حاشیه نگاری حضور آیت‌الله هاشمی در اجلاس مدیران آموزش و پرورش

|
۱۳۹۴/۰۵/۱۷
|
۱۵:۵۸:۳۵
| کد خبر: ۳۰۶۴۹۸
حاشیه نگاری حضور آیت‌الله هاشمی در اجلاس  مدیران آموزش و پرورش
اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام حاشیه نگاری را از حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سی و دومین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش منتشر کرد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، می‌گویند سی‌ودومین اجلاس سراسری روسای آموزش و پرورش کشور است و سخنران روز سوم آن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی. حسن سلیقه مسؤولان آموزش و پرورش در انتخاب سخنران بسیار ستودنی است. کسی که در جریان جزئیات تمام اجلاس‌هاست و می‌داند شهیدان دکتر رجایی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر باهنر سال‌ها قبل، با چه اهدافی این برنامه سراسری را پایه‌ریزی کردند.

اگر چه بلندای برج میلاد از همه جا به چشم می‌آید، اما گاهی از سالن اجتماعاتش صداهایی به گوش می‌رسد که گستردگی‌اش به مراتب بیشتر از برج میلاد است.

می‌گویند سی‌ودومین اجلاس سراسری روسای آموزش و پرورش کشور است و سخنران روز سوم آن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی. حسن سلیقه مسؤولان آموزش و پرورش در انتخاب سخنران بسیار ستودنی است. کسی که در جریان جزئیات تمام اجلاس‌هاست و می‌داند شهیدان دکتر رجایی و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر باهنر سال‌ها قبل، با چه اهدافی این برنامه سراسری را پایه‌ریزی کردند.

اگر چه دسترسی به محل برگزاری اجلاس سخت است، اما تهیه گزارشی از برنامه‌ای که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سخنران است، برای هر خبرنگار شیرین است. ساعت 30/7 وارد سالن می‌شوم و وقتی روسای آموزش و پرورش همه شهرهای کشور را می‌بینم که آن ساعت صبح مرتب و منظم حضور دارند و جا برای نشستنم سخت پیدا می‌شود، اولاً به یاد برنامه دیروزشان می‌افتم که وزیر، معاونین و مدیران به همراه همه‌ی حاضرین در محل اجلاس، ورزش صبحگاهی کردند. ثانیاً آن ضرب‌المثل برایم تداعی می‌شود که سحرخیز باش تا {برای یافتن صندلی} کامروا شوی و ثالثاً به مسؤولان برگزاری مراسم احسن می‌گویم که با 750 مهمان چه نظمی به برنامه‌ داده‌اند!

همه منتظریم تا شخصیت مدعو بیایند و وقتی دیدیم رفت و آمد از درب خروجی کنار جایگاه زیاد شده متوجه شدم که برای استقبال از مهمان ویژه می‌روند. یکی از مسؤولان که از کنارمان می‌گذشت در پاسخ به سؤال یکی از رؤسای آموزش و پرورش که «آقای هاشمی کی می‌آیند؟»، گفت: حاج آقا آمده‌‌اند و آماده‌اند که بیایند.

دقایقی نگذشته بود که برخاستن همه‌ی مهمانان نشان از ورود آیت‌الله می‌داد که همزمان با شعارهایی بود که هاشمی را یار خمینی می‌دانستند برایش دعای خدا نگه‌دار می‌دادند و حمایتش را فریاد می‌زدند. آقای هاشمی به نشانه‌ی تشکر دست‌هایش را بالا می‌آورد، اما تشویق حاضران که این بار با دست زدن‌های ممتد شروع شده بود، تمام نمی‌شد، گویا برای این مراسم و دیدار با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام خیلی منتظر مانده‌اند و حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. مراسم با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط محمدرضا زاهدی، قاری خوش صدا و خوش استعداد شروع شد، چنان با شعور و شعف آیات دلنشین قرآن را تلاوت می‌کرد که گویا حاضران با هر نفس، با تمام وجود شمیم دل نواز قرآن را استشمام می‌کنند. صلوات حاضران مکمل «صدق الله العلی العظیم» او بود و دیدم که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به احترام ایشان و به حرمت قرآن از جا برخاستند.

نوجوان به سمت آیت‌الله می‌رود و دو آشنا به رموز قرآن همدیگر را در آ غوش می‌کشند و جماعت با تشویق‌های ممتد ابراز احساسات می‌کنند.

مجری در جایگاه حاضر می‌شود. معنویت فضا او را ـ شاید ـ به یاد امام عصر می‌اندازد که برای حسن آغاز غزلی می‌خواند با این مطلع که :

از آسمان‌ها بچرخان، چشمی بر این خاک، موعود 

 برخاک سردی که مانده است این‌گونه غمناک، موعود

نوبت به دکتر فانی وزیر محترم آموزش و پرورش می‌رسد. البته خود دیروز سخنران بود و امروز برای خیرمقدم می‌آید و خیلی کوتاه از برنامه‌ها و فعالیت‌های وزارت‌خانه‌اش گزارش می‌دهد و وقتی به مهمان ویژه مراسم خیرمقدم می‌گوید و نام وی را می‌برد، جمعیت چنان به وجد می‌آید که با دست زدن‌های ممتد سخنان مجری را قطع می‌کنند و شور و احساسات پاک خود را نسبت به ایشان نشان می‌دهند. سپس مجری از مهمان ویژه دعوت می‌کند اما پیش از حضور آیت‌الله در جایگاه، مجری خبر از حضور حاجیه خانم عفت مرعشی می‌دهد که نام ایشان کافی بود تا جماعت برخیزند و مجدداً دست زدن‌ها را با صلوات درآمیزند.

