به گزارش برنا؛ حالا بین ۴۰ تا ۵۰ روز است که شعار «زن، زندگی، آزادی» در و دیوار را پر کرده و های و هویش گوشها و چشم هایی را که به لطف فضای مجازی؛ گفتن و شنیدن حضوری و بیواسطه را به بهای راحتی نشستن و درازکشیدن پای امکانات گوشی، تبلت و نسخههای دسکتاپ پیامرسانها؛ از ما سلب کردهاند.
فرض بگیریم شعار زن، زندگی، آزادی؛ از دل تبلیغات فلان گروهک و برنامههای اغواگرانه و شیرهمالی بهمان سرویس اطلاعاتی، بیرون نیامده و اصیل، سالم و بیخس باشد. مخاطب عجول، نفس عمیقی میکشد و در دل به بلاهت و حماقت نگارنده زهرخند و نیشخند و پوزخند و لبخند میزد که طرف را نگاه! اگر عقل داشت این حرفها را میزد؟ کدام عاقلی است که جلوی زن و زندگی و آزادی؛ گارد بگیرد؟
مخاطب عجول حق دارد که اینها را بگوید چون عجله دارد که سریع نتیجهای بگیرد که خط و خش و خدشهای به باورهایش نیفتد که مبادا - العیاذ بالله من سوء القضاء - قطعات پازل باورها و اعتقاداتش دومینووار فرو بریزد. اما... بعضیها جنسی را که میخرند با خواستههای نوک دماغی و هیجانی میبینند و برخی دیگر با وارسی و بررسی خریدشان را انجام میدهند. عزیزجان! قربان آن روحیه لطیف و ضمیر روشنت بروم؛ وقتی میگویی زن، زندگی، آزادی؛ باید بگویی و بتوانی توصیف کنی که دقیقا کدام زن و با چه خصوصیاتی؛ چه مدل زندگی با چه مزیت و هنجاری و چه گونهای از آزادی با کدام زیربنای فلسفی؟
پدرآمرزیده! در عصر انفجار اطلاعات وقتی میخواهیم یک تیشرت هم بخریم مشخصاتش را چک میکنیم که جنسش چیست و شستوشویش چطوری است، فیک است یا اورجینال و اینکه دقیقا پولی که داریم به فروشنده میدهیم به چیزی که میخریم میارزد یا نه؟
آیا برای شما تغییر پارادایم و پارامترهای اساسی و حیاتی، به اندازه خرید یک تیشرت اهمیت ندارد؟ گیریم که نداشته باشد، بقیه چرا باید مثل شما گترهای، کیلویی و یلخی و فرغونی؛ به «زن، زندگی، آزادی» سرشار از ابهام و بلاتکلیفی گردن بگذارند.
وانگهی این چه شعار و ایدهای است که هزار جور تفسیر متناقض از آن قابل استخراج است و رابطه طولی و عرضی و ارگانیک اجزای آن با همدیگر، نامشخص و نامعین است؟
استقلال، آزادی، جمهوریاسلامی هر چه که نیست دستور کارش و مبدا و مقصدش واضح است. بله! همیشه با بهترین نتیجه مورد انتظار همراه نبوده و گاهی هم به خاطر ضعف مجریان و متولیانش از اهداف باز مانده است ولی جامع مطالبات مردم ایران است:
ایرانیجماعت نمیخواهد محتاج غیر باشد و گردنش را برای آنچه لایقش هست جلوی اجنبی خم و کج کند
ایرانیجماعت میخواهد آزاد باشد نه در بند استبدادی که عزت و انسانیت او را به تاراج خواهد برد. ایرانی جماعت جمهوریاسلامی را ترجیح میدهد چون میداند که اهل ظلم سیستماتیک نیست و اگر قانونش حاکم باشد و اجرا شود؛ ضامن همان استقلال و آزادی است که گمشده تاریخی ایران و ایرانی بوده (نگارنده منکر کاستیها، معایب و نقایص موجود نیست و نخواهد بود)
عزیزجان! حق بده که این مردم، نقد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را علیرغم همه کمبودها و مشکلات و مضائق و ناملایمات و سوءتدبیرها، به نسیه مبهم و وهمآلودی به بهانه زن، زندگی، آزادی که هیچچیزش برایشان واضح نیست و به هندوانه در بسته بیشتر شباهت دارد؛ نفروشند. دعوا که نداریم؛ اگر استدلال و منطق و توضیح داری بیاور که ما خریدارش هستیم. اگر هم که از اینها در بساطت نیست؛ فحشهای رکیک و تیزی کشیدن و یقه جر دادن؛ جبران آن را نخواهد کرد که اگر اینطور بود گندهتر از تو نمیگذاشتند نوبت به تو برسد!
یادداشت/ سعید شهرابی فراهانی
انتهای پیام/ /