![معاون اول رئیس جمهور: بخش خصوصی به میدان بیاید معاون اول رئیس جمهور: بخش خصوصی به میدان بیاید](/files/fa/news/1403/11/13/12823867_406.jpg)
همزمان با پیشبینی اطرافیان ترامپ که رئیسجمهور ایالات متحده به زودی تصمیمهای مهمی در مورد ایران خواهد گرفت، در ساعات ابتدایی روز چهارشنبه یادداشت امنیتی کاخ سفید علیه ایران امضا شد، یادداشتی که به نظر میرسید بیش از اینکه الزامآور و اجرایی باشد سیاستورزی ترامپ در دوره جدید را نشان میدهد. ترامپ بعد از امضای سند، اتخاذ این تصمیم را بسیار سخت دانست و گفت، تردیدهای زیادی داشته و اینگونه وانمود کرد که امیدوار است نیازی به استفاده از فشارهای بیشتر نباشد. او در ادامه آیندهنگری به خرج داد و گفت: «باید دید میتوانیم با ایران به توافق برسیم یا نه؟» سخنان ترامپ در مراسم امضای یادداشت سیاسی و دیدار نتانیاهو چند محور اساسی داشت. ابراز تمایل او به گفتوگوی مستقیم با رئیسجمهور پزشکیان، تکرارپررنگ مخالفت با ساخت سلاح هستهای در ایران، استفاده از کارت ایران برای مصرف داخلی و رقابت جناحی، استفاده از فرصت برای دور کردن تهدیدهای ادعایی درباره ترور و پنهان کردن ولع قدیمیاش برای نمایش پیروزمندانه از حل و فصل کدورتهای بینالمللی از جمله محورهای اصلی نشست او با خبرنگاران در دو رویداد بامداد چهارشنبه به وقت ایران بود.
*ابراز سیاست مستقل از اسرائیل
به رغم اینکه بسیاری از تحلیلهای ابتدایی ترامپ را در اتخاذ یک استراتژی مشخص نسبت به تهران سرگردان نمایش میداد، باید این نکته را برجسته کرد که چینش سخنان ترامپ درباره ایران (دردیدار با نتانیاهو) بر اساس طراحی مشخصی بود که از انتشار خبر خبرگزاری رویترز کلید خورد. بعد از اعلام اولیه امضای فرمان اجرایی علیه ایران و تحریمهای نفتی، اصلاحیه این خبرگزاری و تردیدهای رئیسجمهور ایالات متحده برای امضای «یادداشت غیرالزامآور» نشان داد که او قصد دارد پیام رسانهای به تهران مخابره کند و این بار صرفا از ابزارهای حداکثری به جای میز مذاکره استفاده قطعی نخواهد کرد. او بلافاصله بعد از امضای این یادداشت از تردیدهایی سخن گفت که با شخصیت او برای نمایش قاطعیت و اراده قدرت عریان در برابر ایران، همخوانی چندانی نداشت. همزمانی امضای این یادداشت با دیدار نتایاهو ظاهرا برآمده از این رویکرد بود که حضور مهمترین دشمن ایران در کاخ سفید بر تصمیمهای شخصی ترامپ و تیم سیاست خارجی او درباره نحوه برخورد یا تعامل با تهران اثر تام و تمام نخواهد داشت. این استراتژی از پیش تعیین شده مولفههای مذاکره را روی میز تقویت میکند در حالیکه راستیآزمایی این اقدام از سوی طرف مقابل چندان آسان نیست. از این چهت میتوان تغییر فاز فرمان به یادداشت سیاسی را به عنوان یک تهدید همراه تمایل به مذاکره از سوی ترامپ دانست که ایران را به اتخاذ واکنش معنادار در این باره ملزم خواهد کرد، موضوعی که متقابلا در تهران هم با نوسانهای بسیار روبهروست.
