در ستاد پزشکیان انحصارطلبی جایگاهی ندارد / درب این ستاد به روی تمام افرادی که قلبشان به عشق مردم و برای عزت ایران می‌تپد باز است
رئیس ستاد مرکزی دکتر مسعود پزشکیان در استان کهگیلویه و بویراحمد گفت:در ستاد پزشکیان انحصارطلبی جایگاهی ندارد و درب این ستاد به روی تمام افرادی که دل در گروه این کشور دارند و قلبشان به عشق مردم و برای عزت ایران می‌تپد باز است.
به گزارش خبرگزاری برنا از استان کهگیلویه و بویراحمد؛بعضی از جوانان رسانه‌ای و فعال در دفتر مهدی روشنفکر با حضور در ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان ضمن گفت‌وگوی مفصل با «علیرضا کفایی» مسئول و سایر اعضای ستاد مرکزی دکتر مسعود پزشکیان در استان کهگیلویه و بویراحمد حمایت خود از این نامزد انتخاباتی اعلام کردند.
در این دیدار که حمزه بنام، امین کاظم‌نژاد، محمدکاظم نظری و علیرضا کفایی حضور داشتند،
علیرضا کفایی ضمن استقبال ویژه از این جوانان گفت: ستاد «مسعود پزشکیان» متعلق به جریان، گروه و شخص خاصی نیست. در ستاد پزشکیان انحصارطلبی جایگاهی ندارد و درب این ستاد به روی تمام افرادی که دل در گروه این کشور دارند و قلبشان به عشق مردم و برای عزت ایران می‌تپد باز است و موج خروشانی که امروز با وجود مشکلات فراوان مردم؛ برای دکتر پزشکیان شکل‌گرفته است به دلیل محاسن منحصربه‌فرد شخصیت ایشان است.
کفایی بیان داشت:امروز خوشحالم که جوانان جریانات مختلف در استان کهگیلویه و بویراحمد فارغ از نگاه جریانی درون‌استانی، اینگونه آگاهانه، بدون توقعات و به‌صورت خودجوش در کنار پزشکیانی قرار می‌گیرند که تمام فعالان منصف سیاسی کشور ایشان را مبری از کوچک‌ترین آلودگی سیاسی و اقتصادی می‌دانند و ایشان را به دلیل مردمی‌بودن و در کنار مردم بودن و مواضع شجاعانه در حمایت از مردم و در حمایت از شأن و منزلت زنان ایرانی، نسبت به رقبا مردمی‌تر و شایسته‌تر و یک مصلح بزرگ اجتماعی می‌دانند که در این اوضاع نابسامان جامعه می‌تواند با توکل بر خدا و تأکید بر انسجام ملی و استفاده از شایستگان و متخصصین، طبیب دردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ملت متمدن ایران باشد.
وی افزود:لذا ضمن تشکر و خوشامدگویی مجدد سعی می‌کنم باتوجه‌به توانایی و تجارب شما جوانان مسئولیت‌هایی به شما واگذار گردد.
محمدکاظم نظری رئیس شورای سیاست‌گذاری ستاد مرکزی مسعود پزشکیان نیز در این دیدار خطاب به این جوانان گفت: فعالیت‌های مؤثر و هوشمندانه شما در طول این هشت سال را کاملاً رصد می‌کردم و به‌خصوص محتوای یکی از نطق‌های مهدی روشنفکر در مجلس قابل‌تحسین بود و امروز بسیار خرسندم که به آن چیزی که شعارش را می‌دادید پایبند مانده‌اید و در سمت درست تاریخ و در کنار مردم و شخصیت نجیب، متواضع، شجاع، متفکر، صادق و مردمی و ساده زیست مسعود پزشکیان قرار گرفته‌اید که دلواپسان تمامیت خواه و تندروهای داخلی از یک طرف و بیگانگان از طرف دیگر؛ بی محابا ایشان را مورد حمله قرار داده‌اند اما هر چه جلو می‌رویم نجابت و سلامت ایشان بیش از پیش آشکار می‌شود.
بعضی از اعضای تیم تولید محتوای جریان مردمی ندای وحدت، ضمن تشکر از مسئول ستاد مرکزی مسعود پزشکیان در استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل سازوکار نسبتاً قابل‌قبول برای استفاده از حامیان پزشکیان فارغ از نوع تفکر یا جریانات سیاسی درون استان تشکر کردند و خداقوت به دیگر مسئولان ستادی، هدف خود از انتخاب پزشکیان در این بزنگاه را موارد زیر برشمردند:
ابتدا باید خدمت مردم عزیز عرض کنیم این موارد تنها عقاید گروه تولید محتوا هستند و ما به نمایندگی از هیچ شخص و گروهی در این ستاد حضور پیدا نکرده‌ایم زیرا مردم امروز به‌اندازه کافی عاقل و آگاه هستند و بهتر است هر شخص آزادانه بنا به اعتقادات و مطالبات خود وارد فاز انتخابات شود.
اعضای تیم تولید محتوای ندای وحدت شاید تنها تیم تولید محتوای جریانات سیاسی استان باشند که هم‌زمان هم حامی بودند هم ناقد بودند؛ یعنی همیشه تلاش کردیم بنا به پیمانی با مردم بسته بودیم منتقد هر گونه رفتار اشتباه باشیم و علی‌رغم تمام انتقادات، در سه انتخابات پیاپی مجلس و تا لحظه‌ی آخر در این جریان ماندیم.
تقابل با افراطی‌گری و استفاده‌ی ابزاری از دین، بی‌اخلاقی، تندخویی، تمامیت‌خواهی، انحصارطلبی از یک سو و از سوی دیگر بازگشت به عقلانیت و بازگشت به مردم با ابزار صداقت در گفتار، عدالتی نسبتاً قابل‌قبول در رفتار و مبارزه با فساد و حرکت به سمت شفافیت، شایسته‌سالاری، پاسخگویی در سایه قانون‌مداری همراه با اصلاح قوانین معیوب، اخلاق‌مداری و حفظ وحدت و انسجام، حمایت ویژه از نخبگان و تولیدکنندگان اهداف و آرمان‌ها ندای وحدت در دوم اسفند ۹۸ بودند.و احساس شد در میان نامزدهای فعلی، مسعود پزشکیان نزدیک‌ترین شخصیت به آن شخصیت آرمانی مدنظر بدنه‌ی مردمی ندای وحدت و آرمان‌های این جریان و شبیه‌ترین شخص در میان نامزدهای انتخابات به ویژگی‌های بدنه ندای وحدت است.
البته توجه داشته باشیم که در آن مقطع شکل‌گیری جریان ندای وحدت یک کنش هویتی_ معرفتی در اعتراض به وضع موجود تقابل با تمامیت‌خواهان و انحصارطلبان چپ و راست و اصلاح رویه‌های اشتباه بود یعنی روح ندای وحدت نیز یک روح اصلاح‌طلبی بود و امروز سخت بود پا روی تمام آن آرمان‌ها و شعارها بگذاریم و در ستاد نامزدهایی حضور پیدا کنیم که عملکرد و اندیشه آن‌ها نه تنها با آرمان‌های ندای وحدت زاویه دارد بلکه در برخی زمینه‌ها از جمله تندروی، انحصار طلبی، بی اخلاقی، تناقض گویی، دروغ گویی و تمامیت خواهی مجموعه مدیریتی و تصمیم‌گیری ستادهایشان نقطه مقابل این آرمان‌ها می‌باشند.
حال شاید حضور ما بدون توجه به تفکرات و عقاید، در فلان ستاد، منافع گروه محدودی نیز تامین شود. اما واضح است که وقتی تمام گفتمان و اندیشه‌ی یک جریان سیاسی رسیدن به منافع شخصی باشد با گذشت زمان برای رسیدن به این منافع، هویت بدنه جریان متبوع ذبح خواهد شد. از آنجا که جریان مردمی ندای وحدت از ابتدا هم بنای قائم به شخص بودن نداشته و ندارد، لذا ما تصمیم گرفتیم فارغ از اینکه نتیجه انتخابات چه باشد در سمت درست و در کنار مردم قرار گیریم تا فردای انتخابات با هر نتیجه‌ای سربلند و آرام باشیم.
اگر عقلانیت در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری حاکم باشد اگر به مردم بازگردیم و خود را از مردم بدانیم و خود را بر مردم و بهتر از مردم و عاقل‌تر از مردم ندانیم شاهد تندروی و حوادثی مانند کوی دانشگاه و ایجاد شکاف بین مردم و نظام یا شکاف بین نیروی انتظامی و دانشجویان نبودیم با وجودی همین نیروی انتظامی بیشترین هزینه‌ها را برای همین مردم پرداخت کرده‌اند و بهترین آرزوهای خود را برای آرامش و آسایش همین مردم قربانی کرده‌اند اگر عقلانیت حاکم باشد و با زبان مردم با مردم سخن می‌گفتیم و مسئولان ما به قانون اساسی التزام عملی داشتند و اعتراض مدنی و رویه مناسب برخورد با اعتراض مدنی در جامعه ما به‌ویژه از طریق نظام آموزشی و نهادهای فرهنگی، فرهنگ سازی می‌شد مرز میان اعتراض و اغتشاش، مرز میان اصلاح طلبی و براندازی، مرز میان منتقد و مخالف، مرز میان انقلابی و غیر انقلابی برای مردم و مسئولان کاملاً مشخص بود و اینگونه شاهد اتفاقات تلخ گرانی بنزین نبودیم.
شاهد اتفاقات تلخ ۸۸ و تندروی و خیانت‌های غیر قابل بخشش برخی معترضین و برخی رفتارهای غیر قابل بخشش در طرف مقابل نبودیم، شاهد اتفاقات تلخ مربوط به مرگ خواهر عزیزمان مهسا امینی نبودیم. هیجان زدگی، سطحی نگری و قوانین اشتباه که خروجی تصمیمات غیر عقلانی و هزینه زا هستند و بر دوش نظام، انقلاب و رهبری هزینه‌های فراوان تحمیل کرده یعنی شاهدیم خیلی از کسانی که بسیار دلسوز نظام و مردمند اما با اشتباهات خود بر دوش نظام و مردم هزینه‌های غیر قابل جبران تحمیل کرده‌اند حمله به سفارت‌ها، تداوم‌گشت ارشاد و رفتار ناشایست و به دور از انسانیت و دین و قانون برخی عاملان گشت ارشاد با بانوان و انتشار تصاویر آن در جهان از جمله از تصمیمات و رفتارهای سطحی و هیجانی ماست.
امروزه در کشوری با دارابودن ۷ درصد معادن جهان، رتبه سوم ذخائر نفت و رتبه دوم ذخائر گاز جهان و موقعیت منحصربه‌فرد ترانزیتی و جغرافیایی ایران و دسترسی به آب‌های گرم با ظرفیت‌ها و استعدادهای کم‌نظیر منابع انسانی و یک هرم سنی میان پهن و جوان، باید تاسف خورد که مشکلات اقتصادی و به خصوص معیشت مسئله اول کشور است.
امروز سوءمدیریت‌ها، ساختارها و قوانین معیوب اقتصادی و تحریم‌ها همانگونه که رهبری در گام دوم انقلاب فرموده‌اند دلایل اصلی مشکلات اقتصادی می‌باشند تفکری که در کشور شعارش همیشه عدلت خواهی و حمایت از محرومین و مستضعفین و تولید کنندگان داخلی بوده قوانینی را در مجالس خود تصویب کرده‌اند که علیه محرومین است علیه تولید کننده است به کام دلالان و قاچاقچیان است،مستضعف سازند و در خدمت طبقه اشراف و مرفع جامعه می‌باشند در تقابل با نخبگان و مستعدین است.
امروز حتی نظام اموزشی ما بر خلاف قانون اساسی یک نظام کاملاً طبقاتی به کام سرمایه داران است حتی قوانین مربوط به تعطیلی بازار به دلیل شیوع کرونا خیانت به بازاریان بود در حالی مالکان با کمک قانون بدون توجه به اینکه خود در این کشور زندگی می‌کند اجاره بهای خود را از این قشر ضعیف می‌گرفتند و ده‌ها قانون اشتباه و تصمیم اشتباه که توسط مدعیان انقلابی و حتی اصلاح طلبی به کام سرمایه داران و علیه محرومین، نخبگان، تولیدکنندگان اتخاذ شده است.
به‌عنوان مصداق می‌توان به سهمیه فرزندآوری مجلس یازدهم که خود را انقلابی می‌نامند اشاره کرد که این قانون علیه صدها هزار جوان مجرد محرومی که توانایی ازدواج ندارند نوشته شده علیه ده‌ها هزار جوان مظلومی‌ست به دلایل ظاهری یا فیزیکی توانایی ازدواج ندارند علیه صدها هزار جوانی است که به دلایل مختلف قادر به بچه دار شدن نیستند علیه ده هزار نخبه‌ای ست که به هر دلیلی ازدواج نکرده‌اند و هر روز بیشتر از دیروز به دلیل وجود این سهمیه‌ها از یک سو و استخدام‌های و انتصابات رانتی و سفارشی مسئولین، نسبت به آینده ناآمید و نسبت به مسئولان بی اعتماد می‌شوند و بخشی از این نخبگان نیز به دلیل مظلوم واقع شدن از دست مسئولانی که خود را حامی مستضعفان می‌دانند به آغوش کشورهایی پناه می‌برند که مسئولان ما آن‌ها را دشمن و استکبار و دشمنان مستضعفان می‌نامند.
یعنی مجلس مزین به نام انقلابی با این مصوبه بیشترین خیانت را به نخبگان و قشر مستضعف و فقیر این کشور داشته است. و ججالب تر نتیجه و دستاورد این قانون نقطه مقابل هدف این قانون است یعنی بر فرزند اوری و میل به ازدواج افراد مجرد اثر منفی می‌گذارد و فقط متاهلین از ان بهره میبند و بدتر از همه این موارد، فراری دادن ژن‌های خوب این کشور و ازدواج و فرزنداوری این ژن‌ها در بلاد بیگانه و به کام بیگانه است یعنی ما نه تنها نتوانستیم کمیت (جمعیت) را بالا ببریم بلکه کیفیت را نیز قربانی کمیت خیالی کردیم. و قوانین دیگری از جمله گرفتن‌مالیات از ۹۶ درصدی‌ها و فرار مالیاتی ۴ درصدی‌ها! فیلترینگ پیام رسان‌ها و حضور فعال همین فیلتر کننده‌ها در همین فضای فیلترینگ و ده‌ها مورد دیگر...
مهاجرت سرمایه‌ها اقتصادی، علمی، سیاسی، فکری، فرهنگی، هنری، ورزشی و جدیداً مهاجرت تکنسین‌ها و افراد فنی و حتی کارگرهای ساده بزرگ‌ترین معضل جامعه امروز ماست و بدون اصلاح قوانین و سازوکارها و نظارت دقیق جهت میدان دادن به این گروها نمی‌توان از خروج سرمایه‌ها جلوگیری کرد وقتی سرمایه‌گذاران ما به دلیل بی‌ثباتی و موانع مختلف مافیا و دلالان داخلی و سوءمدیریت‌ها، حاضر به سرمایه‌گذاری در کشور خود نیستند چگونه انتطار داشته باشیم فلان سرمایه گذار خارجی وارد فاز سرمایه‌گذاری در ایران شود.
