در «شب نشینی» مطرح شد؛

از کارتن خوابی تا ثبت رکورد گینس

|
۱۴۰۰/۰۷/۱۵
|
۱۲:۵۱:۴۰
| کد خبر: ۱۲۴۳۴۳۷
از کارتن خوابی تا ثبت رکورد گینس
میلاد رضایی و آزاده عباس زاده فلاح مهمانان شب نشینی 14 مهر ماه بودند.

به گزارش برنا، در بخش اول برنامه آزاده عباس زاده فلاح موسس دیوار 47 و مدیر اجرایی پروژه پژوهش افراد دارای معلولیت در جهان به عنوان مهمان اول معرفی شد.

عباس زاده گفت: بچه های سندروم داون آنطورکه برداشت می شود فضایل اخلاقی که دارند فرشته گونه نیست بلکه مثل همه ما خشمگین، عصبانی و ناراحت می شوند اما در نهایت و انتخاب نهایی آن ها ماندن در یک انتخاب بد و سخت نیست. اگر ما با هم قهر کنیم برایمان سخت است که برای آشتی پا پیش بگذاریم اما بچه های سندروم داون همیشه ساده ترین انتخاب را دارند و چون حس می کنند بودن در شرایط قهر و جنگ کار سختی است آشتی می کنند.

وی درباره دلیل مهربانی بیش از حد این قشر تصریح کرد: خیلی مهربان هستند و این به خاطر ساده بودن لبهای داخلی مغزشان است. گاهی با خودم فکر می کنم کاش لب های همه مغزهای آدم ها ساده بود.

مدیر اجرایی پروژه پژوهش افراد دارای معلولیت در جهان افزود: مبتلایان به سندروم داون یک کروموزوم بیشتر دارند و این کروموزوم باعث ایجاد استخوان پهن چهره، چشم های کشیده و شیارهای دستشان است و به همین دلیل که آن ها چهره ای شبیه به یکدیگر دارند.

عباس زاده ادامه داد: جمعیت اغلب کارهای دنیا دست 46 کرومزومی ها است اما چرا زمین به سمتی رفت که 46 کرومزومی ها صاحبان بلامنازع زمین شده اند و اگر کاری برای مبتلایان به سندروم داون انجام دهیم فکر می کنیم به آن ها لطف کرده ایم. آن ها ورژن دیگری از انسان هستند. باید به آن ها رسیدگی شود چون ان ها هم انسان هستند و حق زندگی دارند.

وی اظهار داشت: شاید از منظر حل انتگرال یا کسب گواهینامه از ما پایین تر هستند و امکان انجام چنین کارهایی را ندارند ولی در بسیاری از موارد مثل تکرار حرکات پی در پی بسیار موفق هستند،اگر آموزش ببینند می توانند از ما هم نقاش های بهتری باشند و در زمینه هنر توانایی های ارزشمندی دارند. مدیر اجرایی پروژه پژوهش افراد دارای معلولیت در جهان از جرقه آغاز فعالیتش در این حوزه گفت: دانشجوی سال پنجم پزشکی بودم که اتفاق تلخی برایم افتاد و از نظر روحی و ذهنی بسیار درگیر شده بودم.

در بیمارستان شیفت صبح بودم که خیلی تصادفی با یک فرد سندروم داون برخورد کردم و به مدت 45 دقیقه برای او از ناراحتی ام تعریف کردم و اصلا قضاوت نشدم و در نهایت او گفت این چیزی نیست که به خاطرش ناراحت باشی. بعد از ظهر همان روز ناراحتی ام را برای شخصی از نزدیکانم تعریف کردم و قضاوت شدم و برای همین جرقه اول آغاز فعالیت هایم در زمینه مبتلایان به سندروم داون زده شد.

