به گزارش خبرگزاری برنا، این نشست با ارائه پژوهشی از داود ضامنی آغاز و با سخنرانی کامبوزیا پرتوی و جهانگیر کوثری ادامه یافت. شاهین شجریکهن نیز اجرا و کارشناسی برنامه را عهدهدار بود.
نشست هجدهم پژوهشیِ مدرسه ملی سینما به روال نشستهای گذشته با ارائه خلاصه نتایج و دستاوردهای پژوهشگر داود ضامنی شروع شد: «پژوهش حاضر در ابتدا با این هدف که مردم اساساً به چه دلیل به سینما میروند، با رویکردی پدیدارشناسی شکل گرفت. تاکنون تقریباً مطالعات عمیقی در حوزه مخاطبشناسی در سینمای ایران صورت نگرفته است تا اینکه از حدود ده سال پیش تاکنون جامعهشناسان به این موضوع توجه نشان دادند. اینکه مردم در کنش سینما رفتن به دنبال چه هستند؟ نیز از سؤالهایی بود که سعی در پاسخ دادن به آن در پژوهشمان داشتیم و مشخص شد که تعامل اجتماعی، تفریح و سرگرمی، احساسات نوستالژیک، تکرار تجارب خوش گذشته و ... از دلایلی هستند که مخاطب را مشتاق به رفتن به سینما میکنند».
پس از ارائه ضامنی، کامبوزیا پرتوی نویسنده، کارگردان و مدیر دپارتمان فیلمنامهنویسی مدرسه ملی سینما به سخنرانی در رابطه با شرایط و امتیازات شناخت مخاطب پرداخت. این نویسنده با اشاره به فروش بالای سینمای ایران در سال جاری گفت: «هر بار که این اتفاق میافتد، نشاندهنده بروز سلیقهای جدید است. البته که متأسفانه سابقه نشان داده هر وقت یک سلیقه جدید پیدا میشود، تهیهکنندهها و کارگردانان همان سلیقه را پی میگیرند و در همان سطح میمانند؛ چون کلیشههای جواب دادهشده را تکرار میکنند. ما مخاطب خود را تربیت نکردهایم و به او سلیقهای را آموختهایم که در دورههای مختلف از فیلمهای محدودی استقبال کند. در کشورهای پیشرفته، ابتدا مخاطبشناسی صورت میگیرد و بعد اثر تولید میشود. ما جز در موارد معدودی، خلاف این الگو عمل کردهایم. در برخی اقتباسهای ناصر تقوایی و مسعود کیمیایی شاهد بودهایم که تلاش شده تا سلیقه مخاطب کمی بالاتر برود».
پرتوی ادامه داد: «در ایران، مخاطبشناسی مشکل است چون هر دوره با یک موجی روبهرو میشویم و نمیتوانیم برنامهریزی دقیقی داشته باشیم. سینمای کودک به همین بلا دچار شد. امیدوارم به روزی برسیم که سلیقه مخاطب آنقدر وسیع و غیر قابل پیشبینی باشد که هیچ فیلمسازی نتواند به آن برسد و همین موضوع، فیلمساز را هم بالا بکشد».
جهانگیر کوثری سخنران بعدی نشست بود که سخنان خود را با خرسندی از تأسیس مدرسه ملی سینمای ایران شروع کرد: «خوشحالم که مدرسه ملی سینما به وجود آمد تا فرصت بسیار خوبی روبهروی نسل جدید فراگیر سینما قرار بگیرد و این جلسات و کلاسهایش، الفبای صحیح سینما را به دانشجویان و دیگر مخاطبان بشناساند».
وی بحث مخاطبشناسی را ریشهدار در مسائل اجتماعی دانست: «در مقاطع مختلف، مخاطبهایمان از حرکتها و رفتارهای سیاسی اثر گرفتهاند. پس از آنکه سینمای ما از حالت اشرافیت خارج شد و شکلی عمومی به خود گرفت، از نظر مخاطبشناسی از سینمای مصر و هندوستان کپیبرداری کرد و در همان وادی ماند. از دهه 20 تا 50، مخاطبشناسی ما تابع خواسته تهیهکنندگانی بود که از سینمای عرب و مصر برداشت خود را داشتند. از دهه 60 نیز دچار خطکشیهای دولتی شدیم که البته در آن زمان تأثیر خوبی داشتند. در چند سال اخیر، به دلیل تنشها و دستهبندیهای سیاسی، سینما رفتن کمی جان گرفت.