یعنی ادعای رقبای مسعود پزشکیان برای جلوگیری از خروج سرمایه‌ها و از طرفی تصویب طرح‌ها و لوایحی و رفتارهایی همچون حمله به سفارت خانه‌های دیگر کشورها که چهره زشتی و ناامنی از حکمرانی ما به دنیا مخابره می‌کند یا تصویب قوانینی که علیه فقرا و تولیدکنندگان و نخبگان است یا بی اثر خواندن تحریم‌ها چیزی جز توهم و نااگاهی یا فریب و کم شعور فرض کردن ملت نیست.
مورد بعدی که دلیل چنین تصمیمی از جانب ما شده صداقت جناب پزشکیان است. بلاشک امروز اگر مردم حاضر نیستند در سختی‌ها و مشقت‌ها مقاومت کنند و با واژه اقتصاد مقاومتی غریبه هستند؛چون بی صداقتی و تبعیض دیده‌اند.
وعده‌ها و شعارهای بدون پشتوانه عقلی و غیرعملی شنیده‌اند. تناقض‌گویی در گفتار و رفتار دیده‌اند و تناقضات گفتار در مقاطع مختلف شنیده‌اند درحالی‌که برخی مسئولان غرب را نقد می‌کنند زندگی اشرافی را نقد می‌کنند خرید از تولیدات بیگانگان را نقد می‌کنند به یکباره سروکله خانواده این افراد از بهترین فروشگاه‌ها و اماکن غرب پیدا می‌شود به‌یک‌باره تصویری از زرق‌وبرق کاخ‌های این افراد منتشر می‌شود که زرق‌وبرق کاخ‌ها شاهنشاهی فراموش می‌شود.
وگرنه اگر تبعیض و این تناقض‌گویی‌ها نبود مردم حاضر بودند هر هزینه‌ای را در کنار مسئولین تحمل کنند در حقیقت تبعیض، رانت‌خواری و دروغ باعث گردیده مردم بخشی از مسئولین را نقطه مقابل و بر خود بدانند. انصافاً کمترین مزد صداقت و عدم رانت‌خواری و ویژه خواری در طول حیات طولانی سیاسی و شخصی مسعود پزشکیان، حمایت از ایشان است.
شاید در کنار ایشان زخم‌های عمیق سیاست؛ اقتصاد و فرهنگ به‌صورت قابل‌قبول درمان نشوند؛ اما مطمئنیم در کنار رقبا بر عمق و سطح این زخم‌های کهنه اضافه خواهد شد و دچار عفونت‌های شدید در اقتصاد، فرهنگ و سیاست خواهیم شد.
علی‌رغم انتقادات بسیاری که به عملکرد سید محمد خاتمی و بسیاری از اصلاح‌طلبان در طول ۲ دهه‌ی اخیر وارد است، اما همه می‌دانند بهترین دوران اقتصادی کشور در دولت محمد خاتمی رقم خورد که هیچگاه توهم دانایی در همه امور و توهم تخصص در اقتصاد را نداشت. با نگاه فرهنگی آمد؛ اما با کارنامه اقتصادی قابل‌قبول نسبت به دیگر دولت‌ها رفت.
تفاوت دولت خاتمی با دیگر دولت‌ها چه بود؟ توجه به فرهنگ و آزادی ولو در حد ناچیز و تعامل با دنیای بیرون و ایجاد یک آرامش نسبی در جامعه مهم‌ترین تفاوت این دولت با دولت‌های قبل و بعد بود. یعنی با وجودی که ساختارها و قوانین داخلی تقریباً یکسان بودند؛ اما دستاوردها کاملاً فرق داشت و تفاوت اساسی فقط مربوط به توسعه ارتباطات و تعاملات بین‌المللی بود.