عباس زاده تصریح کرد: روزهای اولی که این فعالیت را شروع کردم تک و تنها بودم و آن موقع در رضوانشهر مدیر درمانگاه بودم و طرحم تمام شده بود دو سه نفر از دوستانم همراه بودند و شروع به فعالیت در زمینه 47 کروموزومی ها کردیم اما بعد از اواسط راه خانواده هم با من همراه شدند.

وی درباره ایده ایجاد دیوار 47 بیان کرد: فکر کردم که در کشور ما و خیلی از کشورها کسی کتاب و بروشورهای طولانی نمی خواند و این موضوع هم در یک پاراگراف خلاصه نمی شود برای همین به فکر افتادم که دیواری را تعبیه کنیم که جلوی مردم و در منطقه خوب شهرنشینی و پرتردد شهر راه اندازی شود. قرار بود دیوارهای همیشگی باشد که بچه های سندروم داون توانایی های خود را روی آن به نمایش بگذارند. توضیحاتی روی دیوارهای اول برای مخاطبان می دادیم اما خودم متوجه نشدم که چطور به این همه دیوار رسیدیم. با بازدید دقیق از این دیوار همه می فهمیدند که تنها تفاوت ما با مبتلایان به سندروم داون فقط یک کرومزوم است. یک بار یکی از دوستان مبتلا به این مازاد کروموزوم مدال هایی که در کاراته کسب کرده بود را در این دیوار به نمایش گذاشت.

مدیر اجرایی پروژه پژوهش افراد دارای معلولیت در جهان تاکید کرد: موضوع آزار دهنده ای که الان هم متاسفانه هنوز هم وجود دارد این است که برخی به این بیماران واژه های نامناسبی را اطلاق می کنند. با تمام وجود از مردم می خواهم به این افراد منگل، معلول و عقب مانده نگویند؛ همین کلمه ها ویرانی فرد و خانواده و فعالان این حوزه به همراه می آورد. یک بار یکی از افراد مبتلا به این سندروم نقاشی را به من نشان داد که همه المان های آن سیاه بود دلیل آن را جویا شدم و خاطره ای را برای من تعریف کرد؛ او گفت یک بار در آسانسور گیر کرده بودیم و همه افراد آسانسور ناراحت بودند که من آنجا هستم چون با نگاهشان به من می فهماندند که دلشان برای من می سوزد و او از تاثیر این احساس بد چنین نقاشی را کشیده بود. استفاده این سه واژه بی رحمی است و برای احساسات این افراد کمر شکن است.

در بخش دوم برنامه میلاد رضایی قهرمان و رکورد دار رشته هولاهو گفت: حلقه اولین بار در یونان ساخته و استفاده شده است و سال ها پیش توسط چوب چنین وسیله ای ابداع شد. من و همسرم با تلاش های فراوان در آبان 99 این رشته ورزشی را به ایران وارد کردیم و به تدریج کاری کردیم که به رسمیت شناخته شد.تا کنون در دنیا 5 پایان نامه رسمی علمی درباره این رشته نوشته شده که 4 تا در آمریکا و پنجمی توسط همسر من در ایران نوشته شده است و در خاورمیانه تنها پایان نامه رسمی است.

رضایی تصریح کرد: هر جمعه با همسرم به مناطق محروم می رویم و به بچه های روستاها و مناطق کمتر برخوردار هولاهو را به صورت رایگان آموزش می دهیم.

وی افزود: حالا رکورددار حلقه در گینس هستم. 7 رکورد جهانی دارم که اولین و بزرگترین آن 12 ساعت هولاهو زدن و 50 کیلومتر طی کردن مسیر است. رکوردهای دیگر هم دارم که یکی از آن ها این است که حلقه ای که با آن کار کردم 5 کیلو و 300 گرم وزن داشت. رکورد دیگرم هم صعود به 775 پله بوده است.

