
به گزارش خبرگزاری برنا، بعد از منتفی شدن موضوع مذاکره با آمریکا چند مسئله اساسی در میان هواداران و مخالفان دولت چهاردهم در صدر تحلیلها و تفسیرها قرار گرفت که با استیضاح همتی، وزیرسابق اقتصاد، به تریبونها و تیترهای خبرگزاریها و روزنامهها نشست. عدهای بعد از استیضاح همتی و استعفای ظریف و تصمیم کلان کشور برای پرهیز از هرگونه مذاکره تحکمآمیز و قلدرمآبانه این رویکرد را برجسته کردند که رئیسجمهور پزشکیان باید به جناح رقیب اولتیماتوم بدهد و آنها را به نگرشی ملی فرابخواند که منافع مردم را در نهایت تامین خواهد کرد.
عدهای هم که از ابتدای حضور دولت چهاردهم ساز مخالفت را کوک کردهاند، بنای افزایش مخالفت گذاشتند و سیاستهای اقتصادی و سیاسی دولت را مورد انتقاد قرار دادند که دولت باید با سیاست تثبیت نرخها اقتصاد را سامان دهد یا در مورد فیلترینگ، حجاب و مواردی از این دست به سیاستهای پیشین بازگردد. اما در میانه ازدحام نظرات و تفاسیر متنوع درباره رویکردی که باید دولت داشته باشد، کابینه پزشکیان راه سوم را انتخاب کرده است: صبر استراتژیک در مسیر وفاق و امید به انسجام برای حل مشکلات.
اما پاسخ به این سوال که چرا دولت پزشکیان ادامه مسیر وفاق را بر هر سیاست دیگری در حال حاضر ترجیح داده است، مهمتر از حواشی مترتب بر اتفاقات اخیر است. چند محور اساسی برای ادامه این مسیر و تلاش دولت چهاردهم برای تغییر از دل انسجام و وحدت وجود دارد که به تعبیر سخنگوی دولت مومن بودن بر وفاق را ضروری مینماید.
شرایط جنگ اقتصادی و بحران فزاینده سیاسی
مسعود پزشکیان در سخنرانیهای اخیر خود چه در جمع مردم و چه در میان مسئولان بارها بر این نکته تاکید کرده است که جنگ نرم و جنگ اقتصادی موجود از جنگ نظامی سختتر و فرسایندهتر است. او در پی بیان این مشکل اغلب بر ضرورت انسجام داخلی و پرهیز از دعواهای سیاسی تاکید کرده و خواستار شنیدن حرفهای مخالف و موافق در جریان اداره کشور شده است. او به صراحت گفته است «جنگی که امروز درگیر آن هستیم از جنگ ۸ ساله سختتر است چرا که آنجا آشکارا بمب و موشک به کشور شلیک میکردند، اما در
جنگ اقتصادی دشمن تلاش میکند ما را مقابل هم قرار دهد. مشکلات جامعه و مردم باعث ناراحتی ماست و از سوی دیگر فشارهای بیرونی نیز هر روز افزایش مییابند؛ ما همه تلاش خود را برای مدیریت وضعیت و عبور از مشکلات به کار گرفتهایم و تلاش کردیم با وفاق و همراهی همه بخشهای دیگر نظام، تصمیمات کارسازی اتخاذ کنیم، این روزها بیش از هر زمان دیگری به انسجام و همدلی نیاز داریم.» این دیدگاه زیر فشارهای سخت اقتصادی و تحریمی امروز گرچه ممکن است برخی هواداران یا مخالفان را راضی نکند و مطالبه آنها را کاملا پاسخ ندهد، اما به تعبیری روزنهگشاترین راهکاری است که دولت چهاردهم آن را در دستور کار قرار داده است.
این رویکرد در وهله اول مهمترین راهحل برای خنثی کردن فشارهای خارجی است، چراکه برخلاف دیدگاه غالب، فشار حداکثری ترامپ فقط برای تحمیل مذاکره نیست بلکه تیم سیاست خارجی او با ترکیبی از سیاستهای تحریمی، تبلیغی و ایجاد فضای مذاکره و جنگ سعی دارند اینطور القا کنند که ادامه مسیر به این شکل وجود ندارد و هر لحظه ممکن است دولت به دلیل مشکلات فزاینده دچار بحران اقتصادی و سیاسی شود، چنانکه رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام به این نکته اشاره کردند «هدف دشمن این است که جمهوری اسلامی نتواند از عهده اداره معیشت مردم برآید.» از این رو تشخیص دولت چهاردهم درباره پیگیری مستمر و مصرانه وفاق در شرایطی که انتقادهای سیاسی و فشارهای اقتصادی زیادی را متحمل میشود، لنگرگاهی است برای جلوگیری از تلاطمهای بیشتر و غیرقابل تحمل در اقتصاد کشور.
