مرداد ماه هرسال برای اهالی رسانه رنگ و بوی خاص خود را دارد، هفدهمین ورق از دفتر 31 برگ آن که میرسد، خبرنگاران حال و هوای خاصی پیدا میکنند؛ چرا که این روز به نام «پاسداشت مقام خبرنگار» مزین شده است.
حدود 24 سال قبل بود که محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در عملیات تروریستی علیه کنسولگری ایران در مزار شریف همراه با جمعی از دیپلماتهای ایرانی به شهادت رسید، مدتی بعد شورای فرهنگ عمومی کشور طی مصوبهای این روز را به نام «خبرنگار» نامگذاری کرد.
معمولاً برخورد مخاطب با خبرنگاران از پشت نمایشگر تلویزیون، تلفن همراه یا رایانه است که تصاویر مرتب و تدوین شده از زحمات آنها یا متون تنظیم شدۀ خبرنگاران را میبیند، شاید به همین جهت باشد که وقتی از چالشهای حرفۀ خبرنگاری برای مردمت میگویی به سختی باور میکنند.
خبرنگاری یکی از پر استرسترین شغلهای دنیا محسوب میشود؛ چرا که اگر محتوا به موقع برای انتشار آماده نشود به اصطلاح سوخته است و گویی هیچ کاری نکردهای به همین جهت است که اگر نشستهای خبری یا مراسمهای اداری را نگاه کنید، همواره تعدادی انسان را بدون لحظهای توقف در حال نوشتن، صحبت پای دوربین یا عکاسی میبینید.
کسانی که رسانه را زندگی میکنند به خوبی میدانند، در این شغل ساعت کاری معنا ندارد اگر برای خود ساعت و چارچوب گذاشتید، دیگر پیشرفت نخواهید کرد؛ چرا که اتفاقات منتظر شروع یا پایان ساعت کاری ما نمیمانند از راه میرسند، اثر خود را میگذراند و صحنۀ دنیا را ترک میکنند به همین جهت اگر در حرفۀ خبرنگاری به کارمند بدل شدید و چارچوب غیر منعطف اداری به خود گرفتید، باید یقین داشته باشید که پیشرفتی نخواهید داشت.
سختی خبرنگاری همین نقطه به پایان نمیرسد، همکاران من در رسانههای مختلف به خصوص طی چند سال گذشته که کشور از منظر اقتصادی تحت فشار قرار گرفته است با مشکلات معیشتی متعددی دست و پنجه نرم میکنند، جالب است که مردم چنین تصوری ندارند، شاید چون اغلب افراد مشهوری که در قاب تلویزیون یا سایتها و برنامکهای اینترنتی بارها دیدهاند به طور معمول از رفاه مادی خوبی برخوردار بودند.
حتماً هر خبرنگاری دستکم چندبار این تجربه را داشته است که راننده تاکسی که در حال رساندنش به مقصد است با پرسیدن شغلش سر حرف را باز کند و وقتی پاسخ داده که خبرنگار است با این جمله مواجه شود که «خوشبحالت، پس وضعت خوبه، حداقل فلان مقدار حقوق میگیری» اما وقتی پاسخ داده که این چنین نیست، هم صحبتش یا حرف او را باور نکرده یا متعجب نگاهش کرده است!
منشاء این چالش را میتوان در چند موضوع بررسی کرد، اول اینکه بسیاری با همزاد پنداری میان خبرنگاران با سلبریتیهای معروف رسانهای یا پرسنل رسانههای فارسی زبان تصور میکنند که هرکس در قاب تلویزیون قرار گرفت یا خبرنگاری در یک خبرگزاری شد، دیگر هیچ دغدغۀ مادی نخواهد داشت. اقتصاد نحیف رسانه در ایران عامل دیگر آسیپپذیری معیشت خبرنگاران است، اغلب رسانههای مکتوب برای گذران روزگار به بودجۀ آگهیهای اجباری روزنامهای (ثبت شرکت، مفقودیها و ...) وابسته هستند، رسانههای خصوصی درگیر یافتن حامی مالی هستند و رسانههای غیرخصوصی به سختی حقوق پرسنل را آماده میکنند تا ماه از پس ماه بگذرد، این در حالی است که رسانه و انواع آن از جمله خبری، جزوء مشاغل پردرآمد و آیندهدار در بسیاری از نقاط دنیا هستند.
واقعیت این است که خبرنگار یا هر فرد دیگری در جامعه زمانی امکان عرضۀ همۀ توان خود را دارد که در زمینهها مختلف از جمله مادی دغدغۀ اساسی نداشته باشد اما آنچه که سبب میشود تا همکاران بنده در ایران علیرغم شرایط دشواری که دارند، در مقابل رسانههای بیگانه به خصوص فارسی زبان و خط انحرافی فکری آنها بایستند، عشقی و علاقهای است که نسبت به شغل خود دارند، این اشتیاق بسیاری از مشکلات دیگر را بیاثر میکند.
