
به گزارش سرویس ورزشی برنا سال 93 به نوعی سال او بود. مدافع خوش استیلی که ابتدا در نفت نامی برای خود دست و پا کرد و سپس چشم های تیزبین کارلوس کی روش او را گرفت تا در عین ناباوری در جام ملت ها در قلب خط دفاعی تیم ملی به میدان برود و خوش بدرخشد. مرتضی پورعلی گنجی یکی از ستاره های ایران در جام ملت های آسیای نافرجام بود و بعد از جام ملت ها راهی چین شد تا آرزوهایش را در این کشور خاور دور پی بگیرد. پورعلی گنجی در یک مصاحبه مفصل از سال 93 و فراز و فرودهای آن می گوید.
*سال 93 به نوعی سال چهره شدن تو در فوتبال ایران بود. ابتدا با نفت خوش درخشیدی و سپس به تیم ملی راه یافتی و در عین ناباوری بازیکن فیکس تیم ملی در جام ملت ها شدی و البته جزو خوب ها بودی و در نهایت لژیونر شدی...
سال خوبی بود. واقعا به هر چه می خواستم رسیدم. بزرگترین آرزویم پوشیدن پیراهن تیم ملی بود که خوشبختانه به این آرزویم رسیدم و البته خوشحالم که مردم از من راضی بودند. سعی کردم با همه توانم بهترین بازیها را برای تیم ملی انجام دهم، اگر راستش را بخواهید فکر نمیکردم به این سرعت مورد توجه مردم قرار گیرم. انتظارش را نداشتم. به هر حال من در تیم نفت رشد کردم و از این تیم توانستم به تیمهای ملی ردههای سنی مختلف راه پیدا کنم و چنین انتظاری نداشتم. من در این تیم در شرایطی به فوتبالم ادامه دادم که همیشه فقط مورد توجه اعضای تیم و باشگاه بودیم، به این دلیل شوق بازی برای یک تیم پرطرفدار را تجربه نکرده بودم و وقتی برای تیم ملی بازی کردم و متوجه این حس شدم که تا چه اندازه تماشاگر روی من و بازیام میتواند تأثیر داشته باشد خیلی خوشحال شدم و این بر انگیزههایم بیش از پیش افزود تا آنجا که توانستم برای تیم ملی بازیهای بهتری انجام دهم.
*با یک اتفاق، فیکس تیم ملی شدی؟
خوشحالم که جانشین کسی شدم که در تیم ملی برای خودش یک وزنه بزرگ محسوب میشد. پژمان منتظری دوست و برادر بزرگتر من در تیم ملی است که همیشه از او چیزهای زیادی یاد گرفتهام. این مهم است که من باید میآمدم و جای او را پر میکردم، به همین دلیل برای بازی در تیم ملی انگیزه زیادی داشتم اما برای پر کردن جای خالی بازیکن خوبی در خط دفاع به نام منتظری احساس مسئولیت بیشتری میکردم و این هم مزید بر علت شد تا بیشتر از قبل تلاش کنم و این برایم یک امتیاز مثبت شد.
*علی رغم درخشش در جام ملت ها اما تیم ملی فرجام خوبی نداشت؟
خیلی حیف شد. حضور موفق در جام ملتهای آسیا برای خود من خیلی خوب بود اما افسوس خوردم که چرا اولین دوره حضورم در این مسابقات به این شکل رقم خورد. تیم خیلی خوبی داشتیم، مسابقات را عالی شروع کردم و کارلوس کی روش نیز سازماندهی و برنامه ریزی فوق العاده ای داشت اما اشتباه داور همه برنامه های ما را به هم ریخت. اخراج پولادی ناجوانمردانه بود. متأسفانه ما آن بازی و آن شرایط خوب را فقط بهدلیل اخراج پولادی از دست دادیم و من مطمئنم که اگر مهرداد اخراج نمیشد، میتوانستیم عراق را شکست دهیم. ما نزدیک به 90 دقیقه 10 نفره بازی کردیم و دو بار عقب افتادیم و جبران کردیم اما در نهایت در پنالتی ها باختیم. واقعا بدشانس بودیم. این تیم لیاقت قهرمانی داشت.