*علاقه ترامپ به گفتوگوی مستقیم و بدون واسطه
دومین نکته از اظهارات ترامپ در مراسم امضای سند ریاستجمهوری، ابراز تمایل او به مذاکره مستقیم با پزشکیان بود. او همزمان با عملکرد تهدیدآمیز خود که عملیاتی کردن فشار حداکثری را گوشزد میکند برای اولین بار به صراحت گفت که میخواهد با رئیسجمهور ایران رودر رو مذاکره کند. این سیاست از چند زاویه قابل تامل است. او بعد از توافق هستهای و مخالفتهای صریحی که درباره این توافق در دوره اول ریاستجمهوری داشت، بدون اینکه اشارهای به برجام داشته باشد خواستار گفتوگو در سطح روسای جمهوری شده است، دیداری که در صورت وقوع، میتواند تاریخساز و تحسینبرانگیز برای هواداران او در نمایش قدرت توام با صلحطلبی باشد. این ابراز تمایل دقیقا در زمانی مطرح میشود که رویکرد ایران درباره هرگونه توافق با ایالات متحده و غرب بر پایه سیاستی مشابه برجام در ارتباط با بازیگران بینالمللی به اضافه ایالات متحده (درصورت بازگشت به برجام) بنا شده و مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران آمادگی خود را درباره طرح مباحث هستهای و فنی چندین بار ابراز کردهاند. ابهامانگیزی ترامپ درباره موضوع هستهای ایران البته با کلیدواژه پرتکرار «تهران نباید سلاح هستهای داشته باشد» در شرایطی که جمهوری اسلامی بارها این ادعا را رد کرده و بر ممانعت سیاسی در داخل نسبت به ساخت سلاح تاکید داشته؛ سقف و کف موضوع مورد بحث را نامعلوم نشان میدهد. او بدون اشاره به بازیگران اروپایی و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی اروپا یا تمایل برای شراکت با آنها در حل و فصل اختلافاتش با ایران، رویکرد مستقلی را در مواجهه با جمهوری اسلامی نشان داده است که تفسیر قدرتنمایی آمریکایی او را بیش از حل مسئله اصلی نشان میدهد. چنین رویکردی احتمالا بازیگران اروپایی، چین و روسیه را در قبال تکروی سیاسی ایالات متحده به واکنش واخواهد داشت.
* اهرم هستهای برای فشار
روی دیگر گفتوگو را باید در شناخت سیاسی دو طرف از موضوع مذاکره تحلیل کرد. گرچه ایران و آمریکا علاقهمند به مذاکره درباره مسائل هستهای به نظر میرسند و دو طرف این تمایل را ابراز کردهاند، اما موضوع این است که نگرشها به این وجه از گفتوگو متفاوت است. ادعای آمریکاییها و رسانههای غربی بر این است که ایران تضعیف شده و تنها اهرمی که برای مذاکره دارد مسئله هستهای است، در حالیکه دستاورد هستهای برای تهران یک حق طبیعی بر اساس حقوق بینالمللی محسوب میشود. کاربردی کردن مسئله هستهای به عنوان تنها گزینه مورد بحث در میز مذاکره ذهنیت تضعیف ایران را بدون اینکه بر زبان جاری شود برجسته میکند. این نگرش میتواند از سمت ایران به احتیاط بیشتر درباره سنجش نیت ابالات متحده از مذاکره ختم شود، چنانکه در روزهای گذشته سکوت همراه با نقد در سیاست خارجی ایران نمود بیشتری یافته. ترامپ در پاسخ به خبرنگاری که از او پرسید «ایران در شرایط ضعیفی قرار گرفته است آیا وقت آن نیست که اقدامی انجام شود» سعی کرد پاسخ را به مسائل داخلی ایالات متحده و عملکرد جناحی دموکراتها پیوند بزند. سخنان دوپهلوی ترامپ درباره رد ادعای خبرنگار با بیان اینکه ایران قوی شده و ضعیف نیست در ادامه به نگرش او از رفتار بایدن ختم شد. او گفت: «قبل از آمدن بایدن ایران به شدت ضعیف شده بود، اما حالا قوی است.» او همچنین در نشست خبری مشترک با نتانیاهو نیز در مقابل سوال خبرنگار دیگری که درباره سیاستهای آتی او در قبال ایران پرسیده بود اظهار داشت: «بعد از خروج من از برجام و فشارهای حداکثری تحریمی ایران پولی برای کمک به حماس و گروههای مقاومت نداشت. اما بایدن با لغو محدودیتها آنها را قوی کرد.» او در این زمینه بایدن را تقبیح کرد، اما اشارهای به توهم رسانهای غرب درباره تضعیف سیاسی ایران نکرد و سعی داشت در بیان نظراتش درباره ایران جانب احتیاط دیپلماتیک را بگیرد تا دعوت به میز مذاکره بیش از ضرورت یکطرفه مذاکره خودنمایی نکند.
