به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا، فوتبال ورزشی دراماتیک است. روزی تیم مورد علاقهتان در اوج قرار دارد و روزی در فرود. روزی بازیکنان در فرش هستند و روزی دیگر در عرش. این بالا و پایینها اما در ذهن هواداران فوتبال حسابی ماندگار است و حتی روی زندگی معمولیشان تاثیر میگذارد. مسالهای که باعث میشود بخش زیادی از زندگی هرروزهشان صرف مطالعه اخبار و اظهار نظر در این زمینه باشد. اظهارنظرهایی که بعضا مفید، بعضا (بخوانید بسیار) خشن و شامل هتاکی هستند.
همه این عوامل و نظرات کنار فرهنگ فوتبالی باید رشد میکرد اما برخی موارد باعث شده بیاخلاقیها در فوتبال زیاد شود. چه درون زمین چمن، چه روی سکو و چه در فضای مجازی.
اظهار نظری مشهور از بیل شنکلی، اسطوره لیورپول وجود دارد که در آن میگوید: «فوتبال بازی مرگ و زندگی نیست و به نظرم خیلی خیلی مهمتر از آن است.» مطمئن باشید اگر شنکلی زنده بود و فضای چند سال اخیر فوتبال ایران را میدید هم حرفش را پس میگرفت و هم با تایید عبارت همیشگی «22 نفر بیکار و یک توپ» میگفت: باور کنید فوتبال آن قدر ارزش توهین ندارد!
آیا هواداران حق توهین دارند؟
با وجود الکترونیکی شدن بلیت و ساخت ورزشگاههای مدرنی چون نقش جهان و فولاد آرهنا ، اگر از هر هوادار فوتبال درباره شرایط حضور در ورزشگاه بپرسید، با گلایه مواجه میشوید. آنها باید از ساعتها قبل به ورزشگاه بروند، در آفتاب و گرما بنشینند، با مشکلات اقتصادی و دغدغههای شخصی دست و پنجه نرم کنند و در نهایت حتی ممکن است تیم مورد علاقهشان هم با ناکامی زمین را ترک کند. با این وجود اما آیا توهین و هتاکی امری صحیح است؟
مصطفی اقلیما، جامعه شناس و رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا درباره این موضوع گفت: انسانهایی که وارد ورزشگاه میشوند کارهای مختلفی انجام میدهند. بعضا بیکار هستند و امنیت شغلی ندارند و درآمدشان هم کم است. ببینید در خیابان ممکن است با یک برخورد بین دو ماشین دعوا و درگیری صورت گیرد اما پس از چند دقیقه ذهن یک طرف مساله را حلاجی کند و با متوجه شدن تقصیر، از طرف مقابل عذرخواهی کند. در ورزشگاه هم همینگونه است. هواداران ممکن است با توجه به معضلاتی که حس میکنند در آستانه انفجار قرار گیرند و با پرتاب سنگ خودشان را خالی کنند.
وی درباره این معضلات ادامه داد: چند سال پیش شخصی را نزد من آورده بودند که سر بچه شیرخوارهاش را به دیوار زده بود. به من میگفت کسی درد من را نمیفهمد. بچهام شیر خشک نداشت. گوشه خیابان ایستادم برای کارگری اما حتی یک ماشین هم سوارم نکرد و من برای آرام کردن بچهام تصمیم او را تکان دهم. نمیدانم چه شد سر بچه به دیوار خورد و باعث شد بگویند من بچه را کشتهام در صورتی که اصلا چیزی نفهمیدم. نکته کلی ماجرا اینجا است که خیلی وقتها متوجه نیستیم چه کاری انجام میدهیم. هر کسی یک مدلی هیجان را تخلیه میکنند و متاسفانه در ورزشگاه اینگونه خالی میشود.
راه حل کجاست؟
توهین در هیچ جایگاهی پذیرفته نیست اما شاید اگر مشکلاتی چون شیوه ورود به ورزشگاه و خدماتی که به تماشاگران ارائه داده میشود را رفع کنیم، در این زمینه پیشرفتی جدی داشته باشیم.
سینا کلهر، معاون فرهنگی وزارت ورزش و جوانان در این خصوص میگوید: بالاخره در ۹۰ دقیقه، در ورزشگاه و در اوج هیجان گل زدن یا خوردن ممکن است اتفاقاتی رخ دهد. باید با در نظر گرفتن این مساله صحبت کنیم و شرایط را بسنجیم. مثل پارک نیست که تخمه بخوریم و بگویم محیط باید فرهنگی باشد. میخواهم بگویم خود محیط مستعد است اما به هر حال چالشهایی وجود دارد. یک مورد از آن، بلیتفروشی است. برای ورود به ورزشگاه باید بدانم صندلی من کجاست و چون نمیدانم باید ساعتها زودتر بیایم. از این گرفته تا خدمات ارائه شده، نظافت صندلیها تا یگان ویژه و مسئولین راهنمایی. مجموع اینها اثر میگذارد. اگر این مسائل درست شود ۷۰ درصد مشکلات حل میشود. آن ۳۰ درصد هم قابل اغماض است.
سلبریتیها؛ هیزم روی آتش!
در این میان اما نباید نقش منفی خیلی از افراد را نادیده گرفت. از بازیکنان سابق و پیکشوتانی که حالا با مصاحبههای هیجانی هم شدت توهینها را افزایش میدهند تا بازیکنان شاغل در زمین که در تهییج بیدلیل ماجرا تاثیر دارند. از کل کلها و کریهای افراد مسوول که هرگز نباید خود در این مکالمات سخیف دخیل کننده گرفته تا مربیان و افرادی که وظیفه فنی دارند اما وارد حواشی میشوند.
تیتراژ پایانی؛ همه مقصرند
با وجود تمام این تحلیلها اما خود تماشاگران هم باید اندکی خویشتندار باشند و صبر و تحمل خود را بالا ببرند. مسوولان باید تمام تلاش خود را برای فراهم کردن شرایط ایدهآل در ورزشگاهها انجام دهند. مربیان به هیچ وجه نباید بر حواشی بیفزایند و چه بهتر که از مشاوران رسانهای استفاده کنند و در نهایت بازیکناان هم باید تمرکزشان روی بازی در زمین چمن باشد. نه اینستاگرام و فضای مجازی.
بالاخره از یک جا باید این مشکلات برطرف شود و به سمت پیشرفت برویم. بهتر نیست همین حالا که هنوز فصل فوتبالی شروع نشده و بازار نقل و انتقالات هم داغ نشده، نقطع شروع ماجرا تعیین شود؟ بهتر نیست از همین حالا برای فرهنگ بهتر هواداری تلاش کنیم؟
انتهای پیام/