به گزارش خبرنگار سیاسی برنا، یکی از ابر بحران های پیش روی ایران که نه تنها تهدیدی برای حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی است بلکه آثار و عواقب زیانبار آن نسل های آینده را هم بشدت تأثیر قرار خواهد داد و به نوعی تمدن ایران را با چالش مواجه خواهد کرد، بحران محیط زیست است.
محیط زیست مفهومی گسترده است و بخش وسیعی از چرخه اکوسیستم را شامل می شود. لذا وقتی از تهدید یا تخریب محیط زیست حرف می زنیم یعنی فرسایش خاک، تخریب جنگل ها، بیابان زایی، تهدید زیست گاه گونه های گیاهی و جانوری، شیوع ریزگردها، کاهش منابع آب زیرزمینی، خشک شدن چشمه ها و رودخانه ها و تالاب ها که همه اینها به صورت مستقیم هم سلامت، معیشت و اشتغال جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد و هم مولفه های مهم توسعه اقتصادی، صنعتی، کشاورزی، و گردشگری را دچار چالش می کند.
بدون شک کاهش منابع آبی به هر دلیلی که اتفاق بیفتد در صدر تهدیدهای زیست محیطی است. از آنجا که کشور ما در کمربند خشک و نیمه خشک واقع شده است و میزان بارندگی ها در بسیاری از مناطق و دشت های کشور پایین است و نمی تواند جوابگوی نیازها باشد، لذا باید راهکارهای علمی، کارشناسی و عملیاتی برای سازگاری با خشکسالی و تنش آبی تدوین و اجرا شود.
طبق پیش بینی ها برآورد شده است در آینده بحران آب یکی از عوامل تشدید نزاع و درگیری ها در منطقه خارومیانه خواهد بود که با اتفاقات چند سال اخیر و کاهش میزان بارندگی، تشدید خشکسالی، دخالت های نابجا در اکوسیستم منطقه به ویژه سدسازی در بعضی از کشورهای منطقه که تأثیرات مخرب مستقیمی بر اکوسیتسم سایر کشورها دارد و شیوع گسترده پدیده ریزگردها به نظر می رسد حتی قبل تر از زمان پیش بینی، بحران کم آبی اثرات نامطلوب خودش را بر خاورمیانه و ساکنان آن نشان داده است.
در چنین شرایطی که هم در سطح منطقه ای با چالش کم آبی و پیامدهای زیست محیطی آن مواجه هستیم و هم در داخل کشور به خاطر ضعف سیاست های مدیریت منابع آبی در دهه های گذشته و و تشدید خشکسالی، زمینه های وقوع بحران آب و پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی آن خارج از تصور نیست، باید بتوانیم با بهره گیری از راهکاری علمی سازگاری با شرایط کم آبی، ضمن رعایت عدالت در توزیع منابع آبی در مناطق مختلف کشور از تبدیل تهدیدها به تنش و بحران جلوگیری کنیم.
هر چند بحران کم آبی امروز تقریبا در همه مناطق کشور با شدت کم و زیاد احساس می شود اما فلات مرکزی ایران و استان های واقع در آن به خاطر میزان کم بارندگی، تأثیرپذیری بیشتری از خشکسالی دارند و اگر این مسئله مدیریت نشود و راهکاری موثر و عملی برای آن اندیشیده نشود مردم این استان ها آسیب مستقیم خواهند دید و قطعا با بحران های مختلفی مانند بیکاری، فقر، افزایش آسیب های اجتماعی، مهاجرت ناخواسته جمعیت و پیامدهای آن و غیره مواجه خواهند شد که همه اینها هزینه های یادی را به مردم و کشور تحمیل خواهد کرد.
اتفاقاتی مانند تجمع مردم و کشاورزان در مناطقی مانند خوزستان و اصفهان و اعتراض به وضعیت پیش آمده گویای این واقعیت است که مردم انتظار و امید دارند که مسئولان با ورود جدی و به موقع به مسئله بحران آب، مانع از تشدید آن شوند و تدبیری برای مشکل پیش آمده بیندیشند.
اگر نگاهی وسیع تر و کلان به موضوع آب در فلات مرکزی ایران به ویژه استان اصفهان داشته باشیم با واقعیت های تلخی مواجه می شویم که فقط به زندگی و معیشت مردم و کشاورزان محدود نمی شود بلکه همانگونه که گفته شد پیامدهای مخرب زیست محیطی آن چه بسا هزینه های بیشتر و غیرقابل جبرانی را برای کشور داشته باشد.
