
بهگزارش خبرگزاری برنا از کرمانشاه؛ محمدرضا مقدسی: یکی از ارکان اصلی آرامش روانی، احساس امنیت و کنترل بر محیط است. از دیدگاه روانشناسی، تکرار نام خدا یا انگیزههای مذهبی میتواند به عنوان یک «مکانیسم تنظیم هیجانی» عمل کند که اضطراب را کاهش و تعادل روانی را احیا مینماید.
براساس نظریه «دلبستگی ایمن» (Secure Attachment)، انسانها ذاتاً به جستجوی یک «نگهبان امن» میپردازند که در برابر ناامنیهای وجودی احساس حمایت کنند. خداوند به این معنا، بهمثابه یک «نگهبان انتزاعی» عمل میکند که حضورش از طریق یاد و ذکر، احساس تنهایی و بیمعنایی را کاهش میدهد.
تحقیقات نشان داده است افرادی که به طور منظم به ذکر خدا یا نماز و مناجات میپردازند، سطح کمتری از هورمون استرس (کورتیزول) دارند و فعالیت ناحیه پیشپیشانی مغز (Prefrontal Cortex) که مسئول تنظیم احساسات است، در آنها تقویت میشود.
علاوه بر این، تکرار کلمات مقدس مانند «الله» یا «بسم الله» میتواند به «تمرکز ذهنی» کمک کند و از چرخش ذهن در افکار منفی (مانند نگرانیهای آینده یا گذشته) جلوگیری نماید.
بهنظر میرسد این فرآیند شبیه به تکنیکهای آرامشی مانند مدیتیشن است که با تمرکز بر تنفس یا یک کلمه، سیستم عصبی سمپاتیک (پاسخ استرس) را خاموش و سیستم پاراسمپاتیک (استراحت) را فعال میکند.
از دیدگاه روانشناسی ، جستجوی معنا یکی از نیازهای بنیادین انسان است. ویکتور فرانکل، بنیانگذار لوگوتراپی معتقد است ایمان و اعتقاد به خداوند به فرد کمک میکند تا از درگیری با سوالات بیپاسخ وجودی (مانند «هدف زندگی من چیست؟») رها شود و این امر خود موجب کاهش اضطراب میشود.
علاوه بر این، نام خداوند اغلب با صفاتی مانند «رحمن»، «رحیم»، یا «سلام» همراه است که به صورت شناختی، ادراک فرد از جهان را «بیخطر» و «محبت آمیز» شکل میدهند. این ادراک مثبت میتواند به کاهش ترس از ناشناختهها و پذیرش رخدادهای غیرقابل کنترل منجر شود.
تحقیقات نشان داده است که افراد مذهبی معمولاً از توانایی بهتری در مقابله با استرسهای شدید (مانند بیماری یا از دست دادن عزیزان) برخوردارند، زیرا باور به «خداوند » به آنها اجازه میدهد بار روانی خود را کاهش دهند. همچنانکه حس تعلق به یک جامعه مذهبی، از طریق حمایت اجتماعی و تصدیق هویت، به تقویت احساس امنیت کمک مینماید.
تأثیرات عصب شناختی و رفتاری ذکر و یاد خدا
مطالعات عصب شناختی نشان دادهاند که تکرار کلمات مذهبی یا حتی شنیدن آنها میتواند فعالیت قشر پیشانی مغز را تنظیم و ارتباط بین نواحی عاطفی (مانند آمیگدالا) و شناختی (مانند هیپوکامپ) را بهبود بخشد.
این تنظیم عصبی میتواند به کاهش واکنشهای احساسی شدید و افزایش تفکر منطقی منجر شود. علاوه بر این، صوت و ریتم ذکرها معمولاً با فرکانسهایی همراه هستند که بر سیستم عصبی پاراسمپاتیک تأثیر میگذارند. برای مثال، تکرار کلمات مانترا در آیین و فرقه های شرقی میتواند ضربان قلب و تنفس را آرام کند. از سوی دیگر، رفتارهای مذهبی مانند نماز یا روزه، با ایجاد ساختار و نظم در زندگی، از بروز احساس بیهدفی جلوگیری میکند.
همه اینها موجب میشود افراد کمک تا احساس کنند زندگی پیش بینی پذیر و کنترل شدنی است که خود میتواند به کاهش اضطراب کمک کند.
