به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ «بررسی افزایش تنش در روابط ایران و عربستان» به عنوان موضوع اصلی این نشست بود که سعی شد با دعوت از دو تن از کارشناسان این حوزه به ابعاد مختلف آن پرداخته شود.
برد-باخت اصل شکل دهنده به تعاملات ایران و عربستان
«دکتر سید محمد حسینی»، سفیر سابق ایران در عربستان به عنوان یکی از سخنرانان حاضر در جلسه بود. وی سخنان خود را با بیان پیشینه مختصری از روابط ایران و عربستان آغاز کرد و سال 2003 را به عنوان نقطه شروع در افزایش بحث روابط ایران و عربستان مطرح کرد. حسینی گفت: عربستان و ایران دو قدرتی هستند که در روابط خود با یکدیگر به دنبال بازی با حاصل جمع صفر بودند و این خطری است که همیشه عامل تهدید بوده است اما سعودی ها خیلی امید داشتند که در بحث بحران های منطقه ای با عهده دار شدن محوریت تعادل منطقه، روزی امریکا به سراغ ایران بیاید و بعد از یازده سپتامبر امیدوار بودند تا بحران های ایجاد شده را با برنامه به سوی دروازه های ایران هدایت کنند و تلاش زیادی هم کردند.
سقوط رژیم صدام حسین، آغاز نگرانی عربستان در رابطه با ایران
حسینی بیان کرد که، اتفاقاتی که به خاطر جو ژئوپلتیک افتاد، موجب شد تا در سال 2003 بزرگترین دشمن ایران یعنی رژیم صدام به دست آمریکایی ها از میان برداشته شود. از این جا به بعد کفه تعادل در روابط دو کشور بهم خورد.یعنی دو دشمن ایران، عراق و طالبان به دست دشمن ایران نابود شدند و سعودی ها از این لحظه احساس کردند که با رقیب تاریخی خود یعنی ایران وارد یک بازی نفس گیر شدند از این زمان تا همین سال های اخیر در روابط دو کشور اتفاقات متفاوتی افتاد، از بهار عربی و سقوط رژیم های محافظه کار و مادام العمر گرفته تا بحران های منطقه ای و ارتقای سطح قدرت ایران در منطقه و در حوزه خاورمیانه و به ویژه در سوریه لبنان و حتی تا حدودی بهم زدن قاعده بازی در بحرین وی یمن برخی از این اتفاقات بود. سعودی ها احساس می کردند که در بازی برد و باخت خود، وضعیت به گونه ای پیش می رود که کفه ترازو به نفع جمهوری اسلامی ایران در حال سنگین تر شدن است.
عربستان و ایران دو قدرت و دو رقیب بزرگ منطقه ای
سفیر سابق ایران در عربستان در ادامه ضمن اشاره به برخی از ویژگی های منحصر به فرد عربستان، تاکید کرد که وقتی از عربستان صحبت می کنیم از یک کشور کوچک حرف نمی زنیم عربستان با برخی از ویژگی های منحصر به فرد خود به عنوان یک قدرت منطقه ای محسوب می شود و ایران نیز همین طور است. بنابراین بازی بین دو کشور نه تنها کوچک نیست بلکه بسیار پیچیده است با این وجود با گذر زمان بازی بین دو کشور به نفع ایران ادامه یافته است. مثلا در سوریه ملک عبدالله امیدوار بود که بشار اسد به سمت عربستان بیاید اما معادله بهم خورد در لبنان نیز به دنبال جنگ سی و سه روز اتفاقاتی بر خلاف منافع عربستان رخ داد.
وی در ادامه گفت، سعودی ها احساس کردند وارد شرایطی می شوند که ادامه این شرایط نابودی حتمی عربستان است. چند اتفاق افتاد که این احساس در بین مقامات سعودی ایجاد شد. اول اینکه در بعد داخلی، امریکا بعد از یازده سپتامبر به دنبال این بود تا ، سعودی ها را در روند دموکراسی حتی در سطح پایین تحت فشار قرار دهند ،ملک عبدالله تصمیم گرفت بازی هوشمندانه ای را اغاز کند، در اواخر حکومت عبدالله احساس شد که دولت سعودی با سابقه هشتاد ساله خود به پایان خود نزدیک می شود چرا که انها احساس کردند که هویتشان زیر سوال رفته است.
