![تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی تکذیب ادعای تغییر مدیرکل بانک مرکزی](/files/fa/news/1403/11/23/12843268_223.jpg)
سید مصطفی هاشمیطبا هنوز هم جزو آگاهترین کارشناسان برای تحلیل مسائل ورزش کشور است. با اینکه بیش از دو دهه است که مسئولیتی در این حوزه ندارد اما همچنان موشکافه وقایع روز ورزشی را دنبال میٰکند. رییس اسبق سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، مثل همیشه آرام و صبورانه میزبان اصحاب رسانه است.
به دفتر کارش رفتیم و دقایقی با او هم کلام شدیم تا از اوضاع و احوال این روزهای ورزش ایران در دوره وزارت دکتر احمد دنیامالی برایمان صحبت کند.
هاشمی طبا در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا، دنیامالی را وزیری اصلح برای وزارت ورزش عنوان میکند و معتقد است او «با منطق در حال حرکت است». گفتگوی خبرگزاری برنا را با این سیاست مدار ایرانی از نظر میگذرانید.
*حدودا شش ماه از حضور دکتر دنیامالی در وزارت ورزش گذشته. وزارت ایشان را در این مدت چطور دیدید؟
به نظر من آقای دنیامالی دارد با یک منطق حرکت میکند. از جمله کارهای خوبی که او در بدو ورودش به وزارت ورزش انجام داد، معلق کردن استادیومی است که قرار بود در جنوب تهران ساخته شود. وقتی دولت چندین هزار پروژه دارد و برای تکمیل آن اعتبار ندارد، علم کردن چنین استادیومی در آن قسمت از شهر کار درستی نبود. این جور حرفها زیبنده وزارتخانه نیست. اصلا آن فضایی که انتخاب شده بود، مشکلات زیادی دارد. آنجا حتی سند ندارد. خوشبختانه در شهرهای مختلف امکانات زیادی وجود دارد که همه آنها امکان برگزاری مسابقات بین المللی را در کشور فراهم میکند. ما مجموعههای ورزشی زیادی داریم، خیلی خوب است که آنها را درست کنیم. در جمع بندی پاسخ به سوال شما باید بگویم که ورزش ما نیاز به یک سیستم و برنامه جدید دارد که روز به روز بهتر شود. وقتی میگوییم دور خیزمان برای بازیهای المپیک لسآنجلس است باید متضمن آن باشد که در رشتههای مختلف مدال آوری کنیم. حقیقتا در این بخش فعلا حرکت جدیدی را ندیدم.
*به نظرتان آقای دنیامالی در برهه سختی وزارت ورزش را تحویل نگرفتند؟
به هر حال در سه سال گذشته دو وزیر بر مسند کار نشستند و تغییرات زیاد بود. ببینید، هیچ وقت شرایط ایدهآل نیست. این برهه هم ویژگی خاص و سختی ندارد. به نظر من هر کسی میخواهد جایی را مدیریت کند باید با ابتکار خاص و دیدگاه جدید شروع به مدیریت کند. ما باید برای المپیک لسآنجلس که زمان هم دارد روز به روز میگذرد، یک کار ویژهای انجام دهیم که بتوانیم در این بازیها پاسخگو باشیم. چون کمیته ملی المپیک میگوید من همه امور را به فدراسیونها سپردم، اگر قرار باشد که وزارت ورزش هم فقط به فدراسیونها دستور بدهد و کار را به خود آنها بسپارد، به اهداف مورد نظر نمیرسیم. غیر از جلسات کارشناسی که با فدراسیونها برگزار میشود، پایش و نظارت بیشتری نیاز است. من سرفصلهایی را نوشتم و برای آقای دنیامالی فرستادم. استفاده از آکادمی ملی المپیک یکی از همین موارد است. متاسفانه این آکادمی شرایط خوبی ندارد. پیشنهاد کردم مدیریت این آکادمی زیرنظر مستقیم خود آقای دنیامالی باشد.
*اخیرا سالن سنجش آکادمی بازگشایی شد و یک سری دستگاه جدید هم آوردند.
