به گزارش خبرنگار انتظامی و حوادث برنا، ساعت 15 :15 روز 5 اردیبهشت ماه سال جاری ماموران کلانتری 144 تهرانپارس در جریان مرگ مشکوک پیرمردی 75 ساله به نام عبدالله در طبقه دوم خانه در خیابان جشنواره قرار گرفتند.
خیلی زود ماموران در محل حاضر شدند وفرزندان این پیرمرد ادعا کردند که پدرشان قصد بردن بخاری به داخل انباری بوده که از پله ها به پایین افتاده و به کام مرگ فرو رفته است.
در حالی که همه فکر می کردند که سقوط از پله ها علت مرگ این پیرمرد است، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی و انسداد مجاری تنفسی اعلام کردند.
همین نظریه پزشکی قانونی کافی بود تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امورجنایی تهران برای راز گشایی این جنایت پنهان وارد عمل شوند.
کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات به سراغ پسر 45 ساله و دختر 20 ساله عبدالله رفته و آنها در تحقیقات پلیسی گفتند که در زمان مرگ پدرشان در خانه نبودند و ماجرای مرگ پدرشان را براردشان سعید 23 ساله به پلیس مخابره کرده است.
در این مرحله ماموران پی بردند که سعید ازپس از فوت پدرشان ناپدید شده و هیچ یک از اعضای خانواده از وی اطلاعی ندارند.
بدین ترتیب فرضیه جنایت خانوادگی از سوی پسر قربانی قوت گرفت و ماموران هم زمان با تجسس های پلیسی برای شناسایی مخفیگاه سعید از خانواده اش خواستند تا در صورت تماس تلفنی با سعید، وی را به همکاری با پلیس دعوت کنند.
تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا اینکه ساعت 8 صبح 13 اردیبهشت ماه سعید پای در پلیس آگاهی تهران گذاشت و پرده از راز جنایت پدرش برداشت.
سعید در اعترافاتش گفت: روز حادثه سرگرم کار با کامپیوترم بود م که پدرم شروع به بهانه گیری و از اینکه در خانه هستم شروع به حرف زدن کرد.
ابتدا به حرفهای پدرم اهمیت نمی دادم اما او دست بردار نبود و شروع به ناسزاگویی کرد که در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و پدرم را به سمت راهرو هل دادم و به زمین افتاد.
وی افزود: پدرم از ناحیه سر آسیب دیده بود و به سمت سالن پذیرایی خانه آمد و قصد داشت مرا کتک بزند که گلویش را گرفتم و وقتی به خودم آمدم متوجه مرگ پدرم شدم.
ترسیده بودم و چون کسی در خانه نبود جسدش را به سمت پله ها کشاندم و بخاری خانه را که در داخل حیاط بود را روی او گذاشتم و با طراحی این سناریو خواستم مرگ قتل پدرم را پنهان کنم .
عامل جنایت ادامه داد: خیلی زود با برادرم تماس گرفتم و وی را در جریان سقوط مرگبار پدرم از پله ها قرار دادم و پس از آن به منطقه بومهن رفتم و به عنوان کارگر ساده در شهرک صنعتی سیاه سنگ مشغول به کار شدم تا اینکه در تماس با خانواده ام متوجه شدم که پلیس به دنبالم است و چون می دانستم دیر یا زود دستگیر می شوم با راهنمایی خانواده ام ، خودم را تسلیم پلیس کردم.
بنا به این گزارش ،سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران در راستای این خبر گفت : "با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد.