به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، مجید اسماعیلی کارگردان فیلم «ماهی سیاه کوچولو» در جلسه نقد و بررسی این فیلم سینمایی که روز گذشته ۲۴ آبان ماه برگزار شد، گفت: فکر می کنم مرداد ماه بود که از طرف نویسنده و تهیه کننده، این طرح به من پیشنهاد شد که البته خیلی کلی بود و قرار بود بیشتر به حادثه آمل پرداخته شود. من نظرات خودم را گفتم و اعلام کردم که چندان دوست ندارم به این موضوع وارد شوم اگر به حاشیه پرداخته شود بیشتر ترغیب می شوم تا حضور داشته باشم.
وی با اشاره به دکور فیلم توضیح داد: هم زمان با نگارش فیلمنامه پیش تولید را شروع کردیم. هر آن چه که در فیلم می بینید ساخته شده و از این جهت کار بسیار سخت و دشواری بود. متاسفانه فیلمنامه در زمان فیلمبرداری کامل به دست ما نرسید که این اختیار عمل را از ما می گرفت.
جمشید گرگین بازیگر این فیلم در ادامه بیان کرد: نمی دانم بازی ام چقدر تاثیرگذار بوده است. این کار همانند سایر کارهای دیگر به من پیشنهاد شد و من هم پذیرفتم. اگر اندک کار بنده در فیلم به چشم آمده عوامل فیلم در آن تاثیرگذار بوده اند. واقعا از کار با مجید اسماعیلی تجربه بسیار خوبی داشتم و به نظر نمی رسید که اسماعیلی اولین فیلم خود را در سینما تجربه می کند. وی گویا چندمین فیلمش را می سازد. اسماعیلی با این که جوان است حسن سلوک خوبی دارد و با همه ارتباط برقرار می کند.
جبار آذین منتقد جلسه با پرداختن به سوژه اصلی فیلم بحث را آغاز کرد و گفت: اغلب آثاری که بر پرده سینماهای کشورمان شاهد آن هستیم معمولا از سوژه های تکراری که بخشی از آن عنوان اجتماعی را یدک می کشند، تشکیل شده است. فیلم هایی که بخشی از آن شامل تجربه گرایی فیلمسازان است، بخش دیگر حاصل فیلمسازان کهنه کار سینما است که کمتر هم دیده می شود. اما سینمای اجتماعی که دوستان زحمت ساخت آن را می کشند بسیار جای بحث دارد. سینمای اجتماعی اغلب به دلیل نگاه ناقص کارگردان ها ارتباط چندانی به ادبیات جامعه ما ندارد از این منظر وقتی به فیلم ها نگاه می کنید، می بینید که مشکلات بسیاری دارند. حالا ما با فیلمی روبرو هستیم که سوژه دیگری را انتخاب کرده است. از این زاویه کار قابل درک است.
آذین ادامه داد: قصه تکراری نیست. استفاده از سوژه های اجتماعی انقلابی از نکات خوب فیلم است و در حقیقت چیزهایی را خواستند به تصویر بکشند که دیگران به آن توجه نداشته اند. سوژه برای جامعه می تواند حرف های زیادی داشته باشد اما بد است که در مورد سوژه ای که می خواهیم فیلم بسازیم اطلاعات کافی نداشته باشیم. نقص پژوهش و تحقیق در این فیلم دیده می شود و شاهد شخصیت هایی هستیم که به لحاظ تفکر با آنها آشنا نیستیم. اگر «ماهی سیاه کوچولو» قرار است مربوط به حادثه آمل در دهه شصت باشد که این فیلم هیچ ارتباطی به آن ندارد. اگر قرار بوده که نقد تفکرات چپ و کمونیست باشد باز ارتباطی به آن تفکر ندارد. در حادثه آمل یکی از سردمداران حادثه اتحادیه جامعه کمونیست بود اما وقتی حرکت فیلم شروع می شود می بینیم نه تنها تفکر مارکسیستی در این ماجرا دخیل بوده بلکه گروه های چپ هم وارد کار شدند و بعد ها گروهک منافقین نیز دیده شدند.
محمدرضا شفیعی «تهیه کننده» در پاسخ به انتقادات آذین گفت: به من سفارش شد که در مورد موضوعی تحقیق کنم. چند کتاب و فیلم هم به من دادند که در ارتباط با شهیده ای بود که با این واقعه ارتباط داشت. در نهایت به داستان جذابی نرسیدیم و کنارش گذاشتیم اما از طرفی ماجرای آمل در صدر انقلاب بسیار مهم بوده که هیچ اتفاقی در سینما درباره آن نیفتاده است. ما تحقیق و پژوهش کردیم اما کمی همه چیز با عجله اتفاق افتاد. قطعا اگر خرد امروز را داشتم با تعامل بیشتری فیلم را می ساختم اما واقعا می خواستیم فیلم را به جشنواره برسانیم.