مانیفست دولت، مبانی وفاق و همگرایی
نباید فراموش کرد که دولت چهاردهم بر اساس یک شعار مهم و کلیدی پا به عرصه قدرت اجرایی گذاشته و این شعار گرچه در سطح سیاسی باقی مانده و باید در آینده انسجام و همگرایی ملی برای توسعه را تامین کند، اما بنای اولیه و هویتی دولت است. مسعود پزشکیان نه احمدینژاد است که با شعارهای مردمپسند بخواهد تریبونداری کند، نه حسن روحانی که صرفا دیپلماتیک به مسائل بنگرد، بلکه پزشکیان، پزشکیان است، همانی که در دوران رقابتهای انتخاباتی از دادن وعدههای هیجانانگیز پرهیز کرد و با عامیانهترین ادبیات، مبنای کارکرد دولت خود را بر واقعیتهایی گذاشت که موجود است. این عامیانه بودن داستان پزشکیان نه رگههای پوپولیستی دارد که دوقطبی ایجاد کند و نه رگههای دیپلمات بودن و صرفا اصلاحطلبانه که بخواهد فرهیختگان جامعه را به جنب جوش وادارد.
پزشکیان صلح داخلی را مزیتی میداند که آینده کشور را تضمین میکند؛ بنابراین نباید از پزشکیان اولتیماتوم یا پیوستن به جناح سیاسی یا کنار گذاشتن مخالفان را انتظار داشت، چرا که او وفاق را مهمترین مزیت و نقطه قوت دولت خود میداند. البته او این موضوع را در عمل نیز به اثبات رسانده است. تا قبل از دولت پزشکیان هر دولتی که آمد دولت قبل از خود را به عنوان «بانیان وضع موجود» معرفی کرد، در حالیکه بعد از یک دوره طولانی ناترازی، تورم بالای ۵۰ درصد و مشکلات انباشته اقتصادی و سیاسی که جامعه را کاملا قطبی و سیاسیون و اقتصادیون را در دو جناح کاملا متضاد قرار داده بود، دولت چهاردهم با کمترین نقد دوران گذشته فعالیت خود را ادامه داده است. گاهی برخی از این سکوت یا پرهیز از نقد، گلایه کردهاند، اما مسعود پزشکیان راه سوم را انتخاب کرده و میگوید باید دست به دست هم بدهیم و مشکلات را رفع کنیم، چرا که حل مصائب امروز فقط به دست یک نفر حل نخواهد شد. پزشکیان میراثدار مشکلات یک دهه گذشته است، اما میراثخوار سیاست مرسوم دولتها برای از سرباز کردن مشکلات نیست.
صبر استراتژیک برای رسیدن به جواب
همین جا چند سوال عام را باید در میان بگذاریم. صبر و استقامت بر وفاق دولت پزشکیان چه محصولی برای مردم خواهد داشت؟ آیا این حوصله سیاسی، دولت چهاردهم را از شعارها و تحقق ایدههایش دور نخواهد کرد؟ پاسخ به اعتماد مردم چه میشود؟ این سوالات سخت پاسخهای متعددی دارند، اما به صورت خلاصه باید اینطور تفسیر و تحلیل کرد که برآیند صبر دولت پزشکیان تاکنون کم نبود و در بسیاری از موارد تغییرات محسوسی برای مردم و نخبگان به وجود آورده است. رفع فیلترینگ گام به گام محصولات اولیه خود را نشان داده و فعلا بخشهایی از این سیاست به اجرا درآمده است. گرچه وضعیت معیشتی مردم رو به بهبود نیست، اما باید این نکته را مد نظر قرار داد که به رغم افزایش شوکهای سیاسی و تحریمی در چند ماه گذشته و فشارهای بسیار شکننده از سوی ایالات متحده، آخرین نرخ تورم در مقایسه با سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ که چنین فشارهایی وجود نداشت، در کانال ۳۰ درصدی قرار دارد و تجربه تورم ۵۰ درصدی تکرار نشده است.
از سوی دیگر محدودیتهای سیاسی و اجتماعی بعد از آمدن دولت پزشکیان چه در سطح مردمی و چه در بخش نخبگانی بسیار کمتر از گذشته بوده و در بسیاری از موارد رئیسجمهور در مقابل اعمال محدودیتهای از پیش تعیین شده و اجرایی شدن برخی فشارها ایستاده است. باید این سوال را از خود بپرسیم که در صورت حضور جناح رقیب بر سکان اجرایی کشور نیز محدودیتها و مشکلات همین اندازه و با همین طول و عرض ادامه مییافت یا وضعیت به گونه دیگری رقم میخورد؟
این گفتمان نه از سر ایجاد قناعت و ایستایی در مطالبه مردمی از رئیسجمهور طرح شده و نه خاستگاه نهایی وفاق است، بلکه روایتی است از شرایطی که هست، میتوانست باشد و البته موقعیتهایی که در آینده استراتژی وفاق میتواند خلق کند.
انتهای پیام