تزلزل و یا تغییر در حاکمیت عربستان پس از ملک عبدالله
حسینی بیان کرد که ما در تحلیل های خود، دوران عبدالله را بسیار مهم می دانیم در این دوران اتفاقی در داخل عربستان افتاد، عربستان دولتی بود که از زمان عبدالعزیز بر اساس یک نانوشته هایی وضعیت مشخصی داشت که من از آن به نوعی زایمان تعبیر می کنم. وضعیت این بود که فرزندان ذکور ملک عبدالعزیز از زمان تاسیس دولت وی بر اساس نظام چرخشی به ترتیب پادشاه می شدند و بقیه برادرها و برادرزاده ها هم سهمی از قدرت داشتند و این سیستم در طی دوران طوفان های منطقه ای، به حفظ و ثبات عربستان کمک بسیاری کرد.
از اواخر دوران عبدالله و روی کار آمدن سلمان ، پادشاه فعلی، عربستان دچار دگردیسی در درون رژیم خود شد و برای اولین بار نسل سوم شاهزاده ها در سطوح بالای حاکمیت قرار گرفتند، الان به غیر از سلمان که جز طبقه اول و از فرزندان ملک عبدالعزیز محسوب می شود، ولیعهد، محمد بن نایب و بن سلمان از رده سوم هستند که در طول هشتاد سال گذشته چنین روندی وجود نداشته و یا در اداره سیاست خارجی هیچ وقت رویه به این صورت نبوده است که غیر از شاهزاده ها کسی وزیر خارجه شود در حالی که اکنون جبیر به عنوان یک تکنوکرات این وظیفه را به عهده گرفته است. این تضادهایی که در موضوع حاکمیت وجود داشت موجب شد تا گسل هایی را ایجاد نماید و من از ان گسل ها به عنوان زایمان تعبیر می کنم که تاثیراتی در منطقه گذاشت و بحث یمن نیز یکی از این موارد بود. ما پیش از این نیز می دانستیم که بین 3500 تا 4500 شاهزاده ای که وجود دارد از این نظر درگیری شدیدی بین آنها شکل گرفت. این باعث شد تا بسیاری از شخصیت های مهم که همیشه در راس حاکمیت بودند به حاشیه بروند.
برجام عامل شکست عربستان در سیاست های منطقه ای و بین المللی
سفیر سابق ایران در عربستان در ادامه اینگونه بیان کرد که در سطح منطقه ای، روند به گونه ای بوده است که عربستان باخته است. ایفای نقش در سوریه، لبنان و یمن به خوبی نشان دهنده این وضعیت بوده است. از طرف دیگر حادثه ای که برای عربستان اتفاق افتاد و شاید کمتر از آن به عنوان حادثه یاد می شود رابطه ایران و آمریکا بود و این موضوعی بود که سعودی ها بسیار به آن حساس بودند. در واقع این نشان می داد که سعودی ها که به صورت متوالی در سه دهه از افزایش تنش و اختلافات بین ایران و آمریکا به نفع خود استفاده کرده بودند، حالا احساس می کردند که برجام و مذاکرات ماه ها ایران و آمریکا جایگاه آنها را به خطر انداخته است و حس کردند که آمریکا بنابر تحولات ژئوپلتیک و مداخلات گسترده در خاورمیانه از جمله دلیل کاهش نیازهای نفتی به خاطر نفت شل و هم به خاطر اتفاقاتی که در آسیای جنوب شرقی می افتاد، ممکن است بر روی نقش ایران بیشتر حساب کند.
حسینی گفت: این حوادث رخ داد و ملک عبدالله هم از دنیا رفت، خود من معتقد بودم که اگر روزی قرار است بین ایران و عربستان وجه اشتراکی ایجاد شود، حتما باید در زمان عبدالله اتفاق بیفتد زیرادر مقایسه با برادرانش تعادلی داشت و این تعادل را در رابطه با کشورهای دیگر مانند ایران حفظ می کند اما بعد از وی افرادی مقابل عقاید وی روی کار آمدند و از این جهت گسل هایی که وجود داشت به شدت هولناک شد.
