به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نوروز، این جشن باستانی و پرشکوه، همواره نمادی از تجدید حیات، نو شدن و امید بوده است. ریشه واژه «نوروز» به زبان پهلوی بازمیگردد و از ترکیب دو بخش «نو» به معنای جدید و «روز» به معنای روز، به معنای «روز نو» یا «روز جدید» است.
این جشن با آغاز بهار و رویش دوباره طبیعت همزمان است و در فرهنگ ایرانیان جایگاه ویژهای دارد.
تأثیر نوروز بر ادبیات فارسی نیز غیرقابل انکار است. شاعران بزرگ ایرانی از دیرباز در اشعار خود به وصف بهار، زیباییهای طبیعت و مفاهیم مرتبط با نوروز پرداختهاند. این اشعار بازتابی از روحیه شاد و سرزنده ایرانیان در استقبال از سال نو و تجدید حیات طبیعت است.
در ادامه، به برخی از این اشعار زیبا و پرمعنا میپردازیم که توسط شاعران بزرگ فارسیزبان سروده شدهاند.
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی/ از این یاد از مدد خواهی چراغ دل برافروزی
حافظ شیرازی
شادند جهانیان به نوروز و به عید/ عید من و نوروز من امروز تویی
مولانا
بر چهرهی گل نسیم نوروز خوش است/ در صحن چمن روی دلافروز خوش است
خیام
جهان از باد نوروزی جوان شد/ زمین در سایه سنبل نهان شد
اوحدی مراغهای
همه ساله بخت تو پیروز باد/ همه روزگار تو نوروز باد
فردوسی
جهان را بدین مژده نوروز بود/ که بیداد دارا جهانسوز بود
نظامی گنجوی
با تابش زلف و رخت، ای ماه دلافروز/ از شام تو قدر آید، وز صبح تو نوروز
سنایی
بدین شایستگی جشنی، بدین بایستی روزی/ ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
فرخی سیستانی
آمد نوروز و هم از بامداد/ آمدنش فرخ و فرخنده باد
منوچهری
جهان از باد نوروزی جوان شد/ زهی زیبا که این ساعت جهان شد
عطار نیشابوری
خسروا روزت همه نوروز باد/ وز طرب، شبهای عمرت روز باد
انوری
باد یا رب ز سعادت همه روزش نوروز/ هرکه در عید نیاید به مبارک بادم
صائب تبریزی
روز نوروز محبان اثر طلعت دوست/ عید عشاق وفاپیشه تجلی لقاست
منصور حلاج
عید فرخنده فراز آمد و نوروز بزرگ/ هر دو بگذار به کام دل و غمها کن کم
قطران تبریزی
برخیز که باد صبح نوروز/ در باغچه میکند گلافشان
سعدی
ایام بقا چو باد نوروز گذشت/ روز و شب ما به محنت و سوز گذشت
معینالدین شیرازی
روز نوروز است سرو گل عذار من کجا است؟/ در چمن یاران همه جمعند یار من کجاست؟
هلالی جغتائی
نوروز همایون شد و روز می گلگون/ پیمانه کشان ساغر سرشار گرفتند
فروغی بسطامی
حیف باشد دل آزرده به نوروز غمین/ این من امروز شنیدم ز زبان سوسن
ملکالشعرای بهار
خجسته باد به ایران باستان نوروز/ که یادگار ز جمشید کامکار آمد
شهریار
فصل سرما رفت و عیدی آمد و خرم بهاری/ وه چه نوروزی، چه خوش عهدی، چه نیکو روزگاری
ابوالقاسم حالت
دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز/ از بیدلی آن را ز در خانه براندیم
اخوان ثالث
انتهای پیام/