تجربه معنوی از طریق یاد خداوند، میتواند منجر به ترشح نوروترنسمیترهایی مانند سروتونین و دوپامین شود که با احساس خوشحالی و آرامش مرتبط هستند.
به طور خلاصه، نام و یاد خداوند از طریق مکانیسمهای شناختی، عاطفی، و اجتماعی، به ایجاد تعادل روانی و کاهش اضطراب کمک مینماید.
تابآوری، توانایی مقابله با چالشها و بازیابی تعادل روانی پس از تجربه استرس یا سوانح است. از دیدگاه روانشناسی، این پدیده نه تنها به عوامل فردی مانند خودکارآمدی و خوشبینی مرتبط است، بلکه باورها و ارزشهای معنوی نیز نقش کلیدی در تقویت آن ایفا میکنند.
یکی از این عوامل، تکیه بر نام و یاد خداوند است که در فرهنگها و ادیان مختلف به عنوان مکانیسمی حمایتی مطرح شده است.
این عمل، افراد را قادر میسازد تا با ایجاد ارتباطی فراتر از خود، معنا و هدفی والا در زندگی پیدا کنند و از این طریق، تابآوری خود را در برابر ناامنیها تقویت نمایند.
یکی از راههایی که یاد خداوند به تابآوری کمک میکند، تنظیم شناختی- هیجانی است. مطالعات نشان دادهاست که تکرار نام خدا یا دعا، به کاهش اضطراب و افزایش آرامش منجر میشود. این عمل، شبیه به تکنیکهای ذهنآگاهی، فرد را از حالت «خودپسندی» خارج کرده و تمرکز را از روی نگرانیهای درونی به سمت یک حقیقت فراگیر معنوی جلب میکند.
به این ترتیب، فرد در موقعیتهای دشوار، به جای غرق شدن در احساسات منفی، باور به حمایت الهی را به عنوان منبع قدرت درونی تجربه میکند. این امر، با افزایش تحمل عدم اطمینان و کاهش احساس تنهایی، به تابآوری کمک میکند.
باور به عدالت و حکمت خداوند، افراد را قادر میسازد تا حوادث سخت را در چارچوبی بزرگتر تفسیر کنند و از این طریق، استرس ناشی از آن را کاهش دهند.
تابآوری تنها یک پدیده فردی نیست، بلکه تحت تأثیر انسجام و حمایتهای اجتماعی نیز قرار دارد. جوامع مذهبی اغلب فضایی امن برای اشتراک احساسات و تجربیات فراهم میکنند که این امر خود به تقویت تابآوری کمک میکند.
شرکت در مراسم جمعی مانند نماز یا دعا، احساس تعلق به یک گروه بزرگتر را تقویت کرده و منابع روانی فرد را گسترش میدهد. در چنین فضایی، یاد خداوند نه تنها به صورت فردی، بلکه به عنوان بخشی از هویت اجتماعی، به افراد کمک میکند تا در برابر بحرانها مقاومت کنند.
مثلاً، در دوران سختیهای اقتصادی یا طبیعی، جوامعی که بر پایه باورهای مشترک ساخته شدهاند، معمولاً از تاب آوری بالاتری برخوردارند، زیرا اعضای آنها از طریق اشتراک در ارزشها و امید به کمک الهی، نیروی مقابله با مشکلات را پیدا میکنند.
تابآوری عمیقاً با توانایی معنایابی از تجربیات پیوند دارد. افرادی که نام خدا را به عنوان نمادی از عشق، عدالت و هدف والا در زندگی خود قرار میدهند، معمولاً منعطف بوده و از تاب اوری بیشتری برخوردار هستند.
معنامندی مبتنی بر توحید و توسل به انسان کمک میکند تا حتی در برابر بدبختیهای بزرگ، از جمله از دست دادن عزیزان یا بیماریهای مزمن، به زندگی ادامه دهد. از منظر روانشناسی مثبت، این رویکرد معنوی، امید و خوشبینی را تقویت کرده و از احساس ناامیدی جلوگیری میکند. یاد خداوند بهمنزله چارچوبی برای تفسیر رویدادها، تابآوری را در ابعاد فردی و اجتماعی تقویت میکند.
انتهای پیام/