امروز تحریم‌ها یکی از عوامل اصلی بی‌ثباتی و تورم در کشور است اگر امروز چین در کنار امارات در باب جزایر سه‌گانه ما بیانیه صادر می‌کند و ما قاطعانه به این گستاخی‌ها پاسخ نمی‌دهیم به دلیل تحریم‌هاست زیرا تحریم‌ها باعث شده؛ بخش اصلی و بالای ۶۰ درصد نفت ما آنهم با تخفیفات ویژه به چین فروخته می‌شود و در صورتیکه چین از خرید نفت ایران منصرف شود شاهد یک بی ثباتی و ناترازی و کاهش مجدد ارزش پول ملی و انواع مشقت‌های اقتصادی به خصوص در بخش معیشت خواهیم بود.
پس تفکری باید سر کار بیاید که هم سرمایه اجتماعی پشت سرش باشد و هم با مردم صادق باشد گزارشات دروغ به مردم و رهبری ارائه ندهد تخصص محور باشد و دیگر کشورها نسبت به آن تفکر دید مثبت داشته باشند و استفاده از متخصصین متعهد روابط بین الملل و حقوق بین الملل را در دستور کار خود قرار دهد تا اینگونه در غالب قراردادهای بین المللی حتی قراردادهای ساده ورزشی، منابع و فرصت‌ها را ساده لوحانه یا با خیانت تعمدی بر باد ندهیم.
فساد به‌خصوص فساد اقتصادی یکی از عوامل اصلی ایجاد شرایط فعلی که بی‌شباهت به بن‌بست سیاسی نیست، است. فساد اقتصادی که به قول رهبری (اژدهای هفت‌سر) است، علت‌العلل ایجاد شکاف عمیق میان حاکمیت و بدنه‌ی جامعه و بی‌اعتمادی به‌نظام حتی تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی جامعه شده است. پرواضح است که مهم‌ترین پیش‌نیاز برای مبارزه با فساد، مبرا بودن مسئولین از هرگونه فساد است و باز به قول رهبری (با دستمال کثیف نمی‌توان شیشه‌ی کثیف را پاک کرد).
دکتر مسعود پزشکیان با وجود عمر طولانی مدیرتی در سطوح عالی مملکت حتی به اندازه‌ی سرسوزنی متهم به فساد و رانت‌خواری برای خود یا اطرافیان دور و نزدیکش نیست، لذا نسبت به دیگر رقبا، در بحث جلوگیری از فساد در حوزه‌ی اجرایی و مبارزه با فساد در حوزه اختیارات دولت، قطعاً گزینه‌ی اصلح است.
امروز عده‌ای که صدر تا ذیل گفتار و کردارشان تناقض‌گویی مشهود است و در هر جایگاهی که قرار گرفته‌اند با تصمیمات سطحی و هیجانی، برای نظام و کشور هزینه تراشیده‌اند و با تندخویی و برخورد خشن با مردم، یا حجم بالای فساد در مجموعه تحت مدیریتشان، یا با تصویب قوانین اشتباه، بخشی از مردم را در مقابل نظام قرار داده‌اند متأسفانه نه تنها دائماً توهم توطئه دارند بلکه توهم دانایی و تخصص در همه حوزه‌ها را دارند، در حالی‌که خود عامل بخش قابل توجهی از تحریم‌ها می‌باشند یا منافع اطرافیانشان در تحریم و فشار به مردم است یعنی منافع اسپانسرهای سیاسی و اقتصادی این گروه‌ها با منافع ملت در تعارض است پس هیچ گاه راضی به آسایش و آرامش ملت نیستند.
مانند حمایت مافیای کنکور که در فلان ستاد تصمیم‌گیرند و هیچگاه اجازه اصلاح قوانین آموزشی به سود مردم را نخواهند داد.