شاید بشود به هر شیوه ممکنی شغلی جایگزین برای مردم منطقه حداقل در کوتاه مدت پیش بینی کرد یا با کمک های مالی اندکی از ضرر و زیان آنها را کاست و درد و آلام آنها را تسکین داد، اما برای محیط زیست تشنه و در معرض نابودی، برای دشت های در حال فرونشت، برای تالاب هایی رو به خشکی مانند گاوخونی، برای فرسایش خاک، برای تلف گونه های جانوری بومی منطقه و برای از بین رفتن بافت و پوشش گیاهی آنجا چه نسخه کوتاه مدت و اثربخشی می توان پیچید.
اگر فقط بخواهیم وضعیت تالاب گاوخونی به عنوان یکی از ارزشمندترین اکوسیستم های فلات مرکزی ایران را بررسی کنیم می دانیم که این تالاب مأمنی برای انواع گیاهان و جانواران خاص منطقه است و اثرات و برکات فراوان طبیعی برای منطقه و علاقمندان به طبیعت و پژوهش های محیط زیست دارد. حیات این تالاب با آرام گرفتن رودخانه زاینده رود در انتهای مسیر شکل می گیرد و اگر در زاینده رود آبی جاری نباشد نبض حیات این تالاب هم بیشتر و بیشتر به شماره می افتد و خدا می داند خشکیدن آن چه عوارض غیرقابل جبرانی را بر منطقه تحمیل خواهد کرد
در سایه کم توجهی و گاه بی توجهی های گذشته که باعث شده چنین وضعیت نابسامانی در این منطقه از کشور تشدید شود اما خوشبختانه مسئولان دولت سیزدهم به ویژه شخص رئیس جمهور و معاون اول ایشان نشان داده اند که در هر مشکل و مسئله ای خود را طرف مردم می دانند و در موضوع زاینده رود هم بلافاصله بعد از تجمعی که در 28 آبان سال جاری در بستر رودخانه شکل گرفت رئیس جمهور محترم علی رغم اینکه در سفر استانی بودند بلافاصله دستور اقدامات فوری و لازم را برای رسیدگی و حل مسئله صادر کردند و دکتر مخبر معاون اول رئیس جمهور هم که در کنار همه مشغله ها و جلسه های کاری فشرده، رویکرد مدیریت میدانی را در دستور کار قرار داده اند از طریق گفتگوی تلفنی که از رسانه ملی پخش شد خطاب به مردم آسیب دیده از بحران کم آبی در اصفهان و سایر استان های متأثر از این موضوع مطالبی را بیان کردند که بارقه امیدی را برای کمک به حل موضوع آب در میان مردم زنده کرد.
قطعا دغدغه آقای مخبر که از جایگاه کلان و راهبردی معاون اول رئیس جمهور مسائل کشور را رصد می کنند و متناسب با شرایط خاص تصیمیم گیری می کنند موضوع زاینده رود را با در نظر گرفتن همه جوانب و آثار زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی آن می بینند.
دستور آقای مخبر به وزرای نیرو و جهاد کشاورزی برای رسیدگی به مسئله و نیز تشکیل جلسه بررسی مسائل مربوط به آب استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد و خوزستان در فردای تجمع مردم اصفهان گویای جدیت، دوراندیشی و علاقمندی ایشان برای حل مسئله آب در این خطه مهم کشورمان است.
دکتر مخبر در همین مدت کمتر از صد روزی که در مسئولیت معاون اول بوده اند در مسائل مهمی که باعث دغدغه برای مردم شده است مانند مقابله با گرانی و ضرورت تظیم بازار، رسیدگی به وضعیت آسیب دیدگان زلزله استان هرمزگان و حضور در آنجا، موضوع تجمع کشاورزان اصفهان و غیره نشان داده اند که با جدیت، درایت و هوشمندی بدون فوت وقت، توان مدیریت میدانی و جهادی بالای برای حل و فصل مسائل دارند که امید می رود این نقطه قوت و بارز مدیریت ایشان منشا اثرات مهمی برای کشور باشد.
بویژه در موضوع محیط زیست و مدیریت کم آبی که همانگونه در ابتدای سخن گفتیم می تواند از ابر بحران های پیش روی کشور باشد علاقمندی، دلسوزی، جسارت و تدبیر ایشان بتواند با جبران بخشی از سوء مدیریت ها و کم کاری های گذشته گره گشای مشکلات مردم و کشور باشد و محیط زیست آسیب دیده و در معرض تهدید کشور با تدابیر ایشان و همه مسئولان و مدیران و کارشناسان مربوطه وضعیت به مراتب بهتری پیدا کند.
انتهای پیام/