رکورددار رشته هولاهو درباره علاقه اش به وطن ادامه داد: رکوردی که از من در گینس ثبت شده است را پس از 15 سال تلاش و صبر کردن ثبت کردم، همه ما را مجاب می کردند که در کشورهای دیگر رکورد بزنیم اما 15 سال صبر کردم که در در رکورد گینسم نوشته باشد ایران، مشهد.

رضایی سرگذشت زندگی اش را تعریف کرد و اظهار داشت: در دوسالگی به دلیل نامعلومی به بهزیستی واگذار شدم. بر اساس اطلاعات شناسنامه ام در تهران متولد شده ام ولی بیشتر قائم شهر بزرگ شدم آنقدر که همه مردم مرا قائم شهری می دانند. تا 12 سالگی زندگی بسیار سختی داشتم و بعد به سختی از بهزیستی فرار کردم. سه ماه در آن سن از زباله های جلوی خانه ها تغذیه می کردم و در پارک ولیعصر قائم شهر خوابیدم و این سرنوشت من بود و این جسارت مرا می رساند که نمی دانم خوب بود یا بد. زندگی بسیار سختی را گذراندم.

وی گفت: بعد از مدتی کار پیدا کردم و سیمان روی دوشم می گذاشتم و چهار طبقه آن را جا به جا می کردم. به من جایی خانه دادند با ماهی 300 تومان حقوق که در آن جا هم زندگی و هم کار کنم. در یک تعطیلات در سن 18 سالگی به مشهد رفتم و با چشم اشک آلود به حرم رفتم در آن لحظه نظرم به دیوار نزدیک حرم جلب شد یک اطلاعیه چند بار تکرار شده بود و التماس یک آدم روی دیوار را نشان می داد که نیاز به کلیه داشت. شماره را برداشتم و با او تماس گرفتم تا کلیه ام را به او اهدا کنم ولی حتی نمی دانستم گروه خونی ام چیست.

قهرمان رشته هولاهو تصریح کرد: در نیشابور رفتم که کلیه ام را بدهم و همه سعی داشتند مرا منصرف کنند؛ دکتری که آن جا بود گفت چقدر پول نیاز داری تا به جای اهدای کلیه ات از طریقی تو را تامین مالی کنیم؟ من گفتم فقیرم ولی برای پول نمی خواهم این کار را انجام بدهم.بعدا از طریق آزمایش گروه خونی را متوجه شدیم و با معجزه امام رضا (ع) دقیقا همان گروه خونی مورد نیاز بود. با آن خانم تماس گرفتم و گفتم پول ندارم به تهران بیایم و شما هزینه مرا به تهران بدهید من کلیه ام را می دهم.اما آزمایش های آن هزینه های بالایی داشت.برای انجام مراحل قبل از عمل دو ماه خانه آن ها ساکن بودم و در نهایت کلیه ام را اهدا کردم. امروز ده سال از آن ماجرا گذشته و از آن روز چنان لطف خدا شامل من شده که حالا خودم زیر بال و پر و خیلی ها را می گیرم. برنامه شب نشینی از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. محمد سلوکی و عبدالرضا احمدی مجریانی هستند که برای مخاطبان فارسی زبان سراسر دنیا شب نشینی را اجرا می کنند و تهیه کنندگان این برنامه نیز کاوه امیری جاوید و یوسف بچاری هستند. در روزهای شنبه و یکشنبه نیز این برنامه ار مراکز استانهای کشور با اجرای مسعود روشن پژوه و به تهیه کنندگی یاسر معظمی گودرزی تهیه و پخش می شود.

اطلاعات بیشتر درباره شب نشینی و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی shabneshini.irani@ بارگذاری می شود. مخاطبان گرامی لطفا نظرات و پیشنهادات خود را، درباره برنامه های جام جم از طریق پل های ارتباطی زیر با ما در میان بگذارید. تلفن بین المللی 46812400444 شماره شبکه های اجتماعی 9108993934 98 ایمیل امور مخاطبانmokhatab@jjt

نظر شما