سیاست‌های اکران زیر ذره‌بین رکود/ هیچ فیلمی برای دیدن نبود!

|
۱۴۰۴/۰۲/۰۶
|
۱۰:۱۳:۵۴
| کد خبر: ۲۲۱۰۹۰۷
سیاست‌های اکران زیر ذره‌بین رکود/ هیچ فیلمی برای دیدن نبود!
برنا - گروه فرهنگ و هنر: با گذشت بیش از یک ماه از اکران نوروزی، هنوز فیلم جدیدی روی پرده نرفته است. در حالی‌ که چرخه اکران باید با ورود آثار تازه زنده بماند، تکرار فیلم‌های قدیمی و نبود تنوع ژانری، مخاطبان را از سالن‌ها دور کرده و سینما را به رکود کشانده است.

هدیه حدادی‌اصل- همه‌چیز از عصر یک پنج‌شنبه شروع شد. روز‌های شلوغ و پرتنشی را پشت سر گذاشته بودم و تصمیم گرفتم به خودم کمی استراحت بدهم. هیچ‌چیز برایم آرام‌بخش‌تر از تماشای یک فیلم خوب در سینما نبود.

لپ‌تاپم را باز کردم و سراغ یکی از سایت‌های خرید بلیت سینما رفتم. با هیجان وارد لیست فیلم‌ها شدم تا یکی از آنها را برای آخر هفته انتخاب کنم؛ اما هر چه بیشتر اسکرول می‌کردم، کمتر به نتیجه می‌رسیدم. تمام فیلم‌هایی که به چشمم می‌خوردند یا چند هفته قبل دیده بودم یا اصلاً رغبتی به تماشایشان نداشتم. همه‌چیز تکراری بود؛ نه نشانی از فیلم‌های تازه و نه حتی تنوعی که بشود به آن دل بست.

در آن لحظه، یک سوال اساسی ذهنم را درگیر کرد: چرا هیچ فیلم جدیدی روی پرده نیست؟ سینمای ایران که همیشه در حال تولید و نمایش آثار مختلف بود، حالا چرا چنین ایستایی عجیبی را تجربه می‌کند؟

چرخه‌ای که نمی‌چرخد

در نظام اکران سینمای ایران، هر فیلمی پس از گرفتن پروانه نمایش، در یک سینمای سرگروه روی پرده می‌رود. اگر بتواند به سقف فروش تعیین‌شده برسد، موظف است جای خود را به فیلم بعدی بدهد تا سایر آثار نیز فرصت دیده‌شدن داشته باشند. این سیاست قرار است یک چرخه سالم و عادلانه برای همه فیلم‌ها ایجاد کند.

اما آنچه در هفته‌های اخیر اتفاق افتاده، نشان می‌دهد که این چرخه دچار اخلال شده است. از اواسط اسفند ماه ۱۴۰۳ و با شروع اکران نوروزی، هشت فیلم شامل «دایناسور»، «موسی کلیم‌الله (ع)»، «کوکتل مولوتف»، «رها»، «پسر دلفینی ۲»، «بامبولک»، «پیشمرگ» و «عینک قرمز» روی پرده رفتند. تا اینجای کار همه‌چیز طبیعی بود. حتی برخی از این فیلم‌ها، به‌ویژه آثار کمدی، به فروش قابل قبولی هم دست پیدا کردند. اما نکته اینجاست که تا امروز، در اوایل اردیبهشت، همان فیلم‌ها همچنان در حال اکران‌اند و خبری از آثار جدید نیست.

در واقع، برخلاف آنچه انتظار می‌رود، فیلم‌هایی که باید جای خود را به تولیدات تازه بدهند، همچنان بر پرده باقی مانده‌اند. این یعنی، یا فیلم‌های جدیدی برای اکران آماده نشده‌اند، یا شرایطی وجود دارد که اجازه نمی‌دهد این فیلم‌ها وارد چرخه نمایش شوند.

اکران در سایه ترس و ممیزی

بررسی دقیق‌تر ماجرا نشان می‌دهد که ترکیبی از دلایل، دست به دست هم داده‌اند تا سالن‌های سینما، در غیاب فیلم‌های تازه، به سکوت و رخوت کشیده شوند.

اولین دلیل، نبود فیلم آماده برای اکران است. بسیاری از تولیدکنندگان، به دلیل شرایط ناپایدار اقتصادی، کاهش قدرت خرید مخاطبان و پیش‌بینی فروش پایین، رغبتی به عرضه آثارشان در این بازه زمانی ندارند. برای برخی، نمایش در پلتفرم‌های آنلاین با تمام محدودیت‌هایش حتی جذاب‌تر از اکران عمومی است، چون دردسرهایش کمتر و بازگشت سرمایه‌اش سریع‌تر است.