مردم از طیفی از سینماگران که فیلمهایشان ساختار تلویزیونی نداشت حمایت کردند. تلویزیون ما رفتار دولتی دارد و مردم ما نیز چون دنبال تغییرات و تحول هستند، خواستههای خود را به لحاظ تصویر و صدا در تلویزیون پیدا نمیکردند و رو به سینما آوردند که کمی فضای بازتری داشت. برای مثال ما قبل از انقلاب فیلمساز زن نداشتیم، اما الآن حدود 27 کارگردان حرفهای داریم؛ این رقم در آمریکا 12 عدد است. بههرحال سینما پدیده مدرنی است و دائم در حال رشد است و پسرفت هم ندارد و نسل جوان از آن استقبال میکند. استقبالی که از سینما بشود دیگر برنمیگردد. بعضی فیلمهای آمریکایی توسط بعضی از کشورها از یک سال قبل رزرو میشوند تا در فلان تاریخ دقیق، به نمایش دربیایند، چون مخاطب آن تضمین شده است».
این تهیهکننده سینمای ایران در ادامه افزود: «اینکه سینمای ایران هماکنون در جشنوارههای معتبر موفق است و در گیشه هم امسال جواب گرفته، نتیجه توجه مردم به هنر است و باید از این ظرفیت به شکل خیلی بهتری استفاده کرد. مردم به رشد فرهنگی خوبی رسیدهاند و به سینماگران اعتماد دارند و سینمای ما میتواند طیفهای مختلف را جذب کند. نزدیک شدن فهم مردم به سینما به نظرم عامل این استقبال است. باید برنامهریزی کنیم تا این میزان مخاطب، حفظ شود و حداقل پایین نرود و تلاش شود تا سطح آن اوج بگیرد. بههرحال ما پس از طی شدن دوران تغییرات فرهنگی و شهرنشینی، در دوران مخاطبگیری قرار داریم».
منوچهر شاهسواری رئیس هیئتمدیره خانه سینما که در جمع مخاطبان بود نیز لحظاتی را پیرامون موضوع نشست صحبت کرد: «سینما پدیدهای تکوجهی یا دووجهی نیست و با علوم مختلفی سروکار دارد و در آخر، سروکارش به مخاطب میافتد. این مخاطب هیچ قاعده از پیش تعیینشدهای برایش وجود ندارد. ما فیلمهایی را داشتهایم که قرار بوده بسیار در گیشه خوب عمل کنند، یا تصور میشده که هیچ استقبالی از آنها نمیشود اما اتفاق کاملاً برعکسی رخداده است. عموماً این موجهای انفجاری ارتباط با ایدهای خلاقه در اثر دارد که ممکن است مانند یک شهاب عمل کند؛ یعنی بیاید و برود اما تأثیر خود را میگذارد؛ اما یک نکته را نباید فراموش کنیم که ما حق تقسیمبندی به معنای هویتی روی مخاطبمان را نداریم و نمیتوانیم برچسب خاص و عام و روستایی و شهری به او بزنیم. سینمای ایران در حال حاضر با چالش حفظ مخاطبی که امسال از سینما استقبال کرده روبهروست».
هجدهمین نشست پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با حضور رئیس، معاونین و اعضای دپارتمانهای آموزشی مدرسه ملی، استادان و دانشجوهای دانشگاهها و خبرنگاران مختلف و سینماگرانی همچون منوچهر شاهسواری، فرشته طائرپور، دکتر شهاب اسفندیاری، بهمن روزبهانی و فاطمه حسینیشکیب برگزار شد.
برای عضویت در کانال تلگرامی برنا اینجا کلیک کنید.