به گزارش برنا، حجت الاسلام سیدعباس نبوی کاندید انتخابات ریاست جمهوری در نشست با اصحاب رسان با بیان اینکه در بحث حکمرانی سه شاخه اصلی را ما باید در توازن و تعادل رعایت کنیم تا یک حکمرانی خوب و قابل قبول به دست آمده و نتیجه بدهد، گفت: اولین شاخص مردمی بودن است، همه آنچه باعث شده که تحولات 200 سال اخیر در دنیا اتفاق بیفتد این است که نظام های استبدادی و حاکمیتی یک سویه و یک طرفه به مقدار زیادی متحول شده و به نظام هایی که باید پشتوانه آن مردم باشند و پشتوانه هم باید عامه و قاطبه مردم باشند. حالا اکثریت و اقلیت برای تعیین جهت ها می آیند و ایفای نقش می کنند اما وقتی ما داریم درباره حکمرانی خوب و قابل قبول صحبت می کنیم باید وفاق ملی اتفاق بیفتد، اگر این اتفاق نیفتد جامعه چند شقه و دسته می شود و در حقیقت یک نوع اجبار زندگی اتفاق می افتد.
وی افزود: ایران به عنوان تاریخ تمدن بنیه ملت سازی بسیار قوی و دیرینه دارد که در هیچ کشوری در دنیا تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. ایران تنها کشوری است که حداقل 20 قوم در آن زندگی می کنند و هیچ زمانی خودشان نخواستند از این ملت و این کشور جدا شوند و فاصله بگیرند و این 50 سال اخیر دست های بیرونی که سعی کردند بخش هایی را از کشور جدا کنند و اقوامی را به سمت تجدید طلبی سوق بدهد باز می بینیم که به هیچ وجه مردم در این مناطق هیچ استقبالی نکردند.
نماینده بسیج رهبری ادامه داد: شاخص دوم اینکه دارای عقلانیتی اغناپذیر باشد که جامعه احساس کند که وقتی من خود را با کشورهای دیگر مقایسه می کند در موقعیت اجتماعی ، فرهنگی و زیستی خانوادگی قابل قبول و خوبی قرار دارد و شاخص سوم که بسیار مهم است داشتن ارزش های ذاتی فرهنگی و ارزش های زندگی بوده که حکمرانی بتواند این ارزش ها را تبدیل به جریان گردش طبیعی زندگی کند، در اقتصاد، در فرهنگ و در خانواده می آید.اینها که با هم جمع شود و درست کار کند مردم با گرایش عقلانی و اغنای عقلانی، حاکمیتی که می تواند توازن را برقرار کند و می تواند این ارزش های فراهم آمده در میراث تمدنی و زندگی را به جریان زندگی در جامعه تبدیل کند می پذیرند.
وی افزود: ما چون مسلمان هستیم بخشی زیادی از مردم کشور ما شیعیان بوده و اقلیت هایی هم از ادیان الهی در کشور ما هستند که آنها هم نگاهشان به نگاه فتوت و ارزش ها و مسائلی که در اهل بیت و تشیع وجود دارد نگاه بسیار مثبت و همراهی هستند، بنابراین طبعا بخش زیادی از این ارزش های اسلامی و مربوط به اهل بیت در زندگی ما جاری می شود. حکمرانی باید بتواند بصورت معقول و مناسب این ها را با هم متوازن کند و حرکت بدهد و جلو ببرد. همه چالش 40 ساله اخیر ما هم سر این مطلب بوده است،حالا مدام بگوییم نگذاشتند و نمی شود اینها دیگر دیر شده است. اینقدر که بقیه به نحو عمل گرایی سیاسی غلیظ و شلوغ کردن آمدند و دولت را مدیریت کردند ، خدماتی انجام دادند و زحماتی کشیدند و خوب نقاط ضعفی هم داشتند، اگر فکر می کردم که همین روند ادامه پیدا کند باز هم می شود توجیه و قابل قبول تلقی کرد در صحنه انتخابات حضور پیدا نمی کردم.
