
ما به عنوان یک بیننده ، پس از مشاهده تصاویر و شنیدن اخبار ناخودآگاه تفسیری از آن در ذهن خود می پرورانیم. اگر هوشیارانه عمل کنیم به سراغ رسانه ای دیگر رفته و خبر را از دریچه آن رسانه دیگر نیز بررسی می کنیم.
در یک اتفاق جالب به راحتی می توانیم نتیجه بگیریم که هر یک از رسانه ها به نوبه خود در انتشار رویداد مشابه سلیقه های مخصوص به خود داشته اما برخی استاندارد های معمول را در این باب رعایت نمی کنند .
ما به عنوان مخاطبان رسانه، بدون سواد رسانه ای و تفکر انتقادی،هرگز نمی توانیم رسانه خود را ارزیابی و به تحلیل و نقد آن بپردازیم .
انیس (1985) که یکی از صاحب نظران و پژوهشگران در زمینه تفکر انتقادی است ، تفکر انتقادی را این گونه تعریف می کند: " تفکر مستدل و تیزبینانه درباره این که چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم".
ولفولک (1995 ) در باب تفکر انتقادی می گوید: " ارزیابی تصمیمات از راه وارسی منطقی و منظم مسائل ، شواهد و راه حل ها را تفکر انتقادی می گویند" . درباره مهارت های تشکیل دهنده تفکر انتقادی ، نظرات مختلفی وجود دارد، اما انیس (1987) عناصر یا مهارت های تشکیل دهنده تفکر انتقادی را این گونه بیان می کند: " جستجوی یک بیان روشن از موضوع یا سوال ، جستجوی دلایل کوشش برای کسب اطلاعات جامع ، استفاده و ذکر منابع معتبر، در نظر گرفتن موقعیت کلی ، در نظر گرفتن نکته اصلی ، از یاد نبردن مساله اصلی مورد علاقه ، جستجوی شقوق مختلف یک مساله ، انعطاف پذیر و بدون تعصب بودن ، اتخاذ موضع کردن ، تا حد امکان دقیق بودن و با هر یک از اجزای موقعیت کلی به طور منظم برخورد کردن " .
با توجه به علم سواد رسانه ای ، برای تحلیل پیام های رسانه ای ، پنج اصل را باید مدنظرقرار داد:
1 -پیام های رسانه ای را دست اندرکاران رسانه ها می سازند.
2 -پیام های رسانه ای، تنها بخشی از واقعیت را بیان می کنند.
3 -هر رسانه مجموعه ای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد.
4 -مخاطبان ، پیام های رسانه ای را معنا می کنند.
5 -رسانه ها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم بر می دارد.
توجه به این اصول ما را قادر می سازد تا در ارزیابی و نقد رسانه ها ، هوشیارانه عمل کنیم و پشت صحنه هر یک از اخبار و وقایع رسانه ای را بهتر بشناسیم و در برخورد و مواجهه با رسانه ها به عنوان یک مخاطب نقاد و فعال باشیم نه منفعل !
آموزش سواد رسانهای که عبارتست از شناخت اطلاعاتی و نقد رسانه ای و تکنیکها و تأثیرات آن، در برگیرندۀ آن دسته از فرایندهای شناختی است که در اندیشههای انتقادی مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از این فرایندها عبارتند از:
1. فهم و نقد سبکهای زندگی مصرفی که در رسانهها اشاعه مییابد.
2. فهم و نقد اختلاف و اغراض سیاسی و ایدئولوژیک پنهان در محتوای رسانهها.
3. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانهها.
4. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانهای مثل آگهیهای تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
5. فهم و نقد بازنماییها و کلیشهسازیهای منفی اقلیتهای فرهنگی، قومی، جنسیتی و نژادی در رسانهها.
هر چه سواد رسانه ای ما بیشتر باشد ، در فهم و نقد فرایندهای مذکور موفق تر و دقیق تر خواهیم بود و استفاده و بهره مندی ما از سپهر رسانه ها ، هوشمندانه تر می گردد لذا " تفکر انتقادی " ، لازمه ی سواد رسانه ای است و این همان چیزی است که دشمنان ما از آن هراس دارند و سعی می کنند تا با تحمیق توده ها با بهره گیری از ظواهر و جذابیتهای تکنیکی و هنری و ابعاد سرگرم کننده رسانه ها ، ما را از تفکر در کنه پیامهای رسانه ای دور نگه دارند و در پس پرده این ظواهر جذاب ، به اغراض رسانه ای خویش نائل آیند !
دکتر امیر هوشنگ آذردشتی ؛ کارشناس و مدرس رسانه و ارتباطات