
خوشچهره که یکی از روزنامه نگاران ارشد حوزه بین الملل و شهیر کشورمان است، با اشاره به عملکرد رسانه ها در رابطه با مذاکرات ایران و آمریکا به شفقنا رسانه ها گفت: به نظر میرسد که تحلیل این مسئله نیازمند بررسی در دو سطح مختلف است. رسانههای ما با آغاز مذاکرات و مقدمات آن، که به لحاظ روانی و تبلیغی آمادهسازی شده بود، عملکردشان بازتابدهنده چند رویکرد متفاوت بود. نخستین رویکرد، انتقادی و ثابت بود که در اقلیت قرار داشت و از ابتدا مخالف هر نوع مذاکرهای بود. این دسته از رسانهها عموماً شیوه بازتاب مطالبشان به بولتنهای سیاسی-حزبی شباهت داشت و کمتر به تحلیلهای عمیق، جامع و مؤثر بر افکار عمومی میپرداختند.
سردبیر خبرگزاری برنا افزود: بخش دیگری از رسانهها، عملکردشان با رویکرد دیپلماتیک انتخابشده از سوی حاکمیت برای انجام مذاکرات همسو بود. در این رویکرد همسو نیز دو سطح قابل مشاهده است: نخست هیجانزدگی ناشی از اخبار منتشرشده و نوع تفسیرها و تحلیلهایی که ارائه میشد؛ دوم روایتگری محض از وقایع رخ داده.
خوش چهره تاکید می کند: به عقیده من، باید بررسی کرد که آیا رسانههای ما توانستهاند اعتماد لازم را به عنوان منبعی معتبر برای افکار عمومی کسب کنند یا خیر. به نظر میرسد که این همسویی و ارائه تحلیلهای منطقی، هرچند در اقلیت بودند، توانستهاند تا حدودی افکار عمومی را همراه خود سازند. تلاش اصلی این نگاه همسو بر حمایت کامل از تیم مذاکرهکننده و رویکرد دیپلماتیک کشور متمرکز بود و عمدتاً توجه خود را بر منابع رسمیتر و منطقیتر مانند وزارت امور خارجه، رئیسجمهور و نهادهای دولتی به عنوان اخبار موثق معطوف کردند.
او ادامه می دهد: با این حال، در این مسیر رسانه ها دچار آسیبهایی شدند؛ چراکه خود را درگیر مسائل حاشیهای مانند مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات کردند که به عقیده من بحثی ملالآور است و موجب دور شدن اذهان از منطق گفتگوی پیش رو میشود. غالب رسانههای ما بیشتر روایتگر ماجرا هستند؛ دلیل عمده آن نیز احتیاط در برخورد با موضوعات است. تذکرات مکرر مبنی بر اینکه نوشتههایشان تأثیر منفی بر افکار عمومی نگذارد، باعث شده است تا کمتر شاهد تحلیلهای منطقی باشیم. افرادی که در رسانهها سعی داشتند تحلیلی مؤثر از تحولات ارائه دهند، بیشتر ناگزیر بودند تا با کشف رمز از بین خطوط بتوانند برداشت روشنی پیدا کنند.
خوش چهره با توضیح درباره عملکرد رسانه ای تیم مذاکره کننده در قبل، حین و بعد از مذاکره می گوید: فعالیت تیم دیپلماتیک ما در زمینه ارتباطات رسانهای بهطور قابل توجهی محدود و عمدتاً معطوف به رسانههای داخلی نظیر صدا و سیما و خبرگزاری ایرنا بوده است. در این راستا، سایتها و خبرگزاریهای دیگر نقش کمتری ایفا کرده و منابع خبری خود را غالباً از همین رسانهها تأمین میکنند. همچنین، این رسانهها نگاهی به اخبار منتشر شده توسط رسانههای خارجی نیز داشتهاند. با وجود برگزاری جلسات مقدماتی میان تیم دیپلماتیک و رسانهها، تعامل فعال و مؤثری میان آنها برقرار نشده است.
سردبیر خبرگزاری برنا ادامه می دهد: اگرچه پس از جلسه اول در مسقط، طرف مقابل خویشتنداری از خود نشان داد، اما پس از آن، رسانههای مربوطه خود را برای ارائه تحلیلها، تفسیرها و گفتگوها آزاد گذاشتند که این امر تأثیر قابل توجهی بر افکار عمومی در داخل ایران داشت. در عین حال، تیم دیپلماتیک ما یا فرصت کافی برای تعامل نداشته یا تلاش می کند تا به شکل محدودی آنچه اتفاق افتاده یا می افتد انجام دهند.
