به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر به طراحی ابراهیم حقیقی و با تصویری از رقیه چهرهآزاد بهعنوان ادای احترام به سینمای ایران رونمایی شد. اما این پوستر نه تنها میراث هنری و هویت فرهنگی جشنواره را نمایان نمیکند، بلکه به نقطه ضعفی آشکار در شناسنامه بصری این رویداد تبدیل شده است.
از منظر طراحی گرافیک، این پوستر فاقد استانداردهای بنیادی است و در عین حال از مفاهیمی که جشنواره را به سنتهای هنری، اسطورهای و فرهنگی ایران متصل میکنند، فاصله گرفته است.
در تحلیل نخست، بزرگترین ضعف این پوستر را باید در ترکیببندی ناهماهنگ و عدم انسجام میان عناصر بصری آن جستوجو کرد. مرکزیت تصویر چهره رقیه چهرهآزاد که با پردازشی دیجیتال و سطحی بازآفرینی شده بیشتر شبیه به خروجی ابتدایی ابزارهای هوشمصنوعی است تا یک اثر هنری فاخر. فقدان پرداخت دقیق، ظرافت بصری و هویت مشخص در تصویر مرکزی، حس مصنوعی و گاه بیروحی را به مخاطب القا میکند. در نتیجه مخاطب بهجای ارتباط با تاریخ سینماای ایران و احترام به جایگاه هنری چهرهآزادد با اثری روبهرو میشود که حتی در انتقال مفهوم اولیه خود ناکام مانده است.
پسزمینه پوستر نیز نه تنها به انسجام اثر کمکی نمیکند، بلکه با تکرارهای بصری بیمعنا حالتی فرسوده و کلیشهای به طراحی بخشیده است. طراحی گرافیک حرفهای نیازمند همزمانی فرم و محتوا است؛ اما این پسزمینه نه با چهره مرکزی ارتباط ارگانیکی دارد و نه با مفاهیم جشنواره. در نتیجه، مخاطب با اثری روبهروست که بهجای خلق یک فضای معنایی، تنها بر آشفتگی و پراکندگی تأکید میکند.
سیمرغ، بهعنوان یکی از مهمترین نمادهای اسطورهای ایران، از جایگاه برجستهای در ادبیات پارسی و تفکر ایرانی برخوردار است. این پرنده افسانهای که در بلندای کوه قاف سکنی دارد، نماد خودشناسی، تعالی و کمال معنوی است. از این منظر، انتخاب سیمرغ بهعنوان نماد جشنواره فیلم فجر در دهههای گذشته تصمیمی هوشمندانه و فرهنگی بود که ابراهیم حقیقی، طراح برجسته گرافیک ایران، آن را به شکلی فاخر اجرا کرد بنابراین با توجه به سابقه ابراهیم حقیقی که طراح نماد سیمرغ جشنواره است انتظار میرفت که پوستر این دوره نیز در ادامه همان مسیر اصیل و ارزشمند طراحی شود.
با این حال، غیبت سیمرغ در پوستر چهل و سومین جشنواره و جایگزینی آن با چهرهای پردازششده نه تنها یک انتخاب مفهومی، بلکه نشانهای از فاصله گرفتن جشنواره از هویت بصری و اصالت اسطورهای خود است. طراحی این پوستر در قیاس با تندیسهای شیشهای سالهای ابتدایی جشنواره یا حتی نمادهای مشابه در جشنوارههای بینالمللی مانند «شیر» لوکارنو یا «خرس» برلین، گویای از دست رفتن پیوستگی معنایی و افت کیفی در ساختار طراحی گرافیک است.
یکی دیگر از عناصر مهم طراحی گرافیک تایپوگرافی است، عنصری که میتواند انسجام اثر را تقویت کرده و پیام آن را منتقل کند. اما در پوستر این دوره، تایپوگرافی به جای ایجاد ارتباط میان متن و تصویر، تنها به آشفتگی کلی افزوده است. فونتهای انتخابی فاقد شخصیتاند و جایگذاری آنها با ترکیببندی اثر ناسازگار است. این کمتوجهی به اصول بنیادین تایپوگرافی، نشانه دیگری از غفلت از استانداردهای حرفهای در طراحی پوستر جشنواره است.
پوستر جشنواره فیلم فجر باید نمایانگر تاریخ، هویت و ارزشهای سینمای ایران باشد، اما این اثر با ضعف در طراحی، غیبت مفاهیم عمیق فرهنگی و اجرای فنی ضعیف، به نمونهای از سطحینگری و فاصله گرفتن از اصالت تبدیل شده است. در شرایطی که انتظار میرفت طراحی پوستر این جشنواره مهم به احیای سنتهای بصری و بازنمایی شکوه فرهنگی ایران بپردازد، نتیجه اثری است که نه تنها موفق به جذب مخاطب نمیشود، بلکه جایگاه جشنواره را نیز در میان دیگر رویدادهای سینمایی تضعیف میکند.
یادداشت از تبسم کشاورز
انتهای پیام/