
آشنایی مردم با تاریخ این مرز و بوم از طریق هنرهای نمایشی نظیر سینما، تئاتر و تلویزیون یکی از مؤثرترین و جذابترین راهها برای انتقال مفاهیم عمیق تاریخی و فرهنگی است. هنرهای نمایشی با زبان تصویر و عمل، قابلیت این را دارند که روایتهای تاریخی را به شکلی زنده و تأملبرانگیز بازگو کنند و مخاطب را به دنیای شخصیتها و رویدادها نزدیکتر کنند. این نوع روایتگری، ضمن فراهم کردن تجربهای عاطفی و بصری، میتواند درک بهتری از تاریخ و آثار آن بر جامعه را به ارمغان آورد. چه بسا افرادی که با شنیدن نام یکی از این شخصیتها کنجکاو شده و بخواهد درباره آن بیشتر بداند که اگر این اتفاق رخ دهد آن هنر رسالت خود را انجام داده است.
«جبهه» در قاب تصویر؛ وقتی هنر تاریخ را روایت میکند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ برنامه تلویزیونی «جبهه» این روزها، هر شب در ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما پخش میشود که بخشی مربوط به آیتمهای نمایشی دارد. در این بخش گروه نمایشی «از اجرا» با اجرای آیتمهای نمایشی مبتنی بر واقعیتهای تاریخی و شخصیتهای تاثیرگذار، به بررسی مفهوم مقاومت و تاریخ معاصر ایران میپردازد. این گروه از طریق نمایشهای مستندگونه و همراه با روایتهای واقعی، سعی دارد تا علاوه بر سرگرمی، تاریخ را به شیوهای جذاب و آموزنده به مخاطبان ارائه میدهد.
از این رو با مسعود مَنَقچی؛ کارگردان و بازیگر تئاتر و عضو تیم نویسندگان این گروه به گفتوگو نشستیم.
برنا: گروه «از اجرا» چطور شکل گرفت؟
مَنَقچی: با بچههای گروه جهادی «از اجرا» پیش از این ویژه برنامهای برای شب یلدا در شبکه یک کار کردیم. قبلتر از آن از طریق آشنایی در دانشگاه یا فضای تئاتر که با هم کار میکردیم، آشنا شده بودیم. تجربیات این سالها باعث شد که بتوانیم در کنار هم یک گروه تشکیل دهیم. فکر میکنم در این شرایط که در جامعه هنری ما عمدتاً کسانی که دور هم جمع میشوند، یک جمعیت هستند و نه یک گروه، اتفاق فرخندهای بود که خدا را شکر برای ما رخ داد و توانستیم یک گروه باشیم.
۳۰ آیتم نمایشی مبتنی بر مونولوگ و ۳۰ آیتم نمایشی دیالوگمحور داریم
برنا: چطور با برنامه «جبهه» آشنا و دعوت به کار شدید؟
مَنَقچی: با توجه به سابقهای که دوستان در شبکه یک از نوع کار گروه ما داشتند، با ما تماس گرفتند. جلسهای گذاشتیم و به یک برآیند رسیدیم و آیتمهای نمایشی را تدارک دیدیم. ۳۰ آیتم نمایشی مبتنی بر مونولوگ و ۳۰ آیتم نمایشی دیالوگمحور با حضور شخصیتها تهیه کردیم و اینها را هم به سه دسته تقسیم کردیم. محوریت را مقاومت قرار دادیم. این مقاومت را در دل تاریخ ایران بردیم؛ به عنوان مثال، از آریو برزن و افسانه آرش کمانگیر گرفتیم و تا ستارخان، رئیسعلی دلواری و کوچک جنگلی آمدیم. بخشی را به دفاع مقدس و شهدای آن اختصاص دادیم که برای مملکت افتخارآفرینی کردند و باعث شدند ذرهای از این خاک به دست دشمن نیافتد. بخش دیگری از نمایش هم مربوط به مقاومت در منطقه است که برای اینکه باورهای خودش را در فلسطین، لبنان، عراق، یمن و هر کشوری که پرچم مقاومت را برافراشته نگه داشته، حفظ کند و اسلام را زنده نگه دارد، تلاش میکند و میجنگد.
برنا: آیتمهای نمایشی از قبل ضبط شده یا هنوز در حال ضبط هستند؟
مَنَقچی: ما چند روز دیگر آخرین ضبطمان را داریم و تمام قسمتها آماده پخش است. الان هم به صورت روزانه پخش داریم. این حجم کار کمی سنگین شده است، ولی با توجه به توانی که بچهها در این سالها در تئاتر به دست آوردهاند و تجربهای که اندوختهاند، خدا را شکر با کمترین دغدغه جلو میرویم تا کار به پخش برسد.
