به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، روزگاری مادران ایران زمین، فرزندانشان را با افسانههای شاهنامه بزرگ میکردند. داستان های رستم و سهراب در دنیای کودکان با گویش شیوای مادران و مادربزرگان نقش میبست و کودکان ایرانی با قهرمانان ایرانی خو میگرفتند.
دختران این سرزمین نسل سازی را از تهمینه میآموختند و پسرانش پهلوانی را از رستم. شاید اکنون با هجوم قهرمانان غربی به دنیای کودکان ایرانی کمتر از رستم و سهراب شنیده شود.
کودکان ما حالا دنیای خود را با مرد عنکبوتی و غول سبز و... نقاشی میکنند اما هنوز هم در گوشه گوشه این کشور و در میان این همه زرق و برق وارد شده از جوامع بی قهرمان غربی، جوانانی قد علم میکنند که داستان های شاهنامه را دوست دارند و آن پهلوانان ایرانی را به شنل پوشان غربی ترجیح میدهند.
همانطور که روزگاری رستم هفت خان دشوار را پشت سر گذاشت و کشورش را سربلند کرد، دلاوران امروزی نیز مشکلات و سختی ها را زیر پا له میکنند تا پرچم این مرز و بوم، بر آسمان جهان بهرقص در آید و مردمان ایرانزمین شاد و پایکوب شوند.
کیانوش زمان ما فولاد را با دستان تنومندش به سخره گرفت و رستم وار در روزهایی که تاریکی و سختی سایهاش را روی سر مردان و زنان این مرز و بوم پهن کرده بود، خورشید طلایی را به گردنش آویخت تا از اعتبار ایرانیان دفاع کرده باشد.
پس از او نیز سهراب ایرانی مایه سرافرازی و غرور ایرانیان شد و در کشور طلایی، طلای ایرانی را به رخ جهانیان کشید تا سه رنگ ایرانی باز هم برافراشته شود.
حال که پهلوانان ایرانی پیروزیهایشان را شروع کردهاند، مردم ایران زمین افتخار آفرینی قهرمانانشان را طلب میکنند و با دعای خیرشان از خلق حماسهای جدید سخن میگویند.