به گزارش برنا؛ پیشینه غنی استان اردبیل از حیث تاریخی و ظرفیتهای منحصربه فرد از منظر جغرافیایی عامل اصلی شکلگیری، رشد و تنوع عناصر ناملموس در این بخش از ایران شده است. امروزه در تعریف میراث فرهنگی صرفاً به وجوه ملموس از جمله آثار و بناهای تاریخی و همینطور مجموعهای از اشیا بسنده نمیشود بلکه مهمتر از آن شامل وجوه ناملموس مانند داراییها و ذخایر فرهنگی مردم جهان نیز مد نظر قرار دارد. به بیانی دقیقتر میراث مادی و ملموس از دل میراث ناملموس پدیدار میشود.
سنن شفاهی، هنرها و آداب بومی و محلی، فعالیتهای جمعی، جشنها، علوم و سبکهای زندگی و مهارتهای انطباق با طبیعت و تمام مهارتهای مربوط به تولید صنایع دستی از ذخایر فرهنگی محسوب میشوند. این وجه از میراث فرهنگی که به آن میراث ناملموس گفته میشود سینه به سینه از نسلهای گذشته به یادگار مانده و طبیعتا به نسلهای بعدی نیز منتقل میشود.
طبق مفاد بند دوم کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو، میراث فرهنگی ناملموس، این گونه تعریف میشود: رویهها (عُرفها)، نمادها، دانشها، مهارتها، ابزارها، اشیا، آثار هنری و مکانهای مرتبط با آنها، که جوامع و افراد، آنها را بخشی از میراث ناملموس خود میشناسند و همواره از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود و پیوسته به وسیله انسانها و جوامع و گروهها در پاسخ به محیط اطرافشان و در تقابل با طبیعت و تاریخشان خَلق میشود منوط به اینکه سازگار با مفاد حقوق بشر بینالمللی و شرایط احترام متقابل میان جوامع، گروهها و اشخاص باشد.
میراث فرهنگی ناملموس اگر چه آسیبپذیریهایی دارد اما عامل مهمی برای پاسداری از گوناگونی فرهنگی، احترام متقابل و گفتوگوی بین فرهنگهای مختلف است و فرصتی برای عرضه و ارائه فرهنگ و سبک زندگیِ اصیل کشورهای مختلف دنیا و مقاومت فرهنگی در برابر یکسانسازی فرهنگیِ کشورها از سوی کشورهای قدرتمند است. این میراث چند ویژگی اساسی دارد: سنتی، معاصر و زنده است؛ فراگیر است؛ بازنمودی است و اجتماعمحور است.
میراث فرهنگی ایران میراثی است جاودان، میراثی که سنگ خارای زمانه است. در پیچ و خمهای تاریخی فراز و نشیب فراوان داشته است. ایران کهنسال که چند هزار سال در یکی از حساسترین مناطق بالیده و رشد کرده است، محل تلاقی و برخوردگاه شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است، بدیهی است که با کوله بار سنگینی از میراث فرهنگی و اعتقادی، شیوه تفکر و شیوه خاص بودن خود را بنیان می نهد که دست کم گرفتن این میراث فرهنگی و معنوی نامعقول و ناممکن است.
در این بین پیشینه غنی استان اردبیل از حیث تاریخی و ظرفیتهای منحصربفرد از منظر جغرافیایی عامل اصلی شکلگیری، رشد و تنوع عناصر ناملموس در این بخش از ایران شده است. وجود طوایف کوچ نشین، زبانها و گویشهای مختلف، آئینها و مراسمات مختلف از جمله قابلیتهای معنوی و غیرمادی اردبیل محسوب میشود.
شیوه و طراحی معماری بینظیر خانههای قابل جابجایی آلاچیق، پوشش و پوشاک، بازیها، ذائقههای غذایی، آئینهای اعتقادی و مهارتهای تطبیق انسان با محیط بخشی از توانمندیها و تواناییهای غیرمادی عشایر شاهسون را نمایان میسازد.
آوازها و نغمهها، داستانها و قصههای محافل روستایی و عشایری استان اردبیل بخش مهمی از تاریخ شفاهی، اسطوره، حماسه و شجاعتهای این منطقه است که با الهام از طبیعت و اندیشههای خلاقانه ساکنان آن شکل گرفته است.
تاریخ در بستر جغرافیا حادث میشود و در دادههای باستان شناسی ذخیره و در خاک دفن میشود اما با زبان فرهنگ از انسانی به انسان دیگر و از منطقهای به منطقه دیگر نقل مکان میکند و اهمیت میراث ناملموس همین زنده بودن آن است. طبق تعاریف کنواسیون میراث فرهنگی ناملموس، قلمرو میراث ناملموس شامل پنج بخش اصلی است که میراث ناملموس استان اردبیل در این قالب به شرح ذیل قابل توصیف است.
سنت شفاهی به عنوان موثرترین ابزار آموزش، توجیه و ابراز تمایزها در هویتیابی حکایتی از نسلهای گذشته در قالب واژهها است که سینه به سینه در جریان است تا توزیع معرفت گذشته میان نسلها را به سامان رسانده و نهادینه سازد. مردمان دیار اردبیل نیز از طریق کلام و به طور شفاهی درقالب آوازها، خطابهها و متلها میراث خود را به آیندگان منتقل میکردند که از جمله آنها میتوان به داستان سارای (ادبیات شفاهی) اشاره کرد که در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده است.
هنر نمایشی بخشی از فرهنگ و تاریخ هر سرزمین و بن مایه ارتباط است. مراسم شبیهخوانی که ریشه در شعائر دینی این خطه از کشور قرار دارد و به عنوان یکی از مواریث فرهنگی ناملموس در عرصه جهانی نیز مورد اقبال و توجه پژوهشگران هنرهای نمایشی دینی قرار گرفته است.
برگزاری آئینها، جشنها و مراسمهای مختلف ملی، مذهبی و قومی از مهمترین عوامل هویت بخش هر جامعه است که میتواند علاوه بر انسجام و غرور ملی در پویایی فرهنگی و شکوفایی اقتصادی آن جامعه نیز میسر واقع گردد. در این راستا استان اردبیل نسبت به شناسایی و ثبت ملی آن اقدام نموده و معرفی آنها از جمله آئینهای مذهبی و آئینهای مربوط به نوروز را در اولویت کاری خود قرار داده است.
چگونگی حفظ، احیا، معرفی و توسعه میراث ارزشمند طبیعی از مولفههای اصلی میراث ملتهاست. منظر طبیعی- فرهنگی سبلان ثبت شده در فهرست آثار ملی که پرونده ثبت جهانی آن نیز در حال تکمیل است و حتی بخشی از بومگردیهای استان از جمله روستای تاریخی کزج در جنوب استان از اقدامات موثر در این راستا است.
صنایعدستی و هنرهای بومی، بازتاب نگرش معنوی و فکری اقوام مختلف، یک کالای مادی است که امروزه جزئی از یک کالای فرهنگی محسوب میشود و میتواند معرف فرهنگ سرزمین ما نیز باشد. از این رو با ثبت آثار هنرهای صنایعدستی استان از جمله قلمزنی و همچنین با برگزاری نمایشگاههای صنایعدستی در سطوح مختلف ملی و بینالمللی میتوان در حفظ، احیا و انتقال این هنر به نسل آینده و پویایی فرهنگی و اقتصادی جوامع محلی در استان عملکرد موثری ارائه کرد.