جریان سریع و بی وقفه زندگی گاه آدمی را چنان سرگرم می کند که حتی فرصت مرور آنچه پشت سر گذاشته را از از دست می دهد. غفلت هایی که سبب می شود آدمی اسیر در چنبره توهمات خودساخته از واقعیت خویش فاصله بگیرد و نتواند با خویشتن خویش به درستی روبرو شود.
علی بهاریان معلم سختگیر دبیرستان که از گذشته خویش گریزان است برای گرفتن مدرک تحصیلی خود مجبور به رفتن به دانشگاه و سفر به همه گذشته خویش می شود. او که دانشجویی خلاق در نویسندگی بوده و در دوران تحصیل همواره به سبب توانمندی هایش مورد ستایش قرار میگرفته اکنون بعد از 15سال، خود را و داشته های خویش را بی واسطه مرور میکند.
جنگل پرتقال سفری است از بیرون به دورن، سفری از توهم به حقیقت. سفری که نتیجه لاجرم آن شناخت خود واقعی هر فرد است. بهرامیان می آموزد که برای داشتن آنچه دوست میدارد چگونه آن را به دست بیاورد. او یاد می گیرد که گاه به جای دور زدن موانع باید آنها را با صبوری از سر راه برداشت حتی اگر به سبب دیر فهمیدن آنها را برای همیشه از دست بدهد ارزش دارد خود را برای ارزش های زندگی بشکند.
فیلم جنگل پرتقال به سبب روایت ساده و باور پذیرش روزمره زندگی بسیاری از انسانها را درجریان زندگی بازنمایی میکند. بازی ساده و روان بازیگر علیرضا بهرامیان که در گذشته سهراب بوده و بازی باور پذیر سارا بهرامی در نقش مریم کمک زیادی به بیان روایی اثر کرده است. این فیلم نشان می دهد که شکست ها و خطاها هر یک به تنهایی توانایی تبدیل شدن به فرصت هایی برای شروع هستند.
جنگل پرتقال روایتگر این حقیقت است که وقتی یک فرد در ارتباط با دنیای پیرامونی خویش دچار سردرگمی و انقطاع میشود، دلیل اصلی درگام نخست نداشتن شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف خویش و در گام بعد نپذیرفتن خطاها و جبران نکردن آنها است. فیلم نشان میدهد که آدمی همواره امکان انتخاب مسیری جدید به سوی موفقیت را دارد، برای این انتخاب گام نخست بدون شک داشتن اراده بر این تغییر است.
رقیه محمدزاده
انتهای پیام/