ادامه یافتن جنگ نیابتی بین ایران و عربستان
این استاد دانشگاه افزود: به نظر من، در هیچ مقطعی بین ایران و عربستان گسل هایی با این شدت و گستردگی که در زمان مرگ ملک عبدالله ایجاد شد، وجود نداشت و سعودی ها هیچ وقت بی محابا و به این شکل سخن از جنگ نمی کردند. حتی در سال های اخیر جنگ ما با عربستان جنگ نیابتی بود اما به این صورت که در سطوح بالا که تهدیدات فزاینده وجود داشته باشد و عربستان همه قوای خود را روی کار بیارد و با تمام توان به دنبال ساقط کردن رژیم است.پارسال در همایش ایران در پاریس بحث اسقاط نظام را مطرح کرد، در بحث کردستان عراق، تحرکاتشان را شروع می کنند، در orc برای اولین بار ایران را محکوم می کنند و لذا امروز دامنه تنش دو کشور در تمام حوزه ها مانند نهادها و سازمان های بین المللی و منطقه ای تنیده شده است.
سرانجام رابطه ایران و عربستان
سفیر سابق ایران در عربستان در انتها اینگونه بیان کرد: به نظر من با بررسی رفتار شناسی دو کشور و حکمت و درایتی که از ناحیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد . علی رغم لفاظی هایی که بین دو کشور وجود دارد، من احساس می کنم که هر دو کشور این بازی تنش رو ادامه می دهند اما جنگی صورت نمی گیرد. چه از طرف ایران و چه از طرف عربستان چنین تصمیمی وجود ندارد و وقوع جنگ باعث نابودی هر دو کشور می شود چون هر دو کشورهای مطرح شده، قدرت های ضعیفی نیستند و این مورد نیز مانند جنگ عراق و ایران نیست بلکه جنگ ایران و عربستان به نوع دیگری خواهد بود و حتی بعضی از ان به عنوان جنگ جهانی سوم یاد می کنند که تمام قدرت های بزرگ مثل روسیه، آمریکا را درگیر می کند.
حسینی اظهار کرد که عوامل بازدارنده بین دو کشور که موجب شود جنگی صورت نگیرد بیشتر است اما دو کشور به صورت نیابتی جنگ را گسترده می کنند، و مشاهده می کنیم که قصد دارند تا تمام نیروهای خود را برای مقابله با ایران تجمیع کنند اگرچه قدرت های کمتری هم جانب عربستان را برای مقابله با ایران گرفته اند .عربستان کم کم احساس تنهایی و انزوا می کند به گونه ای که وزیر خارجه این کشور به یک کشور کوچک آفریقایی، سنگال می رود و سعی می کند که از این کشور سرباز بگیرد تا نشان دهد یک کشور از ان حمایت کرده است. از طرف دیگر لازم است گفته شود که عربستان، عراق را بسیار در سیاست های خود مهم می داند و سوریه نیز برای ان بسیار حائز اهمیت است، چرا که اگر وضعیت عراق تثبیت شود که این اتفاق احتمال بسیاری نیز دارد، موازنه ای که در ذهن عربستان شکل گرفته به شدت بهم می خورد.
دلایل سیاست های تهاجمی عربستان نسبت به ایران
بررسی موضوع افزایش تنش در روابط ایران و عربستان با سخنان سخنران دیگر جلسه، «دکتر حسن احمدیان» ادامه پیدا کرد. وی بحث خود را اینگونه آغاز کرد که بحث اصلی این است که چرا رفتار عربستان تا این اندازه تهاجمی شده و ایا امکان تقابل با این رفتار تهاجمی وجود دارد و یا خیر ؟ در این زمینه که سیاست خارجی عربستان تغییراتی را به خود دیده است، هیچ شکی نیست. همه ما می دانیم که اساس سیاست خارجی عربستان امنیت زایی بوده و هست. حالا این سوال پیش میاد که این امنیت چطور وضعیت نظام را متحول کرد و وضع را به این جا رساند؟
آمریکا عامل اصلی تغییر جهت در سیاست های ضدایرانی عربستان
احمدیان گفت: من فکر می کنم تفسیرهای مختلفی وجود دارد، برخی تغییر نخبگان داخلی را عامل تغییر در سیاست خارجی عربستان می دانند و بعضی ها فشارهای اقتصادی را اساس تغییر می دانند اما به نظر من اگر در این زمینه یک محور در نظر بگیریم، آن محور تغییر استراتژیک عملکرد ایالات متحده در منطقه است که این موضوع با صعود ذهنی و یا عینی ایران در منطقه و تحول کشورهای عربی همراه شد و این عوامل موجب ایجاد احساس ترس و تهدید از سوی عربستان شد.