اصلا مسئله خریداری دستگاههای جدید نیست. آنچه که در آکادمی ملی المپیک میگذرد خوب نیست. در سالهای گذشته پول مملکت هدر رفته، هم در بحث استفاده از سالنها، جابه جایی غلطی صورت گرفته است، هم امکانات تست و آزمون از تیمهای ملی رشتههای مختلف کمتر شده است. میگویند چهل، پنجاه میلیارد دستگاه خریداری کردند. ولی مشخص نیست این دستگاهها با چه هدفی خریداری شده است. ثانیا آکادمی ملی المپیک باید مرکز رفت و آمد ورزشکاران المپیکی باشد، دائم آنجا پایش شوند و زیر نظر باشند.
*در دوره ریاست شما در کمیته ملی المپیک، فدراسیونها ملزم بودند از امکانات آکادمی استفاده کنند اما بعد از آن این الزام برداشته شد.
چند سال است که آنجا در حقیقت به نوعی متروکه شده و بیشتر از سالن کنفرانس آنجا برای برای برگزاری جلسات استفاده میشود. کار آکادمی این نیست. آنجا باید نظارت علمی روی عملکرد ورزشکاران صورت بگیرد که سطح کیفی عملکرد آنها را ارتقا بدهد. دائم با بهترینهای ورزش دنیا در ارتباط باشند. یک راهنما باشد برای ورزش ملی و المپیکی کشور که به سمت جلو حرکت کند. به طور مثال سالنی که قرار بود برای ورزشهای توپی مثل هندبال، فوتسال از آن استفاده کنند، یک مدتی انبار دستگاهها بود و الان هم به عنوان سالن آزمون از آن استفاده میکنند. به همین علت من پیشنهاد دادم، مدیریت اینجا زیر نظر شخص وزیر قرار بگیرد. من شنیدم که ایشان گفته اینجا باید به سمت استفاده از هوش مصنوعی برود اما در این مکان اول از همه باید از هوش طبیعی استفاده کنند بعد برسیم به هوش مصنوعی.
*در مراسم بازگشایی سالن سنجش وزیر صراحتا اعلام کرد که فدراسیون و تیمهای ملی باید از امکانات این مرکز استفاده شود!
این که بگویند باید فدراسیونها از آنجا استفاده کنند، کسی نمیرود و مکانیزمی وجود ندارد. آنجا هم آمادگی برای هیچ کاری نیست. مثلا دستگاه ایزوکنتیک گذاشتند. این دستگاه مخصوص بازتوانی است. مخصوص آزمون نیست. نمیگویم آنجا نباید ایزوکنتیک داشته باشد ولی کسی آنجا نیست که بخواهد با این دستگاه کار کند. آکادمی ملی المپیک باید جایی باشد که وقتی مربیان و ورزشکاران وارد آن میشوند، احساس کنند، کیفیت بهتری به کارشان داده میشود. اگر به این ترتیب شرایط پیش برود، نمیتوانیم برای المپیک لس آنجلس امید روشنی داشته باشیم.
*با توجه به این که بازیهای کشورهای اسلامی، بازیهای آسیایی ناگویا و المپیک لس آنجلس را پیشرو داریم، اولویت برنامههای ورزش کشور باید چه باشد؟
ارائه راهکار و برنامه، لحظهای نیست. مثلا برای المپیک، برنامههای ۱۲ ساله مثمرثمر است. کما این که انگلیس و استرالیا، چنین کارهایی را کردند. برنامه دو ساله جواب نمیدهد. ما نمیتوانیم در عرض دو سال، ۱۰ تیرانداز یا ۵ شناگر تربیت کنیم. یک روند علمیسازی در کشور باید اتفاق بیفتد و در تمام کشور استعدادها باید شناخته شود. من چند روز پیش ویدیویی را از پسربچهای دیدم که در بیابانهای سیستان و بلوچستان بود. بیابانی که فقط سنگلاخ و شن بود. این پسر ۵۰ وارو پشت سر هم زد. موضوع عجیبی بود. این استعداد واقعا ناب است. آن موقع که ما بودیم، پایگاههای ورزش قهرمانی، مراکز پرورش استعدادها و سنجش را در همه استانها برقرار کردیم اما متاسفانه همه از بین رفت. کاری که به این سادگی و بدون هزینه انجام میشد، تعطیل شد. ما احتیاج به چنین برنامهای داریم که همه استعدادهای ورزش کشور شناسایی شوند. استعداد از جاهای مختلف بیرون میآید. ما اگر در سراسر ایران امکانات ظهور و بروز استعدادها را داشته باشیم، خیلی خوب میتوانیم پیشرفت کنیم. به نظر من ادارات کل استانی ما منفعل عمل میکنند. یک موقع ادارات در این زمینه فعال بودند. الان سیستم ورزش کشور، یک مقدار روند اداری به خود گرفته است. کمیته ملی المپیک هم که هیچ و میماند فدراسیونها. فدراسیونها هم آن قدر مشکل دارند که در برابر تامین منابع مالی و اعزامهای بینالمللی تیمهای ملی مشکل دارند و نمیتوانند به کار سراسری استعداد یابی بپردازند.
