
تضمین گریزی آمریکا و سه کشور اروپایی در پروسه احیای توافق هسته ای و رفع تحریمها کاملا محرز و مشخص است. در طول دو دوره مذاکره اخیر میان ایران و اعضای 1+4 نیز بارها تروییکای اروپایی به نیابت از طرف آمریکایی در صدد ممانعت از رفع واقعی تحریمهای ضد ایرانی بر آمده است. در این خصوص قاعده و مولفه ای وجود دارد که حتی نباید لحظه ای نیست به آن غافل شد: اینکه باید بپذیریم که تعهدات غرب کاملا "ابطال پذیر" خواهد بود.
ذات آمریکا و متحدان آن بر پایه و اساس بی تعهدی و بی اعتمادی شکل گرفته است. غربی ها دراین خصوص بازی هدفمندی را دنبال می کنند:آنها از یک سو تاکید دارند که قدرت رفع همه تحریمهای مغایر با برجام را ندارند و از سوی دیگر، تاکید دارند که ایران نه تنها باید به همه تعهدات برجامی خود بازگردد، بلکه کمترین اقدامی در مواجهه با تضمین گریزی آشکار غرب صورت ندهد! به عبارت بهتر، واشنگتن و تروییکای اروپایی به دنبال ترکیبی از " مهار حداکثری ایران" و " تعهد پذیری حداقلی غرب" هستند.بدون شک جمهوری اسلامی ایران هرگز چنین موضوعی را نخواهد پذیرفت.
در چنین شرایطی لازم است به یک سلسله قواعد و بایسته ها در مواجهه با آینده کشور پایبند باشیم. یکی از این موارد، "گذار از اقتصاد تحریم محور" است. بدون شک این گام بلند باید هر چه سریع تر برداشته شود. ریل گذاری دولت سیزدهم در این حوزه تا کنون مطلوب بوده و اکنون، زمان عملیاتی شدن این پروسه است. بدیهی است که کشف و احصاء ظرفیتهای اقتصادی یک کشور، مهم ترین پیش شرط در حرکت به سوی اقتصاد تولید محور محسوب می شود. یک ساختار اقتصادی پویا، در ابتدا باید نسبت به ظرفیتهای بالقوه و بالفعل خود در حوزه اقتصاد، سرمایه گذاری و سرمایه پذیری آگاه باشد و بتواند با مدیریت مطلوب و صحیح آنها، گام مهمی را در راستای حل و فصل بحرانها و جذب فرصتها بردارد.
بخشی از این ظرفیتها در کشور ما مشخص و احصاء شده و برخی دیگر، متاسفانه هنوز مورد توجه قرار نگرفته اند. امیدوار هستیم در دولت سیزدهم ، این ظرفیتها در مدار توسعه داخلی کشور تعریف شود و جایگاه مهمی را در راستای تحقق اقتصاد تولید محور با مصدر داخلی ایفا کند.اصلی ترین درس مذاکرات وین این است که باید هر چه سریع تر بر روی ارکان و اضلاع "اقتصاد تولید محور" متمرکز شویم.در این صورت، گام بلندی به سوی "خنثی سازی تحریمها" بر خواهیم داشت.