ناگزیرهای ترامپ سال 2025

واشکافی سخنان رئیس‌جمهور چهل وهفتم در مراسم تحلیف؛ انتقام‌جویانه یا محافظه‌کارانه ؟

|
۱۴۰۳/۱۱/۰۲
|
۱۳:۵۲:۰۱
| کد خبر: ۲۱۸۳۴۶۳
واشکافی سخنان رئیس‌جمهور چهل وهفتم در مراسم تحلیف؛ انتقام‌جویانه یا محافظه‌کارانه ؟
برنا - گروه سیاسی: سخنان دیروز ترامپ به رغم اینکه بسیار تند و تیز و عقده‌ گشایانه اتفاقات داخلی با رقبای دموکراتش را هدف نقدهای سنگین و گاهی توهین‌آمیز قرار می‌داد این نکته را برجسته می‌کرد که بایدن و سیاست‌های چهار سال گذشته او را در شرایط ناگزیری قرار داده که امکان ادعاهای بیشتر در زمینه اداره جهان اطرافش را از او گرفته.

امید محسنی- می‌گویند حوادث و شخصیت‌های مهم تاریخ جهان اغلب دو بار ظهور می‌کنند؛ یکبار در قالب تراژدی و یکبار به صورت کمدی هجوآمیز. اما درباره اینکه انسان‌ها تاریخ را می‌سازند یا شرایط عمومی و حاکم بر معادلات داخلی و خارجی، شکاف آرا وجود دارد، برخی معتقدند که انسان‌ها تاریخ را می‌سازند. اما نظریه مقابل بر این اصل استوار است که تاریخ‌سازی بر اساس شخصیت افراد شکل نمی‌گیرد، بلکه به جای انتخابی بودن آینده، این میراث گذشته و روح رفتارهای سیاسی به جا مانده است که تغییرات را هدایت می‌کند. این دو نظریه درباره آمریکای امروز مصداق دارد. پیش از تحلیف ترامپ تا روز سوگند او به عنوان رئیس‌جمهور اغلب تحلیل‌ها نیز بر همین محور چرخید.

در تحلیل اول ترامپ سال 2025 میراث‌دار گذشته‌ای است که بایدها و شایدهای آن می‌تواند پختگی و سیاست‌ورزی متفاوتی را تحمیل کند. تحلیل دوم بر پایه اندیشه هابز او را اساس تغییرات آینده می‌داند که با خصلت‌های متفاوت وبدون تاثیرپذیری از شرایط حاکم بر دنیا راه خود را خواهد پیمود.   اگر بروز و ظهور دوباره ترامپ را محصول گردش جامعه غربی به سمت پوپولیسم افراطی و او را ناگزیر به ادامه سیاست‌های دوران  بایدن در سیاست خارجی و داخلی آمریکا بدانیم روش‌ها و راهبردهای تازه‌اش تاریخ را نه آنگونه که دلخواه، چنانکه که در جریان است به پیش خواهد برد؛ هرچند که او در نخستین سخنرانی رسمی خود تند و تیزنرین نقدها را در عرصه داخلی به بایدن و دموکرات‌های حاضر در مراسم شلیک کرد و سعی داشت خود را تاریخ‌ساز و تحول‌گرا نشان دهد.

حداقل در ادبیات و گفتمان، فعلا ترامپ درجایگاه چهل و هفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده تکرار گفتمان سیاسی سال‌های 2017 تا 2021 درکشوری است که آن روزها او را بیشتر در ژانر کمدی یک سیاستمدار تاجر و معامله‌گرای محض پنداشته بودند و بازگشت او بعد از یک دوره فترت از ریاست‌جمهوری حالا تراژدی دنیایی است که بیشتر از گذشته خود را مهیای مواجهه با او می‌بیند. 

مقایسه ترامپ با ترامپ

بیایید یک بار دیگر ترامپ را با خودش مقایسه کنیم. رئیس‌جمهور ایالات متحده در مراسم تحلیف دور اول به همین نکاتی اشاره کرد که دیروز هم در آغاز دوباره قدرت تکرار کرد. او در بیستم ژانویه 2017 چند محور اساسی را بنای گفت‌وگو با مردم آمریکا و حاضران گذاشت که مهمترین آنها نظام تعرفه‌گذاری برای کالاهای خارجی، مقابله با موج مهاجرت و اولویت قرار دادن مردم آمریکا از حیث قدرت و ثروت بود.