وی افزود: ولی همه می دانند الان من 30 سال در مسائل تصمیم سازی های راهبردی حکومتی نظام حضور داشتم و همیشه هم منتقد بودیم که چرا بخش عمل گرایی حکومت این توازن را در حکمرانی رعایت نمی کند و مردم خسته و ناراحت می شوند و لطمه می بینند. ما بخش امنیتی احتیاج داریم نه امنیتی که بسوزاند و به مردم لطمه بزند، توازن همین جاست باید بخش امنیتی مردمی و عقلانی و بخش امنیتی ارزشی کار کند. ما اقتصاد می خواهیم نه این اقتصادی که دائما به صورت موجی در تلاطم ها بیاید و بخش هایی از جامعه دچار شکاف طبقاتی و فقر شوند. بازار تاریخی ما بازار محترمی است و بخش زیادی تقدس داشته است، اگر شما قرن های پیش بازار مطلوب را در اصفهان در تهران و مشهد ارزیابی می کردید اینطوری بود اگر یک کاسبی اول صبح فروش های خوبی می کرد بعد نیمه روز و ساعت 10-11 صبح نحوه فروشش را کند می کند که بقیه این راستا که هم شغل و آنها هم منتظر گردش شغلی هستند، کسب درآمد کنند.
نبوی ادامه داد: وقتی ما ارزش اقتصادی و ارزش های ملی و اسلامی و مذهبی را از دست بدهیم، اقتصاد ما به یک اقتصاد بی رحم و گلادیاتوری تبدیل می شود. دولت ریل گذار این مسیر است اگر خودش با دست پنهان اقتصاد بی رحم را به جریان بیندازد شرایط اجتماعی را بدتر می کند. آنجا ما چطور می توانیم دنبال حکمرانی خوب بگردیم. بنابراین با این شاخص سه بخش اساسی داریم و ما در این سه بخش باید بتوانیم خوب جلو برویم فرقی هم نمی کند حالا بنده طلبه و روحانی باشم یا بقیه کسانی که فقط در سطوح دانشگاهی دنبال کردند. فرقی نمی کند شاخص حکمرانی باید منطق خود را دنبال کند تعبیری هم امیرالمومنین (ع) دارند که باید اصول را جدی گرفت، وقت را به فروع نگذراند. ارذال را بالا نبرد و افاضل را پایین نبرد و آنچه که مربوط به رضایت عامه است دائما مورد توجه قرار بدهد و بر اساس این مسیر جلو برود.
این مدرس حوزه علمیه در ادامه سخنان خود با اشاره به بحث هایی در خصوص خودی و غیر خودی متذکر شد: چتر نظام و چتر دولت یک چتر عام برای تمام اقشار جامعه است. این بحث واضح و روشن بوده منتها همیشه در درون جامعه لایه بندی هایی شکل می گیرد ما این لایه بندی را باید بتوانیم بفهمیم و درک کنیم و هرکدام قضاوت و مسیرسازی منصفانه از آن پیدا کنیم. مثل همین دعوایی که اخیرا سر بحث میدان و دیپلماسی درست شد خوب این را که همه می فهمند که آن کسانی که جان باخته و پاکباخته عرصه میدان هستند آنها هستند که دارند قوام اولیه هر آنچه که ما می خواهیم در امنیت تامین کنیم تامین می کنند. منتها چون آن کار را انجام می دهند نباید معیار و ملاک باشد برای اینکه برگردند در داخل جامعه و بگویند که ما می خواهیم جامعه را قشربندی کنیم بر اساس آن کاری که خود انجام می دهیم . از این طرف در فضای اجتماعی بایستی اقشار مختلف مردم قدردان باشند که ما دیدیم واقعا مردم ایران چنان قدردان بودند که دنیا حیرت زده شد.
وی افزود: فکر می کنم که من یکی از کارهای خوبی که می توانم انجام بدهم و شاید تنها و تنها خود من این کار را بتوانم انجام دهم چون در حوزه های علمیه و در دانشگاه ها، در فضای نخبگان این کار را کردم که بخش های مختلف و حتی نخبگانی که معترض بودند و نظام را قبول نداشتند با من ارتباط طولانی داشتند تا به همین امروز ، نه به این معنا باشد که حق را به آنها بدهم ولی آنها هم فکر و مسیر خود را دارند، در این فضای تعامل و قشربندی که اتفاق می افتد باید منطقی اینجا به کار بیاید. 20 سال است این اتاق محل حضور تمامی بخش های نخبگان و اهل فکر و اندیشه از زمینه های مختلف و از سلیقه ها و افکار مختلف و حتی کسانی که اساس جمهوری اسلامی را قبول نداشته اند بوده و هست . این بحث را ما یک مسئله قابل حلی می دانیم.
