به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری برنا، نظیر احمد حسین بر، دانشجوی کارشناسی ارشد اهل سنت دانشگاه مذاهب اسلامی است او به نوبه خود به عنوان یک مسلمان از اوضاع و شرایط موجود در جهان اسلام ناراحت و نگران است اوضاعی که از دست افراط و تکفیر مشکلات و کشت و کشتار را به خود می بیند. او در دلنوشتهای که حاکی از دغدغههایش نسبت به این شرایط است، چنین آورده است:
در دورهای پا به عرصه گیتی نهادهام که خون مؤلفه شناخت این دورهی زمانی در تاریخ بشریت خواهد بود.
جوانانی که به اسم دیانت تیغ در دست دارند و سر همکیشان خویش را سلاخی میکنند، جوانانی که جز خشم و احساسات و دشنام به راه دیگری آشنا نیستند. دلم برای چنین ملتهایی به خون غنوده است و بغض تنهایی گلویم را سخت میفشارد و از درد زیاد توان فریاد هم ندارم. اگر دیانتی که محمد(ص) آورده، این است ـ که مطمئنا و بدون هیچ تردیدی چنین نیست ـ لقایش را به عطایش بخشیدم و ترک این دیانت میکنم و به آیینی لبیک خواهم گفت که دیگر از من جانستانی نخواهد.
ولی آنچه من از او و دین و آئینش و وجود مقدس و پاکش میدانم بارانی بود که رحم و مهربانیاش وحدت ناپذیرترین قوم را ید واحده کرد. کتابی که او برایمان آورده چنین سخن میگوید برای مؤمنین به محمد: "اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم " اما... اما امروز این قاعده در میان پیروان آن اسوه اخلاق در وادی عمل وارونه شده و دست دوستی به سمت غیرمسلمان برده و دست بر سلاح برای مسلمان.
این مسلمانان کافرپرور همچون دیوِ خونآشامی که نه وقت میشناسد و نه مکان، کافی است هوسِ خون آشامیش بجنبد و عطش کشتن و خوردن و تخریب شعلهور شود، مسجد باشد و یا مکتب، بازار باشد و یا دفتر، قبرستان باشد و یا مجلسِ عزا، شادی باشد و یا غم، هیچچیزی و جایی و مکان و زمانی را نمیشناسد، فقط و فقط تشنهی خون است، تشنهی خون انسان، تشنهی قبضِ روح انسان...
خونریزی و ارعاب از کثیر العملترین اعمال این تکبیرگویان بهوقت سربریدن است، ترسی که باشندگان یک جامعه را به فرار از دست این آدمخواران بهسوی وادی بیگانه کرد. سرزمین بیگانهای که صدراعظم آن با پناه دادن این فراریان خسته از جنگ، در واقع طعنی بود علیه حاکمان جغرافیای اسلام.
از دل تکتک تابعین کشورهای جنگزده سخن میگویم: "بس کنید جنایت را....بس کنید ای خداوندان قدرت".