ترامپ در سخنان دیروز خود نیز همین شعارها را اساس سخنرانی خود قرار داد واعلام کرد که «تمام ورودهای غیرقانونی بلافاصله متوقف خواهد شد». او گفت که به سیاست‌هایمهاجرتی در خاک آمریکا برای پیگیری درخواست پناهندگی، پایانخواهد داد. همین طور وی بعد از سوگند با بیان اینکه عصر طلایی آمریکاشروع شد، بدون اشاره مستقیم به طرف‌های خارجی گفت: «اجازه نمی دهیماز کشور ما دیگران سوء استفاده کنند. » موضوعی که روی صحبت را هم به چین و هم به اروپا می‌برد. 

ترامپ بلافاصله بایدن را نشانه گرفت و بنای انتقاد از عملکرد او را گذاشت. اما این بخش از نقدهای او برخلاف سال 2017 به عملکرد آینده درسیاست خارجی اشارات زیادی نداشت. گرچه در تکه‌های کاملا آگاهانه و کوتاه او به مسئله کنترل ایران و میز مذاکره با پوتین درباره اوکراین هم پرداخت، اما این اشاره‌های مختصر خالی از غرایز پوپولیستی و تبلیغات بود.

خودداری از اظهارنظر پیشدستانه درباره منطقه خاورمیانه و اوکراین

او محکومیت جو بایدن را به مشکلات داخلی در زمینه شکوه اقتصادی دوران خود و ساختن ارتش قوی در سال 2017 تا 2021 ربط داد از ورود به جزئیات مهم سیاست خارجی دولت آمریکا در چهارسال گذشته خودداری کرد. این خودداری، بخصوص درباره تصمیم‌های احتمالی آمریکا در قبال اوکراین و روسیه، همچنین مواضع اسرائیل و ایران در منطقه چشمگیر بود.

ترامپ در سال 2017 دقیقا زمانی که هنوز با مسئله ترور خود و اتهامات امنیتی به کشورهای دیگر روبه رو نبود در مراسم تحلیف خود به عنوان رئیس‌جمهور چهل و پنجم تروریسم را خطر جدی خوانده و با استفاده از اصطلاح «تروریسم اسلامی» اعلام کرده بود که هر کاری برای ریشه کردن آن می کند و در این راه از متحدان جدید نیز استفاده خواهد کرد. او گفته بود: «ما رابطه خود را با متحدان قدیمی تقویت می کنیم و متحدان جدیدپیدا می کنیم. ما جهان متمدن را علیه اسلام رادیکال متحد کرده و آن را بطور کامل از چهره جهان پاک خواهیم کرد.» اما سخنرانی دیروز خالی از خط و نشان‌هایی بود که بعد از چند سوء قصد به او می‌توانست یکی از محورهای مهم اظهاراتش باشد.

ترامپ نه درباره گروه‌های اسلامگرا در منطقه سخنی میان آورد و نه طبق رویه معمول ایالات متحده از سیاست‌های ادعایی خود در برابر ایران و گروه‌های تحت حمایت تهران. مسئله هسته‌ای ایران که در رقابت‌های انتخاباتی و پس از آن به عنوان یکی از داغ‌ترین مباحث مورد نظرش محسوب می‌شد در مراسم تحلیف و سخنرانی او تمرکز پررنگی نداشت. درباره جنگ اوکراین هم همین‌طور. سکوت درباره این دو موضوع مهم که سیاست خارجی آمریکا در آنها نقش مهمی دارد از چند زاویه قابل بررسی است.