دشواری خبرنگاری باز هم تمام نشده است و دهها مثال برای آن میتوان زد، حضور میدانی در سرما، گرما، دشواری دعوت میهمان یا بعضاً تندیهایی که برخی از آنها یا مدیران نسبت به خبرنگاران انجام میدهند نباید به راحتی نادیده گرفت، گاهی از سوالی عصبانی میشوند و میکروفون خبرنگاری را بر زمین میکوبند، برخی اوقات نیز هوس در دهان زدن میکنند که دومی به لطف خدا با برخورد قاطعانهای مواجه شد، قطع شدن تلفن وسط مصاحبه، جواب ندادن به آن و دریافت پیامک «من مشغول هستم، لطفاً بعداً تماس بگیرید» هم که دیگر نمک زندگی خبرنگاری است.
امسال به نام حمایت از تولید دانش بنیان و اشتغال آفرین نامگذاری شده است به طور قطع نقش رسانهها در معرفی و ارتقای ظرفیت خلاقانه و دانش بنیان کشور در این زمینه بی بدیل خواهد بود اما این مسئله یک «چشم اسفندیار» آسیبپذیر در کشور ما دارد، خبرنگار آکادمیک مسلط بر رسانه در ایران نسبت به نرم جهانی کمتر است، قطعاً آشنایی با مبانی علوم ارتباطات و روزنامهنگاری برای هر خبرنگاری از نان شب واجبتر است اما آیا کسی در جهان وجود دارد که بگوید، اطلاعات یک باستان شناس کمتر از دانش یک خبرنگار دربارۀ آثار باستانی است یا یک پزشک نسبت به خبرنگاری که دربارۀ سلامت مینویسید، عموماً دانش بیشتری دارد؟ یقیناً اینطور نیست، دربارۀ علوم مختلف متخصصانش دانش بیشتری دارند اما آیا همۀ این کارشناسان دانش رسانهای دارند و این امکان را دارند که خبر تنظیم کنند به طور قطع پاسخ منفی است اما چارۀ کار چیست؟
دنیا برای پاسخ به این نیاز به سمت روزنامهنگاری علمی حرکت کرده است به این معنا که برای هر رشتۀ تخصصی، فارغ التحصیلان مجربش که آشنایی مناسبی نیز به مفاهیم مرتبط با خبر دارند به تولید محتوا دربارۀ آن میپردازند، امری که همان معضل اقتصاد ضعیف رسانه در ایران تا حدی مانع شکلگیری چرخۀ کامل آن شده است؛ برای مثال تصور کنید که یک پزشک مطب بزند و طبابت کند به نظر شما درآمدی مشابه با حرفۀ خبرنگاری یا نزدیک به آن خواهد داشت؟ یقیناً پاسخ منفی است به همین جهت روزنامهنگاری تخصصی در ایران کمتر رشد داشته است بنابراین یکی از حلقههای مفقوده که باید به آن توجه ویژه داشت، تأمین شرایط مناسب برای خبرنگاران است تا روزنامهنگاری تخصصی رونق دوچندانی در کشور ما پیدا کند.
روز خبرنگار امسال با عاشورای حسینی تلاقی پیدا کرد، این همزمانی یک نکتۀ را بار دیگر به همۀ ما یادآوری کرد، انسان برای انجام رسالت خود نباید ذلت را بپذیرد و همواره میبایست پیرو حق باشد (هیهات منالذله)، زندگی محمود صارمی و دیگر شهدای رسانههای خبری نیز به خوبی مؤید همین مسئله است رسالت خود را فدای هیچچیزی نکردند.
نکتهای که هیچ خبرتگاری نباید فراموش کند، ارزش تریبونی است که در اختیار دارد تا حقوق مخاطبش را پیگیری کند، در شرایط امروز هر تریبون یک سنگر عاشورایی است که خبرنگار پشت آن نقش رزمندهای در کاروان عاشوراییان تاریخ را دارد همانطور که زینب کبری (س) بدون نگرانی از کینۀ دشمنان و ترس از جانش پیام حسین(ع) را به ارض کربلای تاریخ رساند، ما خبرنگاران ایران عزیز بیان حقیقت و دفاع از حق را مهمترین وظیفۀ خود تلقی میکنیم؛ چرا که نیک میدانیم تریبون در اختیار ما بخشی از دارایی مردم است و باید در پیشگاه خداوند پاسخگوی نحوۀ استفادۀ خود از آن بدانیم.
سرویس علمی و فناوری نیز از این قاعده مستثنی نیست، اسلام دینی است که اهمیت بسیار زیادی به علم و جایگاه آن میدهد تا جایی که معصوم «ع» از علم به عنوان سلطان یاد میکند بنابراین برای ساخت تصویری صحیح از این سلطان بزرگ عالم که اگر در ثریا هم باشد مردانی از پارس به آن دست خواهند یافت به میدان آمدهایم تا بسیار ساده و راحت دربارۀ علم و ابعاد آن صحبت کنیم از کاربردهایش بگوییم و این که چه تأثیری در روزمرگیهای مردم میگذارد.
در پایان گرامی میداریم یاد و خاطرۀ شهید محمود صارمی و همۀ شهدای اهل رسانه به خصوص سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی را به این امید که نگاهی به زندگی ما داشته باشند و روز خبرنگار را نیز به سهم خود به همۀ خبرنگاران ایران اسلامی تبریک میگوییم.
انتهای پیام/