نشست رسانهای فیلم سینمایی «چشم بادومی» با حضور عوامل فیلم در برج میلاد برگزار شد و در ابتدای این نشست، ابراهیم امینی، کارگردان فیلم «چشم بادومی» گفت: انتخاب شیراز بهعنوان محل داستان چند دلیل داشت. سادهترین دلیلش این بود که فیلمسازهای تازهکار معمولاً در اولین آثارشان به سرزمینهایی میپردازند که در آنها رشد کردهاند. من هم در شیراز بزرگ شدم و شناخت خوبی از این شهر دارم. اما دلیل مهمتر این بود که فیلم درباره گفتوگوی دو فرهنگ ایران و کره است و شیراز از نظر تاریخی و فرهنگی جایگاه ویژهای در این زمینه دارد. به نظرم این فضا در شهرهای دیگر به این قدرت وجود نداشت. علاوه بر این، بهعنوان مخاطب همیشه از فیلمهایی که از تهران خارج میشوند استقبال میکنم.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ وی در مورد شکاف نسلی میان نوجوانان امروزی و والدینشان در فیلم توضیح داد: سوال سختی است، اما فکر میکنم این موضوع به نویسنده محترم هم مربوط میشود. ما زمان زیادی را صرف پژوهش و فیلمنامه کردیم و تمام تلاشمان را به کار بستیم. اگر نقص یا کاستیای هست، ناخواسته بوده و قضاوتش با شماست. در مورد بازنمایی شکاف نسلی، ما تلاش کردیم اصول علمی را نقض نکنیم، اما فیلم الزاماً یک اثر علمی نیست. هدف ما این بود که فیلم برای مخاطب بدون نیاز به دانش روانشناسی قابل فهم باشد. نمیتوان از مخاطب انتظار داشت که برای تماشای فیلم پیشزمینه علمی داشته باشد. پایانبندی فیلم نیز نویدبخش است، نه به معنای درمان کامل. پدربزرگ بر اساس تجربه زیستهاش به نوهاش کمک میکند، اما بازگشت کامل به خویشتن در فیلم نمایش داده نمیشود.
این کارگردان ادامه داد: مطلوب ما این بود که هم والدین و هم نوجوانان بتوانند با فیلم ارتباط برقرار کنند. البته به نظرم قدم اول را باید والدین بردارند. من مخاطب اول فیلم را بیشتر والدین میدانم، اما امیدوارم نوجوانان هم از دیدن آن لذت ببرند.
امینی افزود: سالهاست که به موضوعات مرتبط با نوجوانان علاقه دارم، اما دوست داشتم اولین تجربه کارگردانیام معاصرتر باشد. جرقه اولیه این پروژه از یک مصاحبه شروع شد که در آن مدیر یک مدرسه گفته بود برای ارتباط با نوجوانان، خودش هم طرفدار کیپاپ شده است. این نشان میدهد که موج فرهنگی کره چگونه میتواند به زندگی ما وارد شود و حتی بزرگترها را تحت تأثیر قرار دهد. این مساله فقط مختص نوجوانان نیست.
سجاد نصرالهینسب، تهیهکننده فیلم، در ادامه گفت: در فیلم، علل مختلفی که باعث میشود نوجوان به این شرایط کشیده شود، بررسی شده است. یکی از دلایل، عدم حضور مؤثر والدین است. فیلم نشان میدهد که پدر و مادر هم در این چالش سردرگم هستند و این پدربزرگ است که با تجربهاش وارد ماجرا میشود. البته ما در فیلم حل کامل مسئله را نمیبینیم، بلکه بیشتر به یک تلنگر اشاره میکنیم. دختر در پایان فیلم شروع به فکر کردن میکند، اما بازگشت کامل اتفاق نمیافتد. ما بیشتر روی ایجاد آگاهی تمرکز کردیم.
علیمحمد حسامفر، نویسنده فیلمنامه، نیز افزود: ما تصورمان این بود که پرداخت درستی به موضوع داشتهایم. توضیحات آقای نصرالهی هم نشان میدهد که این موضوع با واقعیتهای بسیاری از خانوادهها منطبق است. والدینی که یا غایب هستند یا روشهای نادرستی را برای برخورد با فرزندانشان اتخاذ میکنند.
وی در مورد پژوهش فیلم توضیح داد: میترا احمدی که اکنون در جمع ما حضور دارند، کمک شایانی به ما کردند. ایشان پژوهشگر کار بودند و اطلاعات زیادی در اختیار ما گذاشتند. برخی از مستندات و دادههایی که در فیلم مشاهده میکنید، نتیجه همین تحقیقات است. همچنین با افراد و نهادهای مختلفی در این حوزه ارتباط داشتیم که در پژوهش اولیه پروژه بسیار مفید بودند.
در پایان نشست، امینی گفت: من قضاوتی در مورد فیلم ندارم، این کار بر عهده شماست. امیدوارم فیلم توانسته باشد پیامش را منتقل کند. برای ما اصالت همیشه با درام بوده، حتی در کارهای قبلی که برای کارگردانهای دیگر نوشتم. هدف ما باورپذیری و ایجاد ارتباط با مخاطب است. اگر فیلم بتواند این ارتباط را برقرار کند، موفق شدهایم.
انتهای پیام/