به گزارش برنا، اینکتاب مجموعهداستان یا مجموعهخردهروایتهای متصل به هم است. هر یک از داستانهای کتاب، درباره خانوادهای است که با گذشته خود درگیر است. به اینترتیب داستانها درباره آنگذشته و اتفاقاتی است که برای هر خانواده رخ دادهاند. برخی از راویان داستانها هم، از اعضای خانوادهها هستند.
عناوین داستانها یا قطعات اینکتاب بهترتیب عبارتاند از:
«دیوار خالی روبهرو»، «معصومیت احساس»، «مترسک»، «به وقت بغداد»، «غلیظ مثل غین»، «ساک قرمزِ سایهخانم»، «سیاه، سفید، خاکستری»، «خانم دانازول»، «زنجیر»، «جوراب استارلایت»، «طعم گس آرامش»، «نزدیکتر از همیشه» و «چادرشب».
در قسمتی از داستان «ساک قرمز سایهخانم» میخوانیم:
باربی را از روی طاقچه برمیدارم و فشارش میدهم روی سینهام: «زنیکه دروغگو! "باربیش اصله!" باربی دختر خودش دستوپاش خم میشه، اما مال من اصلا خم نمیشه. تازه باربی من همی یه لباسو داره. اونوقت مال دختر ننر خودش یه عالم کفش و لباس داره. اصلنم اصل نیس.»
باربی را پرت میکنم گوشه اتاق و دوباره میزنم زیر گریه و همانجا خوابم میبرد.
مادرم بیدارم میکند: «بیا کمکم کن.»
همراه با صدای جاروبرقی شعر میخوانم، چون غیر از من و مادرم کسی اینجا نیست. خانم احتشامی هم که چیزی نمیفهمد. اگر هم بفهمد، نمیتواند چیزی بگوید. جارو را میکشم توی اتاق پذیرایی. ساک سایهخانم را میبینم. با جارو نزدیکش میشوم. قفلش نکرده. جارو را خاموش میکنم و در اتاق را میبندم. قلبم تندتند میزند. زیپ ساک را یواش باز میکنم. دامن گلدارش را روی بقیه لباسهایش گذاشته. برش میدارم. دور و برم را نگاه میکنم. حس میکنم دارد مرا میبیند. تند میپوشمش...
اینکتاب با ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۲۲ هزار تومان منتشر شده است.