کافی بود مثلاً مسعود پزشکیان مدعی می‌شد که موجودی حساب بانکی اش ۴ میلیون تومان است یا مدعی بود صدها ملک میلیاردی شهرداری را به رفتگران داده است یا دستاوردش بعد از چندین سال فعالیت در دستگاه دیپلماسی تقریباً صفر و منفی می‌بود. کافی بود منتقدان مسعود پزشکیان دو هفته مانده به انتخابات به بهانه‌های مختلف بازدادشت و تهدید شوند و پزشکیان اظهار بی اطلاعی و عدم شکایت می‌کرد اما نامه شکایات متعددش منتشر می‌شد.
کافی بود کوچک‌ترین اتهامی از صدها اتهام مطرح شده پیرامون برخی از رقبای ایشان نسبت به مسعود پزشکیان مطرح بود!!! کافی بود به نام انقلابی گری و پشت نام شهدا، خانواده دکتر پزشکیان دائماً در پرواز از این کشور به آن کشور می‌بودند. و پزشکیان در گفت‌وگو با مردم هر گونه خرید از خارج را محکوم می کرد کافی بود پزشکیان دستور برخورد خشن با دانشجویان معترض در اعتراضات دانشجویی و درون دانشگاه را صادر می‌کرد کافی بود ایشان سابقه شهرداری تهران را داشت و در دوره مدیریتش مجوز حراج تقریباً ۲۰۰۰ ملک میلیاردی با دلار ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰تومان صادر می‌شد. (به نقل از میر لوحی)! کافی بود نوچه‌های پزشکیان به سفارت عربستان و انگلیس حمله می‌کردند و بیشترین هزینه را به ملت و نظام تحمیل می‌کردند کافی بود ریاست ستادهای استانی مسعود پزشکیان مانند عده‌ای به اشراف بی درد به متهمان حوزه نفت و انرژی به مافیای کنکور سپرده می‌شد و صدها مورد دیگر......
اگر یک مورد از اینهمه خیانت و اتهام متوجه مسعود پزشکیان بود خدا می‌داند که چه بلایی سر ایشان میاوردند و با کدام یک از دشمنان ائمه در صدر اسلام شبیه‌سازی می‌شد.
ما نیز مانند مسعود پزشکیان رهبری و قانون اساسی و حقوق ملت خط قرمزمان است. هیچ کسی منکر انبوه اشتباه و مشکلات موجود نیست اتفاقاً انتخابات پزشکیان در حقیقت اعتراض به وضع موجود است اما رهبری تا به امروز نشان داده در تصمیم گیری و در بزنگاه‌ها نسبت به تصمیم‌سازان دولت‌هایی که امدن و رفتند یک سرو گردن بالاتر از همه تصمیمگیران بوده است به عنوان مثال علی رغم تصویب شورای امنیت به ریاست حجه الاسلام سید محمدخاتمی ریاست دولت اصلاحات برای حمله به مواضع طالبان، رهبری به‌درستی و باهوش و درایت خود مخالف چنین حمله‌ای می‌شود؛ زیرا حمله و کشت‌وکشتار در کشور همسایه به‌خصوص در کشوری که از نظر نژادی و دینی و با ایران فصل مشترک و از نظر جغرافیایی با ایران مرز مشترک داشت خطای استراتژیک و غیرقابل‌جبران بود.
یا در دولت احمدی‌نژاد علی‌رغم مخالفت این دولت با حضور ایران در سوریه و عراق، به‌درستی جهت قدرت نگرفتن تندروهای دین‌گرا تحت امر صهیونیست، غرب و برخی بنیادگراهای منطقه مدبرانه تصمیم به جنگ با داعش و دیگر تکفیری‌های منطقه گرفتند.
