به گزارش خبرگزاری برنا، انتخابات سال 1392 نقطه عزیمتی برای تغییر رویکردها و روندهای قوه مجریه و توجه به مطالبات اکثریت مردم ایران بود.جریان سیاسی اصلاح طلب با آسیب شناسی رفتارهای گذشته خود و نیز بررسی واقع بینانه وضعیت کشور از حداقل های موجود بهره گرفت و در شکل گیری ممکن ترین دولت پس از دولت نهم و دهم نقش اصلی را ایفا نمود.بدیهی است حضور احزاب و شخصیت های اصلاح طلب در شکل گیری اجماع غیر قابل انکار است.
احزاب و تشکل های سیاسی پس از استقرار دولت یازدهم فصل جدیدی از فعالیت های خود را آغاز کردند.تشکیل مجدد خانه احزاب و فعال شدن کمیسیون ماده احزاب نشان از فضای سیاسی متفاوتی بود که با روی کار آمدن دولت روحانی در حال شکل گیری است.طبیعی است احزاب به عنوان بازیگران اصلی عرصه مشارکت سیاسی و حاملان اصلاحات دولت محور در سپهر سیاسی کشورهای توسعه یافته نقش اصلی را به عهده دارند.امادر کشورهای در حال توسعه که تا دستیابی به توسعه متوازن راه درازی در پیش است ،نه تنها احزاب در این فرآیند به رسمیت شناخته نمی شوند،بلکه به دلیل فقدان اثرگذاری در ساختار حقیقی و حقوقی ،در سپهر سیاسی این دسته از کشورها نیز دیده نمی شوند.طبیعی است که با چنین صورت مسئله ای تاُسیس ،راه اندازی و توسعه کمی و کیفی ارکان آن نیز با موانع بی شمار مواجه می شود.در تقسیم بندی با این شاخص، احزاب در ایران با چنین مشکلاتی روبرو هستند.به عبارت دیگر از یک سو در ساختار حقوقی این کشورها این بازیگری به رسمیت شناخته نمی شود و از دیگرسو در ساختار حقیقی نیز رد پای کمرنگی از احزاب می توان یافت. این صورت وضعیت احزاب موجب شده است که نیروهای حزبی نه تنها قادر به توسعه کمی و کیفی خود ارکان و تشکیلات خود نباشند،بلکه با چالش فعالیت های موسمی نیز روبرو باشند.در حالیکه تاُثیر گذاری در بزنگاههای انتخابات که علی القائده باید عرصه اصلی چرخش قدرت باشد ،با توسعه کمی و کیفی احزاب در تلازم است.به همین دلیل می توان گفت که هیچیک از احزاب ایران به فراگیری لازم دست نیافته اند.اما توجه بهتجربه موفق کشورهای توسعه یافته ،کنشگران سیاسی ایران را نیز برآن داشته تا با بهره گیری از الگوهای موفق این کشورها به چنین افقی چشم داشته باشند.
تولد حزب اتحاد ملت ایران اسلامی نیز در سپهر سیاسی کشور ا یران فارغ از اساسنامه و مرامنامه آن در نگاه اول نشان از توجه بخشی از کنشگران سیاسی به این الزام توسعه سیاسی است..بنا بر این صرف نظر از بحث هایی که پیرامون اولین کنگره این حزب نوپا مطرح شده است ،باید از این فرصت مغتنم برای پیشبرد مطالبات اصلاح طلبانه مردم ایران بهره گرفت.ازیک سو مرامنامه و اساسنامه این تشکیلات سیاسی به روشنی از ظرفیت و پتانسیل بسیار بالای آن برای تاثیر گذاری در فضای سیاسی کشور خبر می دهد و از طرف دیگرنگاهی به بازتاب های این حضور ، می تواند روزنه هایی از امید را برای فراگیری این حزب در افق آینده کشور فراهم کند.به طور قطع این حزب به عنوان بخشی ازجریان سیاسی اصلاح طلب همراه و همگام با این جریان سیاسی در پیگیری اهداف این جریان سیاسی ،به خصوص انسجام بخشی و اتحاد مجموعه اصلاح طلبان خواهد کوشید و از تمام ظرفیت های خود برای کم کردن مناقشات داخلی و گسترش و ترویج نشاط سیاسی ایران برایتقویت وحدت و آشتی ملی که در تلازم با منافع ملی است بهره خواهد گرفت.و گفت و گو با همه جریان های سیاسی دلسوزمنافع کشوراعم از اصلاح طلب و اصولگرا را به عنوان یکی از راهبردهای اصلی مد نظر قرار خواهد داد.این حزب نه تنها بدیل و بدل هیچ حزبی نیست.بلکه ظرفیت جدیدی را برای جریان سیاسی اصلاح طلب ایجاد نموده که در ادامه راه پر پیچ و خم مردمسالاری سازگار با دین قادر است طیف وسیعی از زنان و مردان اصلاح طلب را گرد خود آورد و بالطبع این ظرفیت بر نشاط ، گشایش فضای سیاسی کشورو تحقق وحدت ملی خواهد افزود.
هفته نامه صدا