محوریت آیتمها موضوع مقاومت است
برنا: موضوع هر کدام از این آیتمها چگونه است؟ آیا با موضوع روز آن برنامه تطابق دارد؟
مَنَقچی: همانطور که گفتم آیتمها موضوع مقاومت را محور قرار دادهاند؛ مقاومت برای حفظ خاک، برای حفظ باورها و در مرحله سوم، حفظ اسلام. یعنی همه اینها برای این است که مسلمانان آن خاک را نگه دارند، چون معتقدند این خاک صاحبی دارد، یک صاحبالزمانی باید بیاید و آن را تقدیمشان کند. یک باوری وجود دارد که نشأتگرفته از اهل بیت است و احساسشان این است که وقتی صاحبالزمان میآید، با این باور میتوانند به ایشان یاری برسانند و در مرحله سوم، وقتی هر دو را داشته باشی، قطعا میتوانی به حفظ دین و اسلام کمک کنی. هر کدام از این آیتمها، مایههایی از زندگی شخصیتهایشان را میدهند. رئیسعلی دلواری یک مختصاتی و زندگینامهای دارد. کوچک جنگلی و دیگران هم همینطور. به آن مجموعه مقاومت، رویدادهای روز هم اضافه میشود، چون فکر میکنم با زبان قصه و داستان میخواهیم به مخاطب بگوییم اتفاقاتی که امروز در اطراف ما رخ میدهد، ریشه تاریخی دارند و تاریخ همیشه تکرار میشود. تو فقط کافی است مقداری تاریخ سرزمینت را بدانی تا بتوانی پیش بروی و دیگر محکوم به تکرار اشتباهی که در گذشته رخ داده، نباشی.
هیچ شخصیت و هیچ داستانی زاییده تخیل ما نیست
با این حال، گاهی مربوط به موضوع روز برنامه جبهه است؛ مثلا همزمان با روایت کادر درمان از جبهه، آیتم مرتبط با کادر درمان هم داشتیم. آن نمایش هم از قبل ضبط شده بود. طبق برنامهریزی دقیقی که بچهها در شبکه به ما میدهند، قسمتبندی میشود. میگویند در این قسمت مضمون این است و ما بر اساس آن مضمون، ایدهها و شخصیتها را پیدا میکنیم. شخصیتهای ما همه واقعی هستند؛ یعنی هیچ شخصیت و هیچ داستانی زاییده تخیل ما نیست. مثلا در یکی از آیتمها، به داعش پرداختیم و در آن یک شخصیت کاملاً واقعی که وجود دارد و خاطراتش را بیان کرده است. در قسمتی دیگر، روایتی را از پیرمردی نشان دادیم که دختری را که غذا میخورد، بغل کرده بود؛ بر اساس فیلمی که یک آمریکایی به اسم کریستوفر میکس مسلمان میشود. این اتفاقات همه با حضور آدمهای واقعی جریان دارند تا مخاطب احساس نکند چیزی که میبیند، دور از واقعیت و غیرقابل لمس است.
برنا: متن این نمایشها چطور آماده میشد؟ تیم نویسندگی داشتید؟
مَنَقچی: متنها و آیتمهای نمایشی را خود بنده، نیما ملک؛ بازیگر و نویسنده، آرش ماهانکیا؛ کارگردان این گروه و زینالعابدین تقیپور؛ نویسنده، بازیگر و بازیگردان تهیه کردیم. منابعی هم داشتیم که بر اساس کتابهای موجود و مستندات کار میکردیم. مثلاً وقتی به دوران پهلوی رجوع میکردیم، باید اسنادی را مطالعه میکردیم و در این مدت زمان کم، کار خیلی سختی بود، چون مخاطبان شبکه، مخاطبانی فرهیخته هستند و خودشان مطلع هستند و کارمان بسیار سختتر میشد. تیمی را برای این تحقیقات تشکیل دادیم تا کار را بسیار دقیق انجام دهند. تیم دیگری دوباره تحقیقات آنها را رصد میکرد و چک میکرد تا در نهایت با مشکلی به لحاظ سندیت تاریخی مواجه نشویم.
بازخوردها نسبت به آیتم نمایشی عجیب و غریب است!