اما مشکل اصلی، چیزی عمیق‌تر از یک تصمیم اقتصادی است؛ که آن هم ممیزی است!

در سال‌های اخیر، فرآیند دریافت پروانه نمایش پیچیده‌تر و سخت‌گیرانه‌تر شده، بسیاری از فیلم‌ها پس از گذراندن مرحله تولید، در آستانه اکران با ممیزی‌هایی روبه‌رو می‌شوند که تغییرات عمده در روایت، حذف سکانس‌های مهم و یا حتی تعویق کامل نمایش را به دنبال دارد. برای برخی فیلمسازان، این ممیزی‌ها چنان سنگین است که ترجیح می‌دهند پروژه را فعلاً در کمد بگذارند تا شرایط مناسب‌تری پیش بیاید؛ شرایطی که شاید هیچ‌وقت نرسد.

تکرار، مخاطب را پس می‌زند

نتیجه همه این عوامل، تجربه‌ای است که من و احتمالاً بسیاری از مخاطبان دیگر با آن مواجه شده‌ایم؛ لیستی از فیلم‌های تکراری و فقدان حس کنجکاوی برای تماشای فیلمی تازه در فضایی که تنوع ژانری وجود ندارد و فقط چند کمدی گیشه‌پسند مجوز نمایش می‌گیرند، تماشاگران به تدریج از سینما فاصله می‌گیرند.

مخاطب امروز، نه صرفاً به دنبال خنده، بلکه خواستار تجربه‌ای تازه، داستانی متفاوت و فرصتی برای اندیشیدن است؛ اما وقتی فیلم‌های اجتماعی، درام‌های تلخ یا آثار با رویکرد‌های انتقادی جایی در لیست اکران ندارند، چگونه می‌توان این نیاز را پاسخ داد؟

سالن‌های خاموش، صنعتِ نیمه‌جان

وضعیت فعلی، نه فقط به ضرر تهیه‌کنندگان و فیلمسازان که به زیان همه ارکان صنعت سینماست. سالن‌داران، با صندلی‌های خالی و سانس‌های کم‌مخاطب روبه‌رو هستند. پخش‌کنندگان، برنامه‌ریزی مشخصی برای آثار جدید ندارند و مهم‌تر از همه، مخاطبی که زمانی سینما را جزو تفریحات هفتگی‌اش می‌دانست، دیگر میلی به رفتن به سالن ندارد.

سینما، یک اکوسیستم زنده است که در آن، تولید، توزیع و مصرف فرهنگی باید هم‌زمان و هماهنگ پیش بروند. در غیاب فیلم‌های تازه و متنوع، این اکوسیستم دچار اختلال می‌شود. آنچه امروز در ظاهر «یک پنج‌شنبه معمولی» به نظر می‌رسد، در حقیقت نشانه‌ای است از یک زنگ خطر جدی برای آینده سینمای ایران.

پایان یا یک شروع تازه؟

دوباره به آن پنج‌شنبه برمی‌گردم. وقتی با حسرت لپ‌تاپ را بستم و از رفتن به سینما منصرف شدم. نه به خاطر بی‌علاقگی، بلکه، چون چیزی برای دیدن نبود. حالا، اگر به جای من، ده‌ها و صد‌ها مخاطب دیگر نیز همین مسیر را رفته باشند، چه آینده‌ای می‌توان برای سالن‌های تاریک و صندلی‌های خالی سینما‌ها متصور بود؟

شاید وقت آن رسیده باشد که مسئولان فرهنگی، سیاست‌گذاران و حتی خود فیلمسازان، به یک بازنگری اساسی فکر کنند؛ بازنگری در روند صدور مجوزها، حمایت واقعی از تولید، ایجاد امنیت برای سرمایه‌گذاری و اطمینان دادن به مخاطب که هنوز می‌شود در سینما، تجربه‌ای ناب و تکرارنشدنی داشت.

تا آن روز، سینما‌ها با فیلم‌هایی تکراری، چرخه‌ای ناکامل و مخاطبانی سردرگم، همچنان به بقای خود ادامه می‌دهند؛ اما در سکوت!

انتهای پیام/

نظر شما
جوان سال
جوان سال
پیشنهاد سردبیر
جوان سال
جوان سال
جوان سال
پرونده ویژه
جوان سال
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته
بانک سپه
رایتل
اکت
بلیط هواپیما
بازرگانی برنا
دندونت
آژانس عکس برنا
تشریفات شایسته