اول اینکه ترامپ بر اساس آنچه که پرهیز از جنگ و خاموش کردن شعله‌های نظامی در جهان گفته، کاهش ایجاد تنش قبل از هرگونه مذاکره را در دستور کار خود قرار داده است. دوم اینکه شاید شوک‌های جدیدی را درباره فشار حداکثری و تحریم برای ایران و روسیه روی میز قرار داده که بدون اعلام قبلی اجرایی شدن آنها را پیگیری خواهد کرد. اما پرهیز از رجزخوانی او در زمینه معامله یا تنش و تحریم نشان داد شرایطی که دولت بایدن در وضعیت جنگی خاورمیانه و اوکراین داشته او را به این صرافت انداخت تا محافظه‌کارانه‌تر در این باره برخورد کند. بدون تردید اعلام آمادگی چندین باره ایران و روسیه برای گفت‌وگو درباره مسائل و اختلافات مانده از دوران بایدن و مخاطراتی که هر دو طرف را تهدید می‌کرد در اتخاذ چنین تصمیمی بدون تاثیر نبوده است. 

تاثیر میراث گذشته در ناگزیرسیاست

باید برگردیم به گفته‌های ابتدایی این نوشته، جایی که این اصل تکرارشونده از تاثیر میراث سیاسی گذشته بر حکمرانی را گوشزد می‌کند. ارجاع‌های او به آمریکای قوی و ارتش منسجم بیشتر از اینکه ناظر بر دنیای خارج از ایالات متحده باشد با اشاراتی به درون و حاکمیت سیاسی دموکرات‌ها سعی داشت گذشته را به عامل مهمی در قبال آنچه که او شرایط بحرانی در داخل و خارج نامید، معرفی کند، موضوعی که دستان او را برای خط و نشان کشیدن‌های بیشتر بسته بود.

ترامپ غیر از مهاجران مکزیکی ومسئله  گرینلند و پاناما که موضوعات فرعی آمریکا در سیاست خارجی فعلی محسوب می‌شوند خود را از اعلام تصمیم فوری در زمینه‌های مهمتری که بایدن بسترهایش را ایجاد می‌کرد رها ساخت. گزینش موضوعات کم‌ مخاطره و ریسک‌های احتمالی اظهاراتش نشان داد که او در قدم اول در زمین سیاست‌های اعمال شده بایدن در خاورمیانه، اوکراین و حتی تعامل با اروپا پا نهاده که بدون خارج شدن از آن نمی‌تواند درباره آینده متفاوتی قاطعانه نظر بدهد.

ترامپ خواه ناخواه تابع اتفاقات مهم چهار سال گذشته خواهد بود، حداقل تا زمانی که سرو سامان قابل قبولی به گفت‌وگو با طرف‌های تخاصم بدهد یا تصمیم نهایی خود را برای اعمل فشار قطعی بگیرد. سخنان دیروز ترامپ به رغم اینکه بسیار تند و تیز و عقده‌ گشایانه اتفاقات داخلی با رقبای دموکراتش را هدف نقدهای سنگین و گاهی توهین‌آمیز قرار می‌داد این نکته را برجسته می‌کرد که بایدن و سیاست‌های چهار سال گذشته او را در شرایط ناگزیری قرار داده که امکان ادعاهای بیشتر در زمینه اداره جهان اطرافش را از او گرفته. لحن تند و عصبی ترامپ، انتقام‌جویانه و افشاگرانه بود، وقتی که او دولت گذشته را بدترین دولت آمریکا خطاب کرد یا از احکام عفو بایدن به صراحت انتقاد کرد. اما چرا او سیاست خارجی بایدن را به باد انتقاد نگرفت ؟ همه ابعاد تاریخ را انسان‌ها نمی‌سازند، هر چند که بخشی از تاریخ را به سمت و سوی دلخواه خود هدایت می‌کنند.

 تاریخ سیاسی چهار سال آینده ترامپ تا حدود زیادی تابع تصمیم‌هایی است که بایدن بسترهای بسیار پیچیده آن را ساخته است. نحوه برخورد ترامپ با موضوعات مهمی چون تعرفه‌های تجاری اروپا، تحریم یا جنگ با ایران، صلح در اوکراین و گفت‌وگو با روسیه و مسئله غزه و اسرائیل چالش‌های مهمی دارد که در قالب سیاست‌های پوپولیستی و پروپاگانداهای جذاب جا نمی‌گیرد. شاید به همین دلیل باشد رئیس‌جمهور چهل و هفتم درباره اهتزاز پرچم ایالات متحده در مریخ راحت‌تر سخن گفت تا پیچیدگی های بحران خاورمیانه و اوکراین.

انتهای پیام

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
پرونده ویژه