*مشت آهنین پشت ملاطفت سیاسی
نکته مهم دیگری که ترامپ تلاش کرد به صورت عامدانه در رفتار سیاسی خود بگنجاند مشت آهنین پشت ملاطفت سیاسی است. او همزمان که از ایران به عنوان کشوری مهم و مستعد یاد میکرد و به داشتن دوستان ایرانیتبار در آمریکا میبالید، تهدیدهای خود را نیز چاشنی صحبتهای کاملا چیدهمان شده بیان کرد. این ادعا که اگر ایران سعی در ترور او داشته باشد محو خواهد شد و یا امکان داشتن سلاح هستهای وجود ندارد کاملا پیشبینی شده عنوان شد. او در ادامه سخنانش یکبار دیگر به مسئله هستهای ایران اشاره کرد و گفت: «خطاب به ایران که با دقت گوش میدهد، میگویم: مایلم به توافقی عالی دست یابیم، توافقی که امکان ادامه زندگی و شکوفایی را برای شما فراهم کند. شما قطعاً به شکوفایی خواهید رسید. مردم ایران، مردمی شگفتانگیز، سختکوش، زیبا و حقیقتاً گروهی باورنکردنی هستند. من آنها را به خوبی میشناسم. دوستان زیادی از ایران دارم و بسیاری از دوستان آمریکایی من اصالتاً ایرانی هستند و به ایران بسیار افتخار میکنند. فقط برای اینکه بدانید، من از انجام این کار [امضای یادداشت فشار حداکثری]متنفر بودم و امیدوارم بتوانیم از تبدیل این وضعیت به یک فاجعه جلوگیری کنیم. نمیخواهم چنین اتفاقی بیفتد. من صمیمانه خواهان صلح هستم و امیدوارم که بتوانیم به این هدف برسیم. آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند. این مسئله بسیار واضح است. من هیچ محدودیتی تعیین نمیکنم، اما یک چیز غیرقابل انکار است: آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند و اگر حتی فکر کنم که آنها به دنبال دستیابی به سلاح هستهای هستند، با وجود همه حرفهایی که زدم، فکر میکنم که عواقب بسیار بدی برایشان خواهد داشت. اما از طرف دیگر، اگر بتوانند ما را متقاعد کنند که چنین قصدی ندارند - و امیدوارم که بتوانند - این کار بسیار آسان است، واقعاً کار بسیار آسانی است. در آن صورت، فکر میکنم آیندهای باورنکردنی در انتظارشان خواهد بود.» نشان دادن در باغ سبز در کنار تهدید که بدون جزئیات زیاد و گذرا عنوان شده، سیاستی است که در وهله اول بازخوردهای داخلی ایران را رصد میکند، در وهله دوم شمشیر فشار حداکثری را همانگونه که بالا نگه داشته، نمیخواهد در کوتاه مدت و بلافاصله پایین بیاورد.
رئیسجمهور آمریکا سعی خواهد کرد دیپلماسی مورد علاقه خود را بدون اینکه روی مدار حساسیت رادیکالها در تهران حرکت کند، به عنوان یک پیشنهاد فعلا محک بزند. او همچنین به بخشی از سیاستمداران ایرانی که گفتوگو را میپسندند این پیام را ارسال میکند که امکان رسیدن به مفاهمه درباره مسائل مهم وجود دارد و آنها میتوانند دیگران را برای یک مذاکره مهم در سطح بالا آماده کنند. با این حال باید تکرار کرد که ترامپ همانقدر که به حل و فصل اختلافات با ایران در میز مذاکره علاقه نشان میدهد، در تصمیم نهایی برای مواجهه احتمالی با ایران نگرش بلند مدت مشخصی ندارد، این بیتصمیمی را میتوان در نوع نگاه خیره بی بی به لبهای ترامپ و مترصد بودن او در بیان سیاستهای ابالات متحده در پیوستگی با اسرائیل دید.
انتخاب کوتاهمدت ترامپ را باید طراحی سیاست اولیهای دانست که به سمت تغییرات حرکت خواهد کرد و نوسانهای متفاوتی را در ادامه به سیاست خارجی و اقتصاد ایران تحمیل میکند. ترامپ روی انتظار مذاکره در میان مردم و موانعی که مذاکره را دور از دسترس نشان میدهد آونگ تهدید و گفتوگو را به حرکت درآورده است.