی کردیم مسائل و سوژههایی انتخاب کنیم که کمتر و یا به صورت گذرا در تلویزیون به صورت رسمی به آن پرداخته شده است اما سعی کردیم با همکاری گروهی که در «سرچشمه» حضور دارند بتوانیم یکسری موضوعاتی انتخاب کنیم.
به این فکر افتادیم که افرادی را برای آن موضوعات انتخاب کنیم که اینها دو خصوصیت داشته باشند؛ یا شاهدان عینی آن ماجرا باشند و دومین مسئلهمان این بود که رسانهها کمتر به سراغ این افراد رفته باشند. افرادی را پیدا کنیم بِکر باشند، یا صحبت نکرده باشند و یا کمتر به آنها پرداخته شده باشد. بنابراین در انتخاب موضوعات، سوژهها و افراد وسواس خاصی به خرج دادیم.
*افشاگری ماهیت تروریستی و چهره نفاق گروهک منافقین در برنامه «سرچشمه»
حسین جودوی مجری و سردبیر فصل دوم «سرچشمه» درباره یکی از محورهای مهم این برنامه گفت: از آنجایی که موضوع منافقان و جنایاتی که این گروهک تروریستی از آغاز پیروزی انقلاب انجام دادند یکی از بخش های تاریخ انقلاب است و در سال های اخیر هم کشور آلبانی به عنوان خوش خدمتی به واشنگتن این گروه تروریستی را پذیرفته ، سعی کردیم وجوهات مختلف و دسیسه های منافقین را در دهه های مختلف مورد واکاوی قرار دهیم.
به عنوان نمونه برای تحقیق و بررسی تغییر ایدئولوژی و این که چطور این گروهک از اسلام به کمونیست تغییر ایدئولوژی داد با دعوت از مهمانان و کارشناسان ، ابعاد مختلف آن بررسی شد.
نوع عملکرد منافقین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و جنایاتی که در اوایل دهه 60 علیه مردم و بسیاری از اعضای کمیته انقلاب اسلامی انجام دادند و شاید کمتر به آن پرداخته شده در «سرچشمه» مورد واکاوی و تحلیل قرار گرفته است.
همچنین اقداماتی که منافقین در زمان ریاست جمهوری بنی صدر انجام داده اند در پخش برنامه 14 اسفند درنظر گرفته شده است.
افشاگری هایی که در برنامه «سرچشمه» انجام شده باعث عصبانیت منافقین شد به طوری که بعد از پخش این برنامه های روشنگرانه ، صفحه مجازی برنامه از سوی اینستاگرام بسته شد و این نشان می دهد این گروهک تروریستی به تکاپو افتاد تا به تصور خود مانع از روشنگری و شفاف سازی از ماهیت خبیث اش شود.
* تلویزیون برای آگاهی بخشی نسل جدید از اتفاقات تاریخی چه رسالتی دارد ؟
اصولاً برنامهسازی در هر رسانهای به خصوص رسانه ملّی باید با سبک و سیاقی جلو برود. سه مقوله باید در آن خیلی مهم باشد؛ اول، مدیریت خود سازمان صداوسیما مطرح است؛ کسانی که سفارشدهندهاند و این مدیران فرهنگی در طی روزها و ماههایی که جامعه را رصد میکنند باید بیندیشند و درباره آن خلأهای جامعه فکر کنند و باید برای پاسخگویی آن در رسانه تلاش کنند؛ این مسئولیت کمی نیست.
بسیاری از مواردی که در رسانه ملّی و رادیو و تلویزیون اتفاق میافتد و ساخته میشود باید محصول رصد آن خلأهایی باشد که در جامعه وجود دارد. رکن بعدی در کنار مدیران، برنامهسازان هستند که نقش پررنگتری نسبت به دو حلقه دیگر دارند. تهیهکننده و برنامهساز باید اصولاً از افرادی انتخاب شوند که دغدغه آن موضوعات را دارند یا حداقل سواد آکادمیک نسبت به آن موضوعات داشته باشند، این خلأها و سؤالاتی که در ذهن مخاطب شکل میدهند.
مردم ایران به دلیل هجمه رسانهای که از سوی رسانههای معاند به آنها وارد میشود یا سؤالات و شبهات روبه رو می شوند که در این بین رسانه ملی به عنوان تنهاترین رسانه جمهوری اسلامی رسالت دارد این سؤالات را پاسخ دهد. به نظرمن نقش مهم برنامهساز بابت حلقه واسط بین مخاطب و مدیران صداوسیما بسیار بااهمیت است.
خوشبختانه آدمهای زیادی هستند که میتوانند به رسانه ملّی کمک کنند و رسانه باید این افراد را شناسایی و حمایت کند ؛ کسانی که جوان و خوش فکرند و به رسانه و فضای مجازی، واقفند. سازمان صداوسیما میتواند به عنوان برنامهساز از آنها استفاده کند.
حلقه پایانی، سردبیر و مجری برنامه به حساب میآید؛ به خصوص برنامه با موضوعات تاریخی و فرهنگی که با رصد خوب بین اتفاقاتی که در جامعه میافتد میتواند خروجی خوب و مناسبی بدهد. تلویزیون باید سعی کند به این سمت برود که از کارشناسان امر به صورت برنامهساز درست استفاده کند؛ در "سرچشمه" این اتفاق افتاده است.
یعنی یک سفارشدهنده دغدغهمند وجود دارد به نام مدیر بسیج و مدیرانی که در بسیج صداوسیما حضور دارند و یک برنامهساز به عنوان تهیهکننده و بنده به عنوان سردبیر که در کنار این دوستان هستم. اینکه میهمان چگونه انتخاب شود و سؤالات و محورها و موضوعات چگونه باشند این دغدغهای بود که از ابتدا با دوستان «سرچشمه» آشنا شدم کاملاً وجود داشته و تا الان کار را انجام میدهیم؛ هنوز این دغدغه وجود دارد. با اعتماد کردن به قشر جوان کاردان این مسائل و مشکلات را بهتر میتوان حل کرد.
* از مشکلات و پیچیدگیهای مصاحبه در مقوله تاریخ بگویید.
اصولاً برای گفتوگو و مصاحبه کردن در مورد موضوعات تاریخ انقلاب باید مواردی را درنظر گرفت. از یک طرف درباره موضوعاتی صحبت میکنید که زمان زیادی از آن نگذشته و از یک طرف موضوعاتی که 30 سال از آن تاریخ گذشته؛ شاید اسناد به صورت رسمی در مورد آن اتفاقات منتشر نشده است. از طرف دیگر با افرادی مواجه هستید که 30، 40 سال از آن موضوعات گذشته و برخی از این راویان و یا به قولی «شاهدان عینی» سن و سالهای زیادی دارند و بازگو کردن تاریخ با دشواری هایی روبرو شود.
از طرفی دیگر برنامه «سرچشمه» مبنای خودش را بر استفاده از افراد و شخصیتهایی به عنوان مصاحبه شونده گذاشته که کمتر مورد توجه رسانهها هم در فضای مکتوب و هم در فضای رسانه ملّی بودهاند و در مواردی پیدا کردن و هماهنگ کردن این افراد مقداری کمی سخت است.