یا تأکید ویژه رهبری بر عدم دخالت در افغانستان بعد از قدرت‌گرفتن طالبان، یا تأکید رهبری بر عدم حمله مستقیم به کشورهای همسایه برای زایل شدن حس تهدید و توسعه سیاست همسایگی و حسن هم‌جواری از مواردی‌ست که نشان از باهوشی و خیرخواهی رهبری دارد؛ اما بااین‌وجود باید شخصی ریاست‌جمهور باشد که رهبری ایشان و مشاورانش را خیرخواه رهبری و مردم و نظام و آگاه به امور بداند. تا در بزنگاه‌ها در صورت نیاز با این افراد هم‌اندیشی کرده و تصمیم بهتری اتخاذ شود و قطعاً رهبری حتی از نقد انسان‌های خیرخواه استقبال می‌کند و حتی اصرار خیرخواهان آگاه در اصلاح یا تغییر یک تصمیم را بررسی خواهد کرد پیامبر اسلام در جنگ خندق با خیرخواه آگاهی چون سلمان فارسی مشورت می‌کند و خندق حفر می‌کند و در ادامه جنگ با جنگیدن حضرت علی (ع) به‌عنوان خیرخواه آگاه دیگری مخالفت فرمودند و بعد از گذشت زمان باز حضرت علی (ع) نسبت به تغییر تصمیم پیامبر اصرار کردند و با مخالفت پیامبر (ص) روبه‌رو شدند و مجدد باگذشت زمان بر تغییر تصمیم پیامبر(ص) اصرار کردند تا در نهایت پیامبر(ص) تصمیم خود را تغییر دادند و به حضرت علی (ع) اجازه مبارزه با عمر ابن عبدوود را داد.
براین‌اساس مواضع و کارنامه نامزدهای انتخاباتی به‌خصوص در بزنگاه‌ها نشان می‌دهد که مسعود پزشکیان از همه این افراد خیرخواه‌تر برای نظام، رهبری و مردم است و از همه آگاهی بیشتری دارد و تاثیرگذاری به مراتب بهتری بر انسجام، وحدت و همدلی در میان اقوام و جریانات مختلف را دارد و رقبای ایشان متاسفانه به دلیل نااگاهی یا حب قدرت در مهم‌ترین بزنگاه‌های نظام مانند اتفاقات بنزین، اتفاقات مربوط به گشت ارشاد یا اتفاقاً مربوط به سیستان و بلوچستان و امثالهم؛ که خود نیز به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم از مسببان این حوادث تلخ بودند متأسفانه یا موضع سکوت اختیار کردند یا موضع اشتباه گرفته و باعث تحمیل هزینه‌های متعدد به نظام و انقلاب شدند و بعد به انتظار رهبری و دیگر دلسوزان آگاه تصمیم‌گیر نظام نشستند تا با تدبیری این هزینه‌ها را به حداقل برسانند.
در پایان از مردم نجیب، شریف و همیشه در صحنه در خواست داریم به جای تعصبات کورکورانه جریانی یا منافع شخصی بر اساس شاخص‌ها و در راستای منافع ملی انتخاب کنید صداقت، ولایتمداری، تواضع، تخصص محوری، نجابت و سلامت اقتصادی و فکری، اعتدال‌گرایی و... را مد نظر قرار دهید انتخاب کنید تا در مقابل وجدان خود و تاریخ هیچ گاه شرمنده نشوید.
ما نیز علی رغم داشتن تفکرات گوناگون و اختلاف سلایق و وابستگی به جریانات سیاسی مختلف، تعصبات جریانی را کنار گذاشتیم و سعی کردیم از شخص اصلح این میدان حمایت کنیم.
در حقیقیت انتخاب مسعود پزشکیان نسبت به انتخاب دیگر نامزدها برتری دارد نه اینکه انتظار داشته باشیم با پزشکیان قرار است به آن مدینه فاضله دست پیدا کنیم.
انتهای پیام
منبع: خبرگزاری برنا
نظر شما
اخبار برگزیده
پرونده ویژه
تبلیغات متنی