*سال آینده بازیهای اسلامی ریاض و بازیهای آسیایی ناگویا را داریم. چشم انداز آقای وزیر این است که باید در ریاض حضور قدرتمندانه داشته باشیم. این دو رویداد را چطور ارزیابی میکنید؟
با توجه به این که در بازیهای آسیایی ۲۰۲۲ هانگژو نتیجه خوبی نگرفتیم. ما برای این که در یک کورس رقابتی باشیم، باید روند حرکتیمان را درست کنیم. ۲۳ سال از زمانی که ما آنجا رییس سازمان تربیت بدنی بودیم، میگذرد. آن موقع ما سیستم آموزش مربیان و پایگاههای استعدادیابی را راهاندازی کردیم. در این سالها آن برنامهها اجرا نشده است. فقط هر از چندگاهی یک کاری انجام شده است. مثلا آقای علیرضا دبیر آمده در کشتی یکسری امکانات را مهیا کرده است. در این ۲۳ سال استادیوم آزادی مستهلک شده و به وضعی که میبینید دچار شده است. ورزشکاران غیر از دو سه رشته نتوانستند در رشتههای دیگر بروز و ظهور پیدا کنند. استعدادهای خاصی از نقاط مختلف کشور پرورده نشدند و سیستم یکباره افت کرد و روند اداری به خودش گرفت. یک حرکت و جنبش عمومی علمی و رسیدگی و پایش در سراسر کشور لازم است که ما به حرکت بیفتیم. وگرنه مسابقات اسلامی و بازیهای آسیایی هم شبیه دورههای قبل خواهد شد. فرض کنید اگر خوب هم عمل کنیم و فدراسیونها پی کار را بگیرند، نتایج در همین حول و حوش خواهد بود.
*در گذشته میدیدیم که چهرههای بانفوذ سیاسی و اجتماعی عضو هیات رییسه فدراسیونها بودند و حضور این افراد بعضا برای فدراسیونها آوردهی مالی داشت. باید چه کنیم که فدراسیونها از این رخوت بیرون بیایند. وزارت ورزش هم تا تا یک حدی میتواند تامین اعتبار کند.
اسپانسری که میآید، میخواهد دیده شود. موسسه اقتصادی میخواهد در قبال پولی که میدهد، درآمد داشته باشد. الان برای خانمها هیچ حامی مالی وجود ندارد. چرا؟ به دلیل این که ورزش بانوان را صدا و سیما پخش نمیکند. وقتی ما در صدا و سیما برنامهای برای پخش تلویزیونی نداریم، تماشاگر هم به سالنها نمیرود، اسپانسری جذب فدراسیونها نمیشود و در نتیجه فدراسیون بودجهاش را از وزارت ورزش میخواهد.