حجت الاسلام نبوی اضافه کرد: یک بخشی در مسئله خودی و غیر خودی به ما لطمه بزرگی زد اینجا ضعف دو سویه اتفاق افتاد که باز من فکر می کنم یکی از کسانی که بتواند این ضعف را برطرف کند خود بنده هستم. اینقدر که اینها را می گویم نمی خواهم از خودم تعریف کنم بلکه برای این است که مسائلی که در جامعه داریم علاج بشود،می گویم.چون این کارها را بدون دولت و ریاست جمهوری دارم انجام می دهم یعنی نقش هایی که ایفا می کنم سعی دارم این اتفاق بیفتد. آنتینتون نظریه جنگ تمدن ها را که داد نقطه تمرکز او در پیش بینی ها برآمدن یک قطبی بود که به صورت حرکت ملی و اسلامی از درون ایران داشت مطرح می شد و همه صحبتش هم همین بود که توان و ظرفیت و انرژی تمدن ها در مقابل مدرنیته غرب در حال فروکش شدن است و یک قطب اساسی باقی مانده که جلو می آید. خوب اینها داشتند این مسئله را بررسی می کردند که ما داریم می آییم و ایران دارد سربلند می کند و حرکتش را توسعه داده و جلو می رود.
این کاندید ریاست جمهوری خاطرنشان کرد: بخش مهم این جهت گیری است و مسئله هسته ای بحث اساسی نیست، مسئله این است که این قطبی که در این منطقه به صورت اقتدار فراگیر و برتر دارد جلو می آید و علیرغم همه سختی ها و هزینه ها تقویت می شود، اینها شروع کردند از درون ما از نخبگان ما ، دانشگاهیان و دانشجویان و فعالان رسانه ای و فعالان زنان ما یارگیری کردن، این بحث خودی و غیرخودی در این جا هست که ما چکار کنیم و نگذاریم و اجازه ندهیم و شرایط را به سمتی سوق ندهیم که دائم از درون ما یارگیری کنند و نفوذ در درون ما لطمه بزند. طبیعی است که کسی که یارگیری می شود و به سمت مقابل می پیوندد او دیگر خودی نیست او دیگر با ما همراه نیست. شما الان یک نمونه ساده مسئله را ببینید وقتی که می خواهید در کف اجتماع مطلب را بررسی کنید ما 8 میلیون نفر ایرانی مهاجر داریم. جریان هم بافت با قدرت های بیرونی و آنها که با آمریکایی ها و با اروپایی ها کار می کنند سعی دارند که نقش اپوزیسیون را بازی کنند و به صورت جریان مخالف جمهوری اسلامی و یک جریان برانداز عمل کنند.
وی ادامه داد: اینها اگر به معنای واقعی کلمه می توانستند این 8 میلیون نفر را خودی کنند خوب جمعیت بسیار بزرگی داشتند اما هیچوقت نتوانستند حتی عرض اندامی در حدود چند هزار نفر داشته باشند این چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این معنای بسیار بزرگی دارد یعنی ایرانیان که حتی مهاجرت می کنند حاضر نیستند غیرخودی شوند و حاضر نیستند از آنچه که مربوط به ریشه های اصلی و علایق ایرانی هاست فاصله بگیرند. ما باید این را بپذیریم ، مغتنم بشماریم. اگر به من طلبه برگردند و از من بخواهند یا از اطراف زندگی من بخواهند طبیعی است که من دوست دارم همه افراد جامعه که برای امور زندگی خود برنامه ریزی می کنند بالاترین درجه ارزش های اخلاقی و مذهبی را رعایت کنند اما فضای اجتماعی که دست ما نیست که سلایق افرادی را به نفع تام بیان کنیم. ما باید بفهمیم لایه های مسئله چگونه به صورت لایه های اجتماعی بهم گره می خورد.
او تصریح کرد: خودی به این معنا همه آنهایی هستند که به ملت معاصر ایران جنبه های ارزشی و اخلاقی و سیره اهل بیت که سیره بزرگی است و سیره بزرگ منشی و جوانمردی و ایثار و همیاری، وفادار هستند و برای بیرون و برای دیگری کار نمی کنند. بنابراین بحث خودی و غیرخودی وقتی به معیارهای واقعی و عملی می رسد خیلی معیارهای واضحی دارد واضح آن این است که توجه به سربلندی و اعتلا و بلندی ایران معاصر بوده و یا توجه به سوی حرکت دیگری است. در این قضیه ما می توانیم 90 درصد مردم را چه در داخل و چه خیلی از مهاجرین خارج از کشور را حول این محور جمع کنیم و این هم نیست که من بخواهم حرف مد روز بزنم نه. ما این بحثها را بیش از دو دهه دنبال کردیم.