*بازی با عراق به نوعی بهترین بازی تو در جام بود. همه کار کردی. گل زدی، پنالتی دادی و پنالتی زدی؟
خیلی خوشحال بودم. اول از اینکه توانستم در یک بازی ملی گلزنی کنم و بعد اینکه در آن شرایط بازی را به تساوی کشاندیم. بعد از گل به سمت هواداران پریدم. در آن لحظه آنقدر حس خوب داشتم که نمیدانستم چکار میکنم و حواسم به دور و بر خودم نبود. واقعا بازی خوبی بود اما پایان به شدت تلخی داشت. کاش پیروز می شدیم.
*بعد از جام ملت ها بلافاصله لژیونر شدی. چرا لیگ چین را انتخاب کردی؟
خب من برای نیم فصل می خواستم از فوتبال ایران خارج شوم و بیشتردر چشم باشم. نمی خواستم تنور گرم جام ملتها سرد شود. تا داغ بود سعی کردم لژیونر شوم. از لیگ روسیه پیشنهاد داشتم. یک تیم هلندی هم مرا می خواست و چند پیشنهاد قطری هم به دستم رسید. اینها برای فصل بعد بود. بعد هم دیگر به توانایی خودم مربوط است.
*اما برخی ها اعتقاد دارند که اگر کمی صبر می کردی و شجاعت داشتی می توانستی به اروپا و به یک باشگاه خوبتر بروی و پیشرفت کنی؟
من باید پلهپله پیشرفت کنم و یکدفعه که نمیتوانم به بوندسلیگا، کالچو و یا لالیگا برسم. برای رسیدن به لیگهای بزرگ اروپایی، ابتدا لیگ چین را انتخاب کردم. اروپا رفتن کار سادهای نیست، با خیلی از بزرگان فوتبالی که واقعاً قبولشان داشتم، مشورت کردم و تمامی آنها انتخاب لیگ چین را برای رسیدن به اروپا تأیید کردند. نمیخواستم لقمه بزرگتر از دهانم بردارم و گفتم عجله نکنم.
*توانایی اش را داری تا در غربت و یک لیگ خارجی موفق شوی؟
حالا که آمدم باید تلاش کنم تا لیگ چین سکوی پرتاب من شود. در چین می توانم ریسک کنم، سطح خودم را بسنجم و با شرایط سخت آشنا شوم. می توانم زبان یاد بگیرم و با مربی بزرگی چون آری هان کار کنم. اینها همه در تصمیم من دخیل بودند. از خیلی ها سئوال کردم. از یحیی گل محمدی، کارلوس کی روش، مهدی مهدوی کیا، علیرضا منصوریان، علی دوستی مهر و خیلی ها دیگر. همه و همه به من گفتند که برو، تلاشت را کن تا موفق بشوی. خیلی چیزها را فهمیدم و بعد اینجا آمدم. همه را کنار هم گذاشتم دو دو تا چهار تا کردم و در نهایت تیان جین را بین تمام پیشنهادها برگزیدم.
*فکر نمی کنی اگر در لیگ ایران باقی می ماندی، پیشنهادات بهتری نصیبت می شد؟
من به چین رفتم تا بتوانم از آنجا به کشورهای اروپایی ترانسفر شوم. لیگ ایران را کسی نگاه نمی کند و حتی کشورهای قطری هم به زور از فوتبال ایران بازیکن برمی دارند. البته ما در ایران بازیکنان بسیار با کیفیتی داریم اما شرایط ما طوری است که لیگ ما مورد توجه کشورهای اروپایی قرار نمی گیرد. به همین دلیل هم من تصمیم گرفتم به چین بروم چون در آنجا بازیکنان و مربیان خوب زیادی وجود دارد و فوتبال آنها در سطح لیگ های اروپایی دیده می شود. شما یک مقایسه آماری کنید و ببینید از فوتبال ایران در 5 سال اخیر چند بازیکن به فوتبال اروپا رفته است. به جز علیرضا جهانبخش که آن هم دوسال پیش و در شرایط سنی خوب به لیگ هلند رفت، دیگر هیچ بازیکنی به اروپا ترانسفر نشده است. به همین دلیل من تصمیم گرفتم فوتبالم را در چین ادامه دهم.