*یعنی مشکل را در کم لطفی صدا و سیما میبینید؟
بله حتما همین است. اسپانسر کسی است که باید از پولی که میدهد، بهره برداری کند. شما مسابقات تنیس اپن استرالیا را که اخیرا برگزار شد، ببینید. دوربین طوری رقابتها را نمایش میداد که اسپانسرهای مسابقات را دائم نشان میداد؛ بنابراین باید کاری کنیم که حامیان مالی علاقهمند شوند به سمت ورزش بیایند. کما این که وقتی مسابقات فوتبال پرسپولیس با تیم دیگری برگزار میشود، پخش مستقیم دارند، تمام تابلوهای اطراف پر است. این مشکل تنها مختص وزارت ورزش نیست. سایر دستگاهها هم با این مشکل مواجه هستند. ما کانال ورزش داریم ولی به جای این که بیاییم مسابقات ایرانی را پخش کنیم، یک ساعت مسابقات اتومبیلرانی خارجی را پخش میکنیم. آن هم در مسابقهای که تمام تبلیغات خارجی در آن نشان داده میشود ولی مسابقات دخترانمان را که با حجاب کامل هستند را پخش نمیکنیم؛ بنابراین اینجا نه وزارت ورزش مقصر است نه فدراسیونها. ضمن این که نرخها آن قدر بالا رفته است که از فدراسیونها نمیتوان توقعی داشت.
*یک معضلی که در چند سال اخیر ورزش داشته، ابطال انتخابات فدراسیونها بود. وزارت ورزش پیشنهاد تشکیل شعبه تخصصی ورزش در دیوان عدالت اداری را داده که با حضور افراد متخصص پروندههای فدراسیونها بررسی شود. این پیشنهاد را چطور میبینید؟
این پیشنهاد خوب است اما پیشنهاد بهتر این است که انتخابات درست و طبق اساسنامه برگزار شود. اساسنامه زمان سرپرستی را محدود کرده است. چرا دوره سرپرستی فدراسیونها این قدر باید طول بکشد. اگر مطابق اساسنامه انتخابات برگزار شود، دیوان عدالت اداری هم باطل نمیکند. یک عده به بی قانونیها اعتراض میکنند و آنها هم میبینند اتفاقاتی افتاده و ابطال میکنند. در کل پیشنهاد خوبی است اما به نظر من اصل این است که تمام اقدامات مر اساسنامه انجام شود. طولانی شدن دوره سرپرستی تخلف از اساسانامه است. در دوره ما انتخابات فدراسیونها سر موقع انجام میشد. اصلا سرپرست نداشتیم. بلافاصله بعد از این که دوره چهارساله تمام میشد، انتخابات را میگذاشتیم. در موارد محدود هم خود رییس برای مدت کوتاهی سرپرست میشد.
*در مورد تصویب لایحه نظام جامع باشگاه داری و اجرایی شدن قانون معافیت مالی و ارزش بر افزوده فعالان ورزشی که طی این مدت انجام شده، هم صحبت میکنید؟
معافیت مالی کار خیلی خوب است که انجام شده و به نفع ورزش است اما لایحه نظام جامع باشگاهداری سالهاست در مجلس مانده و هنوز تصویب نشده است. باشگاهها شرکت هستند. قانون تجارت هم نحوه اداره شرکتها را میگوید. من فکر نمیکنم اگر نظام جامع باشگاه داری تصویب بشود، اتفاق خوبی بیفتد. مثلا فرض کنید، مشکلات ما در باشگاهها این است که پرسپولیس یا استقلال زیر نظر فلان سازمان باشد که قبلا زیر نظر وزیر بودند. وزیر اول میآید، مدیرعامل را تعیین میکند. بعد هیات مدیره تعیین میکنند. این مدیرعامل میآید، میگوید که رییس من را تعیین کرده، برای چه دیگر بیاییم زیر نظر هیات مدیره. در حالی که اول باید هیات مدیره انتخاب کنند و بعد مدیرعامل توسط این هیات انتخاب شود. کار باید زیر نظر هیات مدیره باشد و هیات مدیره تصمیم بگیرد. اینجا اما این طوری نیست. چه در استقلال چه در پرسپولیس هیات مدیره یک تشکیلاتی است که مینشینند و فقط امضا میکنند. الان در استقلال وضعیت بدتری هم هست. ضمن اینکه مدیرعامل و هیات مدیره را با این سبک غلط انتخاب کردند، یک نفر را هم به عنوان نماینده مستقیم سازمان بالادستی گذاشتند. این غلط است. پس مدیرعامل چکاره است. این فرد باید در هیات مدیره باشد. یک دفعه بازیکن میرود با نماینده تام الاختیار مجمع تماس میگیرد. بازیکن باید مشکلاتش را با مربیش در میان بگذارد. همه مشکلاتی هم که بسیاری از باشگاهها از جمله استقلال دارند ناشی از همین روش مدیریت غلط است. بازیکن اگر میخواهد با مدیرعامل هم تماس داشته باشد باید با اجازه مربیاش این کار را بکند.