او با اشاره به چالشهای جدی موجود در عرصه رسانهای بیان میکند: متأسفانه بخشی از تفسیرها و تحلیلهای ارائه شده توسط رسانههای داخلی فاقد عمق معرفتی لازم در معادلات قدرت روابط بینالملل است و بیشتر به توجیه شعارهای رسمی پرداختهاند. این وضعیت منجر به مطلقانگاری برخی تحلیلها شده و گاهی اوقات پیشگوییهایی غیرواقعی را رقم زده است.
خوش چهره ادامه می دهد: علاوه بر این، برخی از رسانههای حرفهای دچار نوعی هیجانزدگی شدهاند که موجب میشود مسائل را تمامشده تلقی کنند. برای مثال، خبری مبنی بر پیشنهاد سرمایهگذاری به آمریکاییها منتشر شد و القا کننده این تصور بود که همه چیز حل شده است؛ در حالی که موضوع تنها در اجلاس مسقط مطرح شد تا بررسی شود آیا طرفین مایلند در این چارچوب گفتگو کنند یا خیر. نتیجه این موافقت یا عدم موافقت قرار بود در اجلاس دوم مورد بحث قرار گیرد.
سردبیر خبرگزاری برنا ضمن تاکید بر اینکه ایجاد امید کاذب در جامعه میتواند تبعات منفی داشته باشد، می گوید: مثلاً مردم ممکن است با خریدهای خود در زمان افزایش قیمت دلار و طلا تبدیل به کاسبان تحریم شوند؛ تا جایی که برخی معتقدند اگر تحریمها برداشته شود یا توافق حاصل گردد، وضعیت اقتصادی آنها دچار بحران خواهد شد. بنابراین، ایجاد امید واقعی بسیار مهم است اما تزریق هیجانات کاذب میتواند آسیبزا باشد؛ چراکه اگر مذاکرات با بنبست مواجه شود و قیمتها دوباره افزایش یابد، آیا میتوان رسانهها و تحلیلگران را مسئول وضعیت موجود دانست؟ لذا ضروری است که رسانههای ما از هیجانزدگی پرهیز کنند. باید ضمن توجه به منافع ملی و امنیت ملی، رویکردی واقعبینانه اتخاذ نمایند تا نه امید کاذب ایجاد کنند و نه موجب ناامیدی مردم شوند. باید بر روی زمین واقعیت حرکت کرد تا آسیبهایی ناشی از هیجانزدگی کاهش یابد.
او می گوید: رسانههای ما هم نقاط قوت دارند و هم نقاط ضعف. یکی از نقاط قوت مهم آنها همسویی نسبی با تیم مذاکرهکننده بوده است؛ به گونهای که تیم مذاکرهکننده نسبت به سال ۲۰۱۵ با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به افکار عمومی مواجه بودهاند.
با این اوصاف در گام های دیگر مذاکرات ایران و آمریکا بهتر است که رسانه ها چگونه عمل کنند؟ او پاسخ می دهد: توجه به مرجعیت رسانه امری ضروری است. در صورتی که اخبار بیربط، امیدهای واهی یا اطلاعاتی متناقض با واقعیتهای بیرونی به جامعه ارائه شود، مرجعیت رسانه به شدت آسیب میبیند. لذا از همکاران خود در عرصه رسانه خواهش میکنم که از تحلیلها و گفتگوهای کارشناسان آگاه به جامعه جهانی و جنبههای مختلف مذاکرات بهرهبرداری کنند. به عنوان مثال، در مراحل اولیه مذاکرات، طرفین معمولاً مطالبات حداکثری خود را مطرح میکنند و این امر نباید به عنوان نشانهای از بنبست یا شکست مذاکرات تلقی شود. به عقیده من، کشور ما دارای تحلیلگران برجستهای است و بنابراین نباید هر نظر غیرعلمی و غیرتخصصی را در شرایط حساس کنونی منتشر کرد، زیرا این امر منجر به از دست رفتن مرجعیت رسانه خواهد شد.
خوش چهره ادامه می دهد: بنابراین، نخستین گام حفظ مرجعیت رسانه است و در مرحله دوم، حاکمیت باید به رسانهها اعتماد کرده و نظرات خود را بهطور واضح و شفاف بیان کند. این اعتماد به رسانهها امکان میدهد تا در راستای منافع ملی به درستی عمل کنند. اما اگر از دادن اطلاعات منطقی و روشن به رسانه ها پرهیز شود و آن ها مجبور به حرکت در بین خطوط و کشف اطلاعات شوند، نه تنها کار رسانهها را کند میکند، بلکه مانع از ایفای نقش آنها در این بزنگاه حساس خواهد شد.
انتهای پیام/