*تیانجین با نفت چه تفاوت هایی دارد؟
تیانجین واقعا بازیکنان خوبی دارد. درهمین مدت که من در تیانجین در تمرینات شرکت کردم متوجه شدم که رقابت در اینجا بسیار سخت است. طی سال های اخیر بازیکنان خیلی بزرگی به لیگ چین آمده اند. تنها فرق لیگ ایران با چین این است که در اینجا راه برای حضور در فوتبال اروپا بیشتر فراهم است. در اینجا مربیان انگلیسی و هلندی وجود دارند که می توانند بازیکنان خوبشان را به لیگ های بزرگ اروپایی معرفی کنند. در اینجا واقعا امکانات فوق العاده است، از هر جهت که شما فکر کنید فرصت برای پیشرفت فراهم است. امکانات لیگ چین با ایران قابل مقایسه نیست و من باید از این موضوع نهایت استفاده را بکنم. همانطور که روز اولی که با تیم تیانجین قرارداد بستم گفتم حالا هم می گویم که تنها هدفم از آمدن به تیانجین رفتن به اروپا است. تا شرایط سنی ام خوب است باید کاری کنم که بتوانم شرایط حضورم را در اروپا مهیا کنم. در تیانجین شرایط برای اروپایی شدن من فراهم است و امیدوارم بتوانم به رویایم برسم.
*واقعا فوتبال چین این کیفیت را دارد که مورد توجه باشگاه های اروپایی قرار بگیرد؟
چند سال پیش مارچلو لیپی مربی معروف ایتالیایی با یک تیم چینی قهرمان آسیا شد. الان هم آری هان و چندین و چند مربی دیگر معروف اروپایی در لیگ چین مربیگری میکنند. در لیگ چین بازیکنان معروف زیادی نظیر دروگبا نیز حضور داشتهاند. سرمایهگذاری عظیمی روی لیگ چین و فوتبالش انجام شده و چندین و چند بازیکن چینی از همین لیگ به اروپا رفتهاند. حالا ما کدام یک از این فاکتورها را در لیگ خودمان داریم؟! من دیگر از امکانات باشگاهها و کار علمی فوتبال آنجا حرف نمیزنم.
*ظاهرا آری هان استقبال خوبی از تو داشت؟
بله، آری هان استقبال گرمی از من داشت و حسابی تحویلم گرفت. با هم ناهار خوردیم و بعد هم از من پرسید که دوست داری در کدام پست بازی کنی؟ گفتم دوست دارم دفاع وسط باشم. فردای آن روز در تمرین از من در دفاع میانی استفاده و نکات ریز را به من گوشزد کرد.
*سقف آرزوهایت کجاست؟ دوست داری در کدام تیم بازی کنی؟
دوست دارم پله های ترقی را یکی یکی طی کنم. چین را انتخاب کردم، چون بازیکنان و مربیان بزرگی اینجا حضور دارند. از کاناوارو و آری هان گرفته تا بازیکنان بزرگی که در اروپا هم خواهان دارند. یادتان نرود که دیدیه دروگبا، نیکولاس آنلکا و حتی سیدو کیتا که حالا در رم آقایی می کند، همین فصل قبل در لیگ چین بازی می کردند. این نشان از اعتبار لیگ چین است اما بعد از تیان جین دوست دارم به اروپا بروم، پله ها را یکی یکی طی کنم و در نهایت به رئال مادرید برسم. باید سختی بکشم و تلاش کنم تا به این هدفم برسم.
*امسال بعد از مدتها سال تحویل را در کنار خانواده نبودی و در غربت تحویل کردی؟
نه، اولین بار نبود. در طول سال های گذشته بارها شده که در اردوی تیم های پایه این اتفاق برایم افتاده و سال تحویل در کنار خانواده نبوده ام. امسال هم مثل همه آن سال ها بود.
*...و آرزویت برای سال 94؟
بتوانم در فوتبال پیشرفت کنم و به یک تیم اروپایی بروم. خدا به من، خانواده ام و تمام ایرانی ها سلامتی بدهد.