*تشکیل شورای عالی مبارزه دوپینگ یکی دیگر از برنامههایی است که در دوره کنونی وزارت ورزش اتفاق افتاده. به هر حال مدیریت دوپینگ میتواند از حیثیت ورزش ایران در جهان دفاع کند. نظامنامه این شورا ده سال پیش نوشته شد، اما از آن زمان تا کنون، هیچ حرکتی برای شکل گیری آن صورت نگرفت. در این مورد چه نظری دارید؟
اشکال از آنجا که ناشی شد که وقتی نادوی ایران (ستاد ملی مبارزه با دوپینگ) تشکیل شد، به فدراسیونها اعلام کردند، شما حق انجام تست گرفتن ندارید. این موضوع باید برعکس باشد. فدراسیونها باید مسئول دوپینگ باشند. فدراسیونها هم کار را رها کردند. نادو یک سازمان بالا دست در این مقوله است. مسئولیت دوپینگ ورزشکاران در درجه اول باید با فدراسیون باشد. وقتی بگویند فدراسیون نباید کاری انجام بدهد، نتیجهاش میشود همین. رییس فدراسیون باید مسئول دوپینگ ورزشکار باشد و آن رییس را تنبیه کنند. اگر این شورا تشکیل شود و همین مسیر طی شود، اتفاقی نمیافتد. امیدوارم در این شورا تصمیمات درست گرفته شود.
*تفکیک ورزش از جوانان یکی از موضوعاتی که موافقان و مخالفان زیادی دارد. شما چه فکر میکنید؟
مسئله جوانان که فقط ورزش نیست. جوانان مسائل زیادی دارند که باید در جاهای مختلف به آن رسیدگی شود. سازمان ملی جوانان در واقع سازمانی ستادی بود که مسائل این حوزه را بررسی میکرد. وزارت ورزش هیچ کاری نمیتواند برای جوانان انجام بدهد نه برای تحصیل، نه ازدواج و نه مسکن. از ابتدا کار اشتباهی بود و نباید جوانان را با ورزش ادغام میکردند. یک دفعه وزارت ورزش میآید میگوید که ما جهیزیه آماده کردیم. این حرف اصلا سنخیتی با حوزه ورزش ندارد. جوانان حوزهای است که همه دستگاهها باید به آن ورود کنند.
*در نهایت در مورد انتخابات فدراسیون فوتبال چه صحبتی دارید؟
فدراسیون فوتبال همه کارهایش غیرقانونی است و اساسنامه ندارد. اساسنامهاش همانی است که زمان ما بود. طبق قانون اساسنامه باید به تصویب هیات دولت برسد. در حالی که هیچ اساسنامهای به تصویب هیات وزیران نرسیده است؛ بنابراین مدیریت این فدراسیون غیرقانونی است. هر کسی هم جدید بیاید حضورش غیرقانونی است. وزارت ورزش و شخص آقای دنیامالی باید در این قضیه ورود کند. زمان آقای احمدینژاد گفتند هیات دولت اساسنامهای را که برده بودند به فیفا تصویب کرده است اما بعدا مشخص شد چنین کاری صورت نگرفته است. پس بنابراین این اساسنامه قانونی نیست. الان هم اگر قوه قضاییه یا هر جای دیگری به این مسئله ورود کند تمام امضاها و مخارجی که انجام شده، غیرقانونی است. وزارتخانه باید اساسنامه را به هیات دولت ببرد و آن را تصویب کند. این انتخابات هم به نظر من غیرقانونی است.
انتهای پیام/