وی با تاکید بر نقش آمریکا اینگونه بیان کرد که اصل تاثیرگذار بر عملکرد عربستان، تغییر رفتار و عملکرد ایالات متحده است و سعودی ها و نخبگانشان از این تغییر احساس تردید می کنند به ویژه اینکه این تغییر ایران را به عنوان بزرگترین دشمن عربستان در بر می گیرد. لذا این تغییر بسیار محوری است و لایه های مختلف امنیت عربستان را در بر میگیرد. این بحث باعث شده تا تحولاتی در سیاست خارجی عربستان ایجاد شود.
تلاش های بی نتیجه عربستان برای ناکام ماندن برجام
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در ادامه بیان کرد، آورده های ملک سلمان برای سیاست خارجی عربستان که به بروز یک فرمول جدید در سیاست خارجی عربستان نیز منجر شده است، چند اصل است: اولی محوریت دادن به ایران بود که بر سطوح مختلف تاثیر گسترده ای بر عملکرد این کشور گذاشت، در سطح بین المللی موضوع وضعیت ایجاد شده بعد از برجام بود که عربستان فشار زیادی را برای عدم امضای موافقت نامه ایران و آمریکا وارد می کرد و برای خارج کردن این توافق از چارچوب خودش سعی زیادی کرد. لذا محوریت دادن به ایران در کنار اخوان المسلمین به عنوان دو دشمن اصلی عربستان از سیاست های عربستان بود که سعی داشت با هر دو مقابله نماید و از بین این دو ایران را محوریت داده بود.
احمدیان نکته دوم را عدم ضرورت ابتنای سیاست خارجی عربستان بر اولویت های منطقه ای امریکا دانست و گفت: برای اولین بار عربستان تصمیم می گیرد و عمل می کند در صورتی که این عملکرد و تصمیم بر اولویت های منطقه ای امریکا نه تنها همراه نبوده بلکه مقابل اولویت های منطقه ای امریکا به نظر می رسد. عربستان در سوریه، بحرین و یمن مقابل امریکا عمل کرد و حداقل تنش هایی که بینی دو کشور بروز کرد به سطح رسانه ای هم تسری یافت.
وی ضرورت امنیت زایی سیاست خارجی عربستان را عامل سومی معرفی کرد که موجب شده تا ملک سلمان به دلیل فضای ناامنی که تغییر رفتار استراتژیک امریکا و صعود عینی و یا ذهنی قدرت ایران در منطقه برای آن به بار اوررده بود، تلاش نماید تا امنیت عربستان را تحکیم کند و برای گریز از ریسک های این حوزه، یک چهارچوب نهادین برای خود تعریف کرده است. یعنی برای ورود به یمن ائتلاف تشکیل می دهد، برای ورود به سوریه ائتلاف تشکیل می دهد و برای مقابله با ایران وارد شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی و .. می شود و در چارچوب نهادین رفتارهای خود را در برابر ایران تعریف و تنظیم می کند تا از ریسک سیاست امنیت زایی که در نظر دارد ، کاسته شود.
تحول گسترده در عملکرد کنونی عربستان
حسن احمدیان با استناد به سخنان خود این موضوع را بیان کرد که شیوه مدیریت بحران عربستان صعودی کاملا متحول شده است.برای اولین بار است که عربستان اصل اساسی حفظ وضع موجود که از اصول دیرین سیاست خارجی عربستان هست را کنار می گذارد و علیه آن در جاهایی وارد شده و اولین بار است که این تحول نه تنها عربستانی ها را نمی ترساند بلکه آنها برای ایجاد این تغییر و جهت دهی و شکل دهی به آن ایجاد می نمایند.
وی گفت:نکته دومی که می بایست در تحلیل رفتارهای عربستان به آن بسیار توجه کرد این است که برای اولین بار است که عربستان در سطح کلان از قدرت نظامی استفاده می کند، بنابراین این تغییر در اصول است که حفظ وضع موجود را عربستان دیگر دنبال نمی کند و تحول در ابزارهاست که عربستان برای اولین بار ابزارهای سیاست خارجی خودش را هم متحول کرده است.