تشویق حاضران چنان است که مجری فراموش می‌کند که از مهمان بخواهد تا سخنانش را آغاز کند و شعری می‌خواند که شاید درد دل این روزهای خانم مرعشی باشد:

آیینه خواست مثل تو زیبا شود نشد              مانند چشم‌های تو دریا شود نشد

گشتیم کوچه کوچه در این شهر در به در      شاید کسی شبیه تو پیدا شود نشد

سخنان هاشمی رفسنجانی طبق معمول با عبارت کوتاه «الحمدلله والسلام علی رسول الله و آله» آغاز می‌شود و این بار سنت شکنی نیز می‌نماید که آیه‌ای از قرآن درباره‌ی عظمت علم و جایگاه عالمان می‌خواند که متناسب جمع حاضر است. در این اندیشه بودم که آیت‌الله امروز برای این جمع از چه موضوعی می‌گوید تا هم جمع حاضر قانع شوند و هم مردمی که در اقصی نقاط کشور و حتی در جای جای دنیا منتظر سخنان او هستند، آن چرا که انتظار دارند، بشنوند. شعار اجلاس را محور سخنان خویش قرار می‌دهد و از تحول می‌گوید، تحول در آموزش و پرورش، تحول در فضای سیاسی جامعه، تحول در سیاست خارجی ایران و تحول دنیای پس از توافقات هسته‌ای و البته از دشمنی‌های که نسبت به این تحول صورت می‌گیرد از تندروهای کنگره آمریکا تا تندروهای کنست اسرائیل و تا تندروهای ...

حضور انبوه خبرنگاران خیالم را آسوده می‌کند که از سخنان آیت‌الله در حاشیه نویسی نگویم و به حاشیه‌ها بپردازم. به حاشیه‌ها از برنامه‌های مردی بپردازم که با همه‌ی حاشیه‌ سازی‌های که دشمنان و مخالفانش در سی و شش سال گذشته علیه ایشان کرده‌اند، هنوز در متن انقلاب است.

هاشمی رفسنجانی از معلم‌ها می‌گوید که سودای تجمل ندارند و اگر برای حق خود فریاد سکوت دارند، نباید به آنان تعرض شود. این جمله بهانه‌ای می‌شود که به یاد برنامه‌های دولت خود و دکتر نجفی در مقام وزیر آموزش و پرورش برای معلمان بیفتد که هنوز جامعه‌ی فرهنگی کشور از آن سال‌ها به نیکی یاد می‌کنند که شخصیت معلم حفظ شده بود.

از زندگی خوب و کفاف و عفاف می‌گوید و با متانتی خاص شوخی می‌کند که البته قبلاً برای زندگی خوب کویت را مثال می‌زدند و امروز سوئیس را می‌گویند.

وارد سیاست می‌شود، جایی که حتی سکوتش برای جناح‌های سیاسی آنقدر معنادار است که در شرحش تحلیل‌ها می‌نویسند. اما او امروز از همدلی و همراهی می‌گوید. از اینکه باید کشور را پس از هشت سال عقب افتادگی که تأسف آن بیشتر از خرابی‌های هشت سال جنگ بود، بسازیم و یادآوری می‌کند در هشت سالی که بیشترین درآمدها را دولت داشت، کمترین لطف‌ها را به اقشار مختلف مخصوصاً معلمین کرد.

وارد سیاست خارجی می‌شود، از توافق هسته‌ای و ظرافت کار تیم ظریف در وزارت خارجه می‌گوید که چگونه یک تنه پنجه در پنجه شش قدرت جهانی انداخت و به یاد همه‌ی هیاهوهای کنگره آمریکا افتاد و می‌گوید ایران نه سر کسی کلاه گذاشت و نه گذاشت کسی از ایران کلاهبرداری کند.

جان کلامش هشدار به طرف‌های مذاکره در ایران و آژانس هسته‌‌ای و سازمان ملل است که عمل به تعهدات توافق، شرط اعتماد عملی مردم به بزرگان دیپلماسی است و اگر تمام آرزوهای اکثریت مردم ایران، آمریکا و آسیا و اروپا را اقلیت‌های صاحب تریبون به هم بزنند، برای دنیا خوب نیست. بخش آخر سخنان آیت‌الله دوباره درباره  معلمان است و نقش آنان در تحول آفرینی که پایه‌ی تمام پیشرفت‌های علمی، دانش آموزان هستند و معلمان اگر شاداب نباشند نمی‌توانند دانش آموزان شادابی داشته باشند.

دست زدن‌های جماعت پایان خوش سخنان آیت‌الله بود که «شما را به خدا می‌سپارم».

آیت‌الله پس از خداحافظی از جماعت رفت و زمزمه‌های کسانی که در سالن بودند، در میان تشویق‌های بلند و شعارهای رسا هنوز هم شنیده می‌شد که خدا او را برای انقلاب، برای ایران و مردم حفظ کند.

نظر شما