برنا: بازخوردها تا اینجای کار چطور بوده است؟
مَنَقچی: بازخوردها در جامعه بسیار خوب بوده است؛ اساساً بازخوردها نسبت به آیتم نمایشی خیلی عجیب و غریب است. اگر در تلویزیون مرور کنیم، همیشه آیتم نمایشی یک اتفاقی بود که یک شومن در کنار یک مجری جدیتر قرار میگرفت؛ از قدیمالایام. مثلا اگر رامبد جوانی در خندوانه بود، یک نیما در کنارش بود. اگر در دورهمی مهران مدیری بود، یک شخصیتی به اسم قیمت کنارش بود. در ابتدا تصور نمیشد مردم حوصله دیدن آیتم نمایشی را داشته باشند، اما اتفاقی که افتاد این بود که ما یک کار دیگر کردیم؛ گریمهای سنگین و خوب، برای اینکه آن حس به مخاطب برسد. یک طراحی صحنه منحصربهفرد و اینکه حالا اگر مونولوگ اجرا میکنیم، صرفاً این نیست که یک نفر یک صندلی بگذارد، بنشیند روی آن صندلی و شروع به دیالوگ گفتن کند. به قول معروف، ما یک دورچین خوبی هم داریم و از آن استفاده میکنیم. ما در بعضی از آیتمهای نمایشی حتی انفجار هم داریم و همه اینها باعث شده که این بار، مخاطب یک تجربه متفاوت را نسبت به کار نمایشی تجربه کند. این بازخوردها، چه در داخل سازمان صدا و سیما و چه از طرف مردمی که تماشا میکنند، بسیار عجیب و غریب است. جالب است که یکی از دوستانی که پستی را به زبان آذری گذاشته بود و بخشی از آن مربوط به شب عید عبدالصمد امام پناه بود، حدوداً در چند ساعت ۲۴ هزار بازدید گرفته بود که خودش خیلی عجیب بود. به قول معروف، ما خودمان گفتیم شهدا دارند خودشان خودشان را تکثیر میکنند، چون ما قائل نیستیم که کاری انجام میدهیم و اسمهایی را که روی تخته میبینیم و میدانیم قرار است با آنها کار کنیم، واقعاً مو به تنمان سیخ میکند. هر کدامشان تاریخی برای مملکت هستند.
هر کار جدیدی که شروع میکنیم باید متفاوت باشد
برنا: شما تقریبا کاری نو در زمینه دفاع مقدس شروع کردهاید؛ آینده این مدل کار را چطور میبینید؟
مَنَقچی: چند وقت پیش برنامهای را دیدم که یکی از شبکهها تقریباً داشت به این سمت میرفت. این اتفاق خوب و درستی است، خوب است که ببینیم هم به نمایش بها داده میشود و هم مردم به نمایش علاقه دارند و حالا مردم میتوانند قصه را دوست داشته باشند و تاریخی را که شبکههای معاند به غلط برایشان روایت میکنند، به شکل صحیح بشنوند. واقعاً خوشحال میشویم؛ یعنی بچهها خودشان ببینید، کار نمایشی میکنند، در شبکههای دیگر خیلی هیجانانگیز است، خیلی هم خوب است و ما این را یک اتفاق فرخنده میدانیم و معتقدیم هر کار جدیدی که شروع میکنیم باید متفاوت باشد و این یعنی احترام به ذائقه مخاطب. دیگر نمیتوانیم کار قبلی را در همان شکل و شمایل تکرارش کنیم و باید به سطح کار احترام بگذاریم و حتماً چه از لحاظ دکور، گریم و هر چیز دیگری که به عوامل کمک میکند، آن را ارتقا دهیم. خروجی کار این مجموعه کمتر از یک ماه اتفاق افتاد. از تیم فیلمبرداری تا بچههای صدا و تدوین و گرافیک همه درجه یک هستند. در این برنامه اتفاقات جدیدی مثل استفاده هوشمندانه از هوش مصنوعی طوری که در خدمت تفکری باشد که به مردم منتقل کنیم.
اگر ۲۰ درصد تاریخ را به مردم منتقل کرده باشیم، موفق بودهایم
برنا: و نکته پایانی؟
مَنَقچی: فکر میکنم به دلیل مشکلاتی که در زندگیهای همه ما وجود دارد مردم حوصله کمتری برای کتاب خواندن دارند و همه سرها در گوشی تلفن همراه است و همه به آن فضا اعتماد بیشتری دارند. در بخش نمایش برنامه «جبهه» حتی اگر ۲۰ درصد تاریخ پرباری که داریم را به مردم منتقل کرده باشیم، موفق بودهایم. باید مردم را کنجکاو کنیم درباره شخصیتهایی که نام میبریم بیشتر بخوانند. آماری وجود داشت که در روزهای ماه مبارک رمضان جستوجوها در اینترنت درباره شهدایی که در این برنامه مطرح شدند، بیشتر شده و پیامکهایی که به این برنامه زدهاند واقعا عجیب بود. این برای ما جای خوشحالی دارد و امیدوارم بتوانیم این کار را ادامه دهیم تا تاریخ این مرز و بوم به شکل صحیح و درست برای مردم روایت شود. مردم هم با استقبال خود نشان دادند که به تاریخ علاقمندند تا از خطاهایی که ممکن است در آینده پیش آید، با استناد به تجربیات گذشته جلوگیری شود.
انتهای پیام/