چرا ایران در محور سیاست های عربستان قرار می گیرد؟
احمدیان در پاسخ به این سوال اینگونه بیان کرد : به نظر من مهم ترین دلیل اهمیت ایران برای عربستان این است که ایران پتانسیل دیپلماتیک و ائتلاف سازی عربستان را متمرکز می کند. تمرکز اهداف و ابزارها به عربستان در پیشبرد سیاست منطقه ای خودش کمک می کند ، دوم اینکه که تمرکز بر ایران با این هدف دنبال شد که تغییر رفتار امریکا در مقابل ایران را متوقف نماید و یا حداقل ان را کند سازد. سوم: در فضای متحول منطقه یک گفتمان نوین مطرح می شود، یعنی اینکه جنگ فارس و عرب، شیعه و سنی، جایگزین گفتمان ازادیخواهی ، مسائلی که منطقه را متحول کرد، می شود و بنابراین این هم یک برد برای عربستان بود.بنابراین ایران در محور قرار گرفت. نتایج این تحول و محوریت دادن به ایران نتایج متعدد و بلند مدتی است که باید صبر کنیم و ببینیم که این نتایج چیست.
تضعیف جایگاه بین المللی عربستان پس از سیاست های ضدایرانی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با انتقاد از عملکرد کنونی عربستان بیان کرد که در کوتاه مدت تضعیف جایگاه عربستان در افکار عمومی در سطح منطقه ای و بین الملل یک نتیجه جدی بوده است و این در حال تسری از رسانه و دستگاه های رسمی است. در سال 2015 در سه ماه اول، سه قطع نامه حقوق بشری در پارلمان اروپا علیه عربستان تدوین و تصویب می شود که این بی سابقه بوده است و ما تا به امروز علیه هیچ کشوری چنین وضعیتی را مشاهده نکردیم و به دنبال این می بینیم که هر روز یک مقاله، گزارش در رسانه های خیلی اساسی امریکایی و اروپایی علیه عربستان و سیاست های منطقه ای آن بروز می کند، بنابراین وضع عربستان در سطح بین المللی وضع خوبی نیست، اما به همان سطح وضعیتش در سطح منطقه ای نسبت به قبل بهتر شده است به این ترتیب که قدرت نرم عربستان در بین کشورهای منطقه ای ارتقا پیدا کرده است و این یکی از نتایج سیاست های عربستان بوده است.
احمدیان در ادامه این موضوع بیان کرد، نتیجه دیگری که اقدامات عربستان به بار آورده این است که مشکلات مهمی برای سیاست خارجی ایران ایجاد کرده است. نمونه اش در برجام بود که با اقدامات خود توانستند حداقل شش ماه تصویب آن را به تعویق بیاندازند. در سطح منطقه ای هم با تشدید تنش شیعه سنی و تنش های فرقه ای و تضاد با ایران و گفتمان های مرتبط با آن در منطقه، قدرت نرم ایران را در منطقه تضیف کردند.
وی هم چنین گفت: در زمینه روابط ایران اخرین نتیجه این است که هزینه های سیاست خارجی عربستان هیچ وقت تا به این اندازه شدید نبوده است. عربستان در حال حاضر برای سیاست خارجی خود بیشتر از هر دوره ای هزینه می کند.
وی این بحث را اینگونه به اتمام رساند که در مورد ایران ، یک چارچوب کلان وجود دارد که دو کشور همدیگر را در حال تهاجم می بینند. عربستان تهدید ایران را در مناطقی می بیند که در اطرافش هستند و برای اولین بار در عراق و یمن حضور جدی دارد، در بحرین بیم ورود ایران را دارد و برای مقابله با ایران به واکنش می پردازد، همانطور که ایران هم عربستان را یک تهدید می بیند. بنابراین یک معمای امنیتی به وجود می اید و دو کشور هر رفتار یکدیگر را به عنوان اقدامی امنیت زدا می بینند و در برابر ان عمل می کنند و این به صعود تنش خواهد انجامید اگر این سطح کنش و واکنش متوفق نشود.
آیا ایران امکان رویارویی با عربستان را دارد؟
این کارشناس مسائل منطقه در رابطه با امکان رویارویی ایران و عربستان اینگونه تصریح کرد: به نظر من حداقل در منطقه عربی ایران ابزارهای جدی ندارد اما در مناطق دیگر ابزارهای جدی دارد و دلیل ان این است که عربستان قدرت نرمش افزایش پیدا کرده است و ایران می تواند بر جایگاه عربستان در سطح بین المللی تاثیر بگذارد چرا که برجام صرف نظر از گفتگوی قدرت های بین المللی با ایران وضع عربستان را متحول می کند. و توافق ایجاد شده در این مسیر قطعا بر جایگاه بین المللی عربستان تاثیر می گذارد.
وی اینگونه ادامه داد که استمرار وضعیت فعلی به معنای افزایش هزینه های سیاست خارجی عربستان است و حداقل ایران اگر دخالت نکند این وضعیت استمرار پیدا خواهد کرد و عربستان هزینه های جدی خواهد داشت، نکته دوم این است که تشدید فعالیت های بین المللی در سطوح رسمی و غیررسمی هم راهکار جدیدی برای افزایش هزینه های سیاست خارجی عربستان است. رفتار ایران در قبال عربستان تا وضعیت فعلی و یا حداقل تا ماه های اخیر هزینه ساز نبوده، ایران باید از یک دشمن غیرهزینه ساز به دشمنی هزینه ساز تغییر جایگاه پیدا کند تا بتواند رفتار تهاجمی عربستان را بر روش تاثیر بگذارد تا زمانی که عربستان تهاجم خودش را بدون هزینه ببیند، دشمنی با ایران را بدون هزینه ببیند، قطعا سودهایش بیشتر از هزینه هاش خواهد بود و بنابراین سیاست عربستان استمرار پیدا خواهد کرد. هزینه لزوما به معنای کنش سخت و جنگ نیست، بلکه کنش نرم و دیپلماسی فعالانه نیز مدنظر است. به هر حال ابزارهای متفاوتی که قطعا وجود دارند و قابل استفاده هستند و در وضعیت فعلی استفاده از انها در دستور کار قرار گرفته باشد.
احمدیان متذکر شد که در رابطه کنونی ایران با عربستان بایستی به دو نکته مهم و اصلی توجه کرد، اول اینکه نباید در راستای رهایی عربستان از هزینه های اقدام خودش اقدام کنیم، یعنی اینکه به سفارت عربستان حمله کنیم، یعنی عربستان را از فشاری که از اعدام یک عده به بار آورده بود، رها کردیم و بنابراین هزینه های سیاست تهاجمی عربستان را بدون اینکه عربستان هزینه ای بکند، رفع کردیم. نکته دوم این که در سطح بین المللی بایستی خیلی جدی فعالیت نماییم و فشارهای بین المللی بر عربستان و سیاست امنیت زدایی عربستان در منطقه تشدید شود.
سناریوهای پیش رو در وضعیت آینده عربستان
احمدیان در پایان سخنان خود به نکات بسیار مهمی اشاره نمود و گفت: در نگاه عربستان یک بحث جدی وجود دارد و آن این است که عدم قطعیت ها بسیار حایز اهمیت است و امنیت زایی و امنیت زدایی به عنوان یکی از این محورهاست. دوم: تثبیت نظام سعودی است که عدم قطعیت جدی است. به این معنا که مولفه هایی بیشترین اثرگذاری در اینده را دارند و بیشترین اثرپذیری از تحولات راهم می گیرند. وی بیان کرد که اگر این دو مولفه را اگر در محور قرار دهیم به چهار سناریو می رسیم:
حالتی که امنیت وجود دارد و نظام سعودی تثبیت شده است. مانند زمانی که ملک عبدالله در قید حیات بود.
سناریوی دوم این است که امنیت وجود داشته باشد اما نظام تثبیت نشده باشد و نخبگان سعودی برای تثبیت وضعیت داخلی خود به جنگ با یکدیگر بپردازند و محمدبن سلمان و محمد بن نایب به جان هم بیافتاند و این وضعیتی است که به نظر من در حال حاضر وجود دارد.
سناریوی سوم: حکومت تبیت شود اما امنیت وجود نداشته باشد که تا بحال این وضعیت در عربستان وجود نداشته اما امکان به وجود آمدنش هست.
سناریوی اخر که حالت غیر محتمل تری هست این تزلزل نظام سعودی و فقدان امنیت است که حداقل در چندسال اینده قابل تصور نیست اما اگر به وجود بیاید، به خطر افتادن وضعیت سایر کشورهای منطقه بسیار حادث می شود.
وی در نهایت این گونه توصیه کرد که هر چقدر عربستان از عدم تثبیت نظام حکمرانی و رقابت قدرت بین نخبگان به وضعیت تثبیت نظام حکومتی پیش رود امکان تعامل عقلانی تر و سازنده